هنر اجتماعی (Social Art یا Community Art) ) با فعالیت های هدفمند یک هنرمند حرفهای در یک جامعه شکل می گیرد. پیامد تعامل هنرمند با افراد جامعه علاوه بر آفرینش هنری ممکن است نتیجه اش تحولات اجتماعی باشد.
بسیاری از آثار هنری من با عنوان هنر اجتماعی قابل طبقه بندی هستند. اغلب آثار هنر اجتماعی من ابعاد زیست محیطی نیز دارند. اما هر هنر محیطی الزاما نمی تواند ابعاد اجتماعی آشکاری را داشته باشد. بهترین نوع هنر اجتماعی از نگاه من هنری است که با اهدافی انسانی محیط ها و اشیاء … را مورد توجه قرار می گیرند که اصلا ارزشمند تلقی نمی شده اند.
در فرایند کار هنری من توانایی های پنهان افرادی کشف و پرورش پیدا می کند که افراد جامعه آنها را جدی نمی گرفتند. من دوست داشتم با ارجاع به طبیعت، فرهنگ، آداب و رسوم ، زندگی ، صنایع دستی و هنر عوام ، به هنری دسترسی پیدا کنم که ارزشمند تلقی شوند. نتیجه تغییرات معنوی و مادی باید قابل لمس و مثبت باشد. در نهایت دستاوردهای اقتصادی و فرهنگی این هنر برای من مهم هستند.
زمینه کارهای هنر اجتماعی من بسیار متنوع هستند. عمده فعالیت های من شامل نماد سازی طبیعت و خاک جزیره، آموزش زنان و کودکان بوده است. تسهیل گردشگری در خانه های محلی و انجام کارهای نقاشی بر روی دیوار ، بازیافت و به یافت پارچه ها و انجام نقاشی از دیگر موارد هستند.
من همیشه دوست داشتم که جمع را به مشارکت مدعوت کنم و اقشار اجتماع بتوانند از آن بهره ببرند و یا غیر مستقیم به آن دسترسی داشته باشند.
برای من هنر فقط انجام یک اثر هنری نیست. شاید بتواند درمان باشد. شاید بتواند شکمی را سیر کند و شاید بتواند نحوه زیستن را تغییر دهد.
احمد نادعیان برای آشکار سازی معضلات اجتماعی و دسترسی به توانمندی های پنهان افرادی که نادیده گرفته می شوند، افرادی که بیماری اعتیاد داشتند را تشویق کرد که طراحی های ساده انجام دهند و با استفاده از طرح های آنها نقاشی انجام داد. بسیاری از این طرح ها به عنوان الگو به زنانی داده می شد که شاگرد نادعلیان بودند. آنها با نقاشی کردن این الگو ها درآمد داشتند.
پس از سالها کار در طبیعت و اجتماع حالا هنر برای من فقط نمایشی روشنفکرانه نیست، آنها به عنوان بخشی از مخاطبان من محترم و مورد توجه هستند.
کارهای من در جزیره هرمز با هنر محیطی شروع شد ولی با گذشت زمان رنگ و بوی اجتماعی آن پر رنگ شد. پس از یک دوره برگزاری کارگاه در سالهای آغازین که در جزیره هرمز ساکن شدم، به دنبال یک خلوت شاعرانه بودم. در طبیعت جنوب غربی جزیره هرمز نقاشی می کردم. می خواستم که رفتاری تغزلی داشته باشم.
برای نیازهای اولیه به شهر می آمدم. در آن زمان هیچ غذاخوری وجود نداشت. معمولا زنان در خانه ها برای من غذا درست می کردند. آنجا متوجه اختلاف عمیق بین زیبائی طبیعت و کیفیت زیست مردم آنجا شدم. واقعیت های انسانی و اجتماعی من را بیدار و به دنیای دیگری رهنمون کرد. تصمیم گرفتم که به زنان آموزش دهم که با خاک نقاشی کنند.

کنیز یکی از شاگردان من بود که به او کمک کردم داستان زندگی او بر دیوار خانه اش نقاشی شود.

در سال های اول فعالیت در جزیره هرمز موزه من کانون مهمی بود که زنان در آنجا آموزش می دیدند. آنها فعالیت خود را با نقاشی شروع کردند. اگرچه حالا عمل نقاشی به دلیلایل افزایش گردشگر کم شده است. اما نقاشی به آنها اعتماد به نفس داد. آنها به زنان خلاقی تبدیل شدند که از رسانه ترسی ندارند.

به دلیل میزان زیاد گردشگران بسیاری از زنان به فروشندگی و بومگردی روی آوردند. حاصل نقاشی کردن اعتماد به نفس، خلاقیت در رفتار شغلی، آشنایی با رسانه و مدیریت مشاغل خانگی بوده است. نقاشی توانمندی های آنان را آشکار کرد. دختران و زنان هرمزی بیشترین سهم را در مشاغل گردشگری به عهده دارند.
پس از ده سال کار با جامعه محلی جزیره هرمز از سال 1395 فعالیت های متمرکز من در جزیره قم شروع شد. آموزش پارچه نقاشی و نقاشی روی چوب کهور مهاجم، ساخت ماسک و … از کارهای انجام شده در روستاهای جزیره قشم هستند که هنوز ادامه دارند.


از سال های اول تاسیس هنرمند سرا در جزیره هرمز و پس از تبدیل هنرمندسرا به موزه، همیشه کودکان در موزه ما تردد داشته اند. حالا ما یک کتابخانه خلاق ویژه کودکان داریم.
مطالب مرتبط هنر اجتماعی
Views: 582