سخت گیری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به فعالیت های احمد نادعلیان در جزیره هرمز

از سال 1387 زمانیکه به صورت مستقل مرکز هنر پردیس فعالیت خودم را در جزیره هرمز شروع کردم سخت گیری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان شروع شد. برای برگزاری یک رویداد هنری و اخذ مجوز آنقدر سختگیری می شد که قبول مسئولیت برگزاری را دشوار می کرد.

در نوشته قبلی اشاره کردم که در سال 1390 به عنوان هنرمند سرا نمی توانستم به راحتی به فعالیت خودم ادامه دهم. ابتدا فعالیت آن محدود شد و بعد تعطیل شد.

چگونه و چرا فعالیت هنرمند سرای مرکز پردیس در سال 1390 هرمز محدود و تعطیل شد؟

دلیل مشکلات هنرمند سرا و یا آرتیست این رزیدنسی به واکنش های ناشایست سرنگهبان قلعه پرتغالی و چشمداشت فردی مرتیط بود که دوست داشت گردشگری را شروع کند. اما مشکلاتی که اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ایجاد می کرد دلایل دیگری داشت.

حضور استادان و هنرمندان در هنرمند سرای مرکز هنر پردیس جزیره هرمز
حضور استادان و هنرمندان در هنرمند سرای مرکز هنر پردیس جزیره هرمز

چرا اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان نسبت به فعالیت های هنرمند سرای خلیج فارس و نگارخانه پردیس بی اعتنا و سخت گیر بود؟

در تمام سالها بارها و بارها هنرمندان گردشگرانی که فعالیت های من را در جزیره دنبال می کردند و یا به هرمز می آمدند از من سئوال می کردند که آیا اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان از فعالیت های فرهنگی و هنری مرکز پردیس حمایت می نماید؟ پاسخ من این بوده است که نه تنها بی اعتنا بوده اند بلکه سختگیر هم بوده اند. البته مسئول اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در خود جزیره هرمز و یا بخشی از بدنه آن اداره در بندر عباس همراه بودند و حداقل مانع نبودند.  از زمانی که به عنوان هنرمندسرا فعالیت داشتم و بعد نگارخانه فعال شد سعی می کردم که با اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان هماهنگ باشم و برای برنامه ها مجوز دریافت نمایم. اما در مجوزها بندها و شرایط بسیار سخت و غیر منطقی قید می شد.

هنرمندان شرکت کننده در جشنواره بین المللی از تخت جمشید تا خلیج فارس از قشم به هرمز آمدند و برای خوردن ناهار خانه کنیز معرفی شد.

دوستان هنرمند من در جشنواره بین المللی از تخت جمشید تا خلیج فارس را مدیریت می کردند و در آن شرکت کرده بودند. زمانیکه آنها در قشم نقاشی بودند دوست داشتند مرکز من را ببینید برای همراهی کردن آنها به هنرمند آقای همایون امیرزاده آنها را همراهی کردند و به هنرمندسرا آمد. هنرمندان بین المللی و ایرانی خیلی راضی بودند. آنها با واقعیت ایران آشنایی داشتند. اما همایون امیرزاده و یکی دوستان آقای وکیلی که دبیر جشنواره بودند ناراضی بودند. نارضایتی این بود که چرا هنرمندان بین المللی محله و محیط اجتماعی مجروم هرمز را دیده اند. آنها می گفتند ما از تخت جمشید شروع کردیم که عظمت ایران را نشان بدهیم. هرچه که ریسیده بودیم پنبه شد!.  من در این محیط زندگی می کردم. حالا همان مکان موزه شده است و در معتبر ترین کتابهای گردشگری معرفی شده است.

محله اطراف موزه من به نوعی بافت حاشیه نشینی داشت. بخش شرق آن چی چندتا و بخش غربی خانه محله تک پرچم نامیده می شد.

واقعیتی که همواره سعی می کنیم آن را پنهان کنیم. یکی از دلایلی که سال ها در هرمز و محله ای به ظاهر حاشیه نشین بود ماندم این بود که این محله دیده شود. هنرمندان بسیاری آمدند ساکن شدند و حالا در اطراف موزه من ساکن هستند و یا اقامتگاه دایر کرده اند. 

عکاسی انتقادی از وضعیت موجود حساسیت ایجاد می کند که محیط خا دیده شوند. دیده شدن و در کنار آن کاربرد خانه ها در بافت های متروکه نتیجه اش تمیز شدن محله خواهد بود.
عکاسی انتقادی از وضعیت موجود حساسیت ایجاد می کند که محیط خا دیده شوند. دیده شدن و در کنار آن کاربرد خانه ها در بافت های متروکه نتیجه اش تمیز شدن محله خواهد بود.

سال هاست که در گذر زمان محیط های هرمز را عکاسی می کنم و مقایسه می کنم. عکاسی کردن و نشان دادن زشتی ها پیامدش واکنش بوده است. بنابراین دیدگاه انتقادی نقش سازنده خواهد داشت. در کنار آن حضور گردشگر موجب شده است که به محیط اسکان بیشتری نیاز داشته باشند. محیط ها جدید باید مناسب زیست باشد. خود جامعه به این نتیجه می رسد که باید تغییر ایجاد کند. اغلب روشنفکران هرمزگانی و مسئولین همواره به من حمله می کردند و می کنند که تصویر بدی از جامعه هرمزگان نشان می دهم. همه نوشته های من انتقادی نیست. من زیبایی هایی دیدم که خود آنها متوجه آن نبودند.

در سال های اول حضور من این حساسیت وجود نداشت که این لباس های کهنه در تیاب بندر دیده شود. جمع آمری آنها و بحث برانگیز بودن نمایش شلوارهای زنانه در موزه نتیجه اش این شد که ساحل تمیز شود.
در سال های اول حضور من این حساسیت وجود نداشت که این لباس های کهنه در تیاب بندر دیده شود. جمع آمری آنها و بحث برانگیز بودن نمایش شلوارهای زنانه در موزه نتیجه اش این شد که ساحل تمیز شود.
شلوارهای زنانه جمع آوری شده از تیاب بندر ، قسمت بالا کهنه شده بودند. اما قسمت پائین به دلیل دو لایه بودن خراب نمی شوند. حالا به عنوان کالای فرهنگی بسیار ارزشمن هستند.
شلوارهای زنانه جمع آوری شده از تیاب بندر ، قسمت بالا کهنه شده بودند. اما قسمت پائین به دلیل دو لایه بودن خراب نمی شوند. حالا به عنوان کالای فرهنگی بسیار ارزشمن هستند.

تا قبل از جمع آوری گلابتون ها از میان زباله ها این باور وجود نداشت که این آثار بسیار ارزشمند هستند. حالا این باور ایجاد شده است. زنان یا آنها را به موزه هدید می دهد و یا برای فروش می آورند و ما خریداری می کنیم.

در سالهای بسیاری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان نه تنها از مرکز پردیس حمایت نکرده است بلکه همواره سخت گیری می کرد.

در سال 1389 برای اخذ مجوز برگزاری یک جشنواره اقدام کردم.  در مجوز صادر شده آنقدر شرایط سخت قید شده بود که خود حتی خود وزیر ارشاد هم جرات نمی کرد چنین جشنواره ای را برگزار کند.  چنین نامه هائی ارزش کار من را بالا می برد که در چه شرایطی آنجا کار کردم.

نامه مجوز اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان در سال 1389. برای برگزاری رویداد فرهنگی شرایط بسیار سختی تعیین شده است.
نامه مجوز اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان در سال 1389. برای برگزاری رویداد فرهنگی شرایط بسیار سختی تعیین شده است.

عواقب کلیه حوادث پیش بینی نشده در زمان برگزاری جشنواره ! ؟

در آن زمان طی نامه ای به رئیس وقت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان اعلام کردم که مسئولیت وقوع سونامی یا زلزله به من ارتباطی ندارد.

 

اثر محسن غلامی و میترا ارباب سلجوقی – در سال 1389

در آن زمان رسما اعلام  کردم که به دلیل سرقت هنری انجمن هنرهای تجسمی هرمزگان هیچوقت مدیر پردیس اجازه نمی دهد انجمن هنرهای تجسمی هرمزگان به عنوان ناظر در جشنواره دخالت نماید. حتی با مدیریت جدید مگر آنکه از هنرمندانی که اثرشان سرقت شده عذر خواهی شود.

تحریف کردن مفهوم و مالکیت مادی و معنوی اثر هنری “پرواز 655”

در ضمن تخلف یکی از کارمندان سابق اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان دامنگیر مدیر مرکز پردیس در هرمز است. از سال قبل به اداره ارشاد اعلام شد که مسائل مالی جشنواره باید شفاف شود. مسئولین قول می دهند پیگیری نمایند اما با گذشت زمان هیچ کاری پیش نمی رود. باید مشخص شود هزینه جشنواره از کجا تامین شده است. پول هائی که آقای بانوج از مسئول مالی جشنواره دریافت کرده است کجا رفته اند.

عدم رسیدگی دلیلی شد که این موضوع را دوباره  مطرح نمایم. این مرکز هیچ بدهی ندارد. پرداخت های مدیران مالی ما بیش از هزینه های انجام شده بوده است. اگر این نیست دقیق باید حساب پس بدهند. اما یکی از راننده ها به نام آقای اصغر نیک ادعا می کردند که پولشان خورده شده است و مدیر این مرکز را مسئول می داند.

به دفعات اعلام شده است که هنرمندان شرکت کننده در جشنواره 15 که اثر پرواز 655 را با مدیریت پردیس طراحی و ایجاد کردند، تمامی هزینه ها را پرداخت کرده اند. اسناد آن و میزان آن موجود است. در کنار آن مسئولین انجمن وقت بدون اطلاع صاحبان اصلی اثر به روش غیر اخلاقی از اداره حفظ ارزشها پول گرفتند و ظاهرا مطالبات افرادی را که با آنها کار می کردند را ندادند.  در این میان اداره ارشاد اسلامی هرمز بر روی عطر متعفن عملکرد انجمن هنرهای تجسمی هرمز گان درپوش گذاشتند. مجددا ادعای آقای امیرزاده را که در آن وقت اعلام نموده بودند که بنده به عنوان میهمان آنجا حضور داشتم و اثر من برگزیده شده را تکذیب می نمایم.  چندی پیش از آقای پیشدار به عنوان سرپرست فعلی در خواست  کرده ام که به ادعاهای آقای اصغر نیک رسیدگی شود.

آیا انجمن هنرهای تجسمی باید جشنواره من را تایید می کرد؟

اگرچه مدیر انجمن هنرهای تجسمی  در سال 1390 در سرقت هنری و مادی نقشی نداشته اند، اما به اداره ارشاد اعلام شده است  نه مدیران قبلی و نه جدید انجمن آن استان تجربه کافی و تخصص لازم و یا جایگاه ناظر بودن علمی هنر محیطی را ندارند.

در هرمزگان مسئولین نگاه تبعیض آمیزی نسبت به غیر بومی ها دارند. استانداری، شهرداری، اداره جوانان … تصمیم می گیرند که هنر محیطی در جزیره هرمز اجرا نمایند. آنها به هنرمندان بومی اجازه می دادند در کمپ مستقر شوند و جشنواره برگذار نمایند. در حالیکه برای غیر بومی ها به شدت سخت گیر هستند.  آنها دوست داشتند که در مناسبت هائی که دولتی است به شکل کاذبی اعلام نمایند که خاک کشف کرده ایم و چنین و چنان کرده ایم.  این در حالی است که هنوز از راه اندازی رشته های تجسمی در دانشگاه های رسمی آنجا عاجزند.

آنقدر سخت که از نظر عقلی پذیرش آن مقدرو نبود. دلیل ساده آن این بود که نهادهای دولتی با داشتن بودجه بسیار زیاد کارآمد نیستند. بیشتر نمایشی از یک رویداد فرهنگی برگزار می شود و در کنار فعالیت های بین المللی که در یک بنای متروکه انجام می شود ضعیف به نظر می رسند.   نکته ای که جالب است هیچکدام از مسئولین اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در این سال ها برای بازدید این بنا نیامده اند. چرا باید بیایند؟ برای اینکه وظیفه چنین نهادهایی حمایت است نه سنگ اندازی.

نامه مجوز اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان در سال 1390. برای برگزاری یک رویداد فرهنگی شرایط بسیار سختی تعیین شده است.
نامه مجوز اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان در سال 1390. مجددا برای برگزاری یک رویداد فرهنگی شرایط بسیار سختی تعیین شده است.

مسئول اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در خود جزیره هرمز رفتار احترام آمیزی داشتند و کارکنان بسیاری در بندر عباس و دیگر شهرهای استان فعالیت های مرکز پردیس را دنبال می کنند و مشوق مرکز بودند. در مقابل در بدنه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان در بندر عباس افرادی حضور داشتند که حضور من در جزیره هرمز آنها را آزار می دهد.

با توجه به الگوهائی که در کلان شهری مثل تهران می شناسیم ، اخلاق مدیریتی و فرهنگی ایجاب می کرد که یک مقام مسئول ضمن حضور در یک مرکز هنری روند کار و مشکلات احتمالی را جویا شود.

در مواردی برنامه هایی که اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان خود برگزار می کرد و یا کارمندان آنها با مجوز و یا بدون مجوز آن اداره برگزار نموده است با تخلفات متعدد همراه بوده است و تعریف بدی از هنر و هنرمند ارائه دادند. این موضوع برای مرکز پردیس نیز مشکلاتی را ایجاد کرده بود.  معمولا اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام می کرد مجوزی برای آنها صادر نکرده است.

 

استادان و هنرمندان در حال مرمت و نقاشی ورودی هنرمند سرا در سال 1390
استادان و هنرمندان در حال مرمت و نقاشی ورودی هنرمند سرا در سال 1390

متاسفانه شواهد و دلایل متعددی وجود دارد در مدت زمانی که آقای انوشیروان پیشدار چه در زمانی که عنوان معاون فرهنگی را داشتند و چه سرپرست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تعیین شدند چندان از حضور فرهنگی و فعالیت های شخص من در جزیره هرمز راضی و خوشحال نبودند. ایشان در مدت زمان هشت سال که در جزیره فعالیت داشتم هیچوقت از تنها نگارخانه خصوصی آن زمان گه در یک جزیره فعالیت بین المللی داشت بازدید نکرده اند!

ایشان تخلف انجمن هنرهای تجسمی استان و یکی از کارکنان سابقشان را پیگیری نکردند.  یکی از افرادی که خود را هنرمند تاتر استان معرفی می نماید و از حمایت اداره فرهنگ و اداره ارشاد اسلامی هرمزگان برخوردار است به دلیل ناهنجاری های رفتاری به همراه فردی که خود را خبرنگار خبرگزاری مهر معرفی می کند ضمن رفتار توهین آمیز آثار زنان جزیره را ویران کردند. این پرسش وجود داشت که علی رغم کارهای مستمر فرهنگی چرا افرادی باید به خودشان اجازه بدهند برای یک مرکز فرهنگی مزاحمت ایجاد نمایند، تعرض کنند و حتی به خودشان اجازه دهند ضرب و شتم نمایند. دیدگاه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان نسبت به این موضوع چه بود؟ یکی کارکنان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی به خودش اجازه می داد که حامی آنها شود و اهانت کند.

به عنوان سرپرست  نسبت به مسائل فرهنگی و نگارخانه ها ناآشنا بودند. ریکاردو زیپولی یکی از شرق شناسان معروف دانشگاه ونیز طی نامه ای به من اعلام کرده بود که علاقه مند است عکس هایی که دروران قبل از انقلاب از جزیره هرمز، قشم، بندرعباس و چابهار تهیه کرده بودند را در مرکز من به برای نمایش ارائه دهند. با توجه به مشکلات سال قبل برای برگزاری این نمایشگاه ابتدا موضوع را در تهران و مرکز هنرهای تجسمی مطرح کردم و طی نامه ای به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان نوشته شده که موافقت شود. نامه مفقود شد. پس از گم شدن نامه ای که از تهران ارسال شده بود  و پیگیری حضوری مکرر مجوزی صادر شد و در آن قید شده بود که با حراست اداره کل هماهنگی شود.

نامه مجوز اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان در سال 1391. در نامه قید شده است با حراست هماهنگی شود. هماهنگی با بخشداری و فرماندهی انتظامی چه ضرورتی داشت؟ آیا در همان زمان در تهران هم شرایط اینگونه بود. عکس ها همه تاریخی و فرهنگی بودند.
نامه مجوز اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان در سال 1391. در نامه قید شده است با حراست هماهنگی شود. هماهنگی با بخشداری و فرماندهی انتظامی چه ضرورتی داشت؟ آیا در همان زمان در تهران هم شرایط اینگونه بود. عکس ها همه تاریخی و فرهنگی بودند.

مسئول حراست وقت به من گفت که چرا مدت زمان نمایشگاه طولانی است!؟. نمی دانم کجای ایران نمایشگاه عکس های  طبیعت و تاریخی مربوط به یک قوم را باید با حراست هماهنگ کنم؟ در آن زمان چنین امری رایج نبود. با اینوجود نمایشگاه برگزار شد و دستاوردهای خوبی داشت.

 

افتتاحیه نمایشگاه ریکاردو زیپولی در نگارخانه هنر پردیس در جزیره هرمز

در روز 27 آذر نمایشگاه 36 عکس ریکاردو زیپولی با عنوان “یک خلیج ، یک تنگه و یک دریا”  که بین سالهای 1975 تا 1995 از بندر عباس، چاه بهار، جزیره هرمز و قشم گرفته شده اند در هنرمندسرای پردیس هرمز افتتاح شد.   این نمایشگاه با حمایت دپارتمان مطالعات آسیائی و شمال آفریقای دانشگاه سا فوسکاری (Ca’ Foscari) ونیز در ایتالیا برگزار شد.  در روز افتتاحیه مردم و مسئولین شهر حضور داشتند. این دستاورد شگفت انگیز بود. چرا که یک معتادخانه تبدیل به یک مرکز فرهنگی تمام عیار شده است.  علاوه بر مردم بومی، میهمانانی از ژاپن نیز حضور داشتند.

چرا نهاد های دولتی و اشخاص فرهنگی منطقه ای سنگ اندازی می کردند و یا منتقد بودند؟ 

شاید در مواردی انتقاد و دیدگاه انتقادی نهاد ها و اشخاص نسبت به فعالیت های من منطقی بوده است. اما استنباط من این است که فعالیت کسترده من با بودجه کم و بازتاب رسانه ای آن در داخل و خارج کشور موجب می شد که در بسیاری از موارد فعالیت های اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، میراث فرهنگی و حتی چهره های فرهنگی به این جمع بندی می رسیدند که فعالیت آنها کمرنگ جلوه می کند. دو راه وجود داشت. فعالیت بیشتر و یا سنگ اندازی در مسیر فردی که آنها فکر می کردند با آن مقایسه می شوند. هر زمانی که مسئولین بلند مرتبه را در تهران می دیدم متوجه می شدم که آنها هم برای ندادن بودجه فعالیت های من را به عنوان مثال ذکر می کنند. در بسیاری از سازمان ها تعریف یک رویداد نوعی ویژه خوری بودجه را به همراه دارد. بهتر است به این سئوال پاسخ دهیم. چند بار در بندرعباس و هرمز برای روز خلیج فارس رویداد برگزار شده است؟ دستاورد پژوهشی و فرهنگی آن در سطح ملی و بین المللی چه بوده است؟ کجا می توان آنها را دید؟

رویای صلح در خلیج فارس و یا کارهای سیاسی تبلیغاتی در جزیره هرمز

دو سال بعد از این اجرای هنری در سال 1389 اثر دوچرخه رویای صلح در خلیج فارس در نمایشگاه هنر محیطی (Greening Green) در شهر سئول همزمان با نشست سران 20 کشور قدرتمند اقتصادی جهان (G20)، به نمایش درآمد. در خبرگزاری ها اعلام کرده بوذم که این امید وجود دارد که این نمایشگاه مخاطرات زیست محیطی و تهدیدهایی  که در جهان امروز وجود دارد را به سیاستمداران یادآور شود.  علاوه بر چیدمان دوچرخه دوازده عکس از اجرا در جزیره هرمز به نمایش در آمدند.  در روز پس از افتتاحیه در نشستی آثار محیطی من مرور شدند و پس از جلسه پرسش و پاسخ خاتمه یافت.

برای این نمایشگاه شش هنرمند بین المللی انتخاب شدند. ایران عضو بیست کشور صنعتی نیست. اما به دلیل همخوانی این اثر با عنوان نشست و نمایشگاه که به توسعه پایدار توجه داشت، به عنوان یکی از شش اثر انتخاب شد.

در نشست خبری که با حضور خبرنگاران مختلف شبکه های خبری برگزار شد انگیزه ساخت این دوچرخه را اینگونه عنوان کردم. بیش از سه دهه است که مردم ایران و کشورهای همجوار از فجایع جنگ رنج می برند. جنگ و ترور حالا یک تهدید جهانی است و در هر جای جهان امکان آن وجود دارد. به عنوان هنرمندی که به مسائل محیطی توجه دارم تدوام این شرایط نه تنها به محیط بلکه پیوند فرهنگ ها را مخدوش می نماید. در کاتالوگ نمایشگاه به انگیزه و سابقه این اثر در جزیره هرمز اشاره شده است.

آقای زیپولی پس از سفر به جزیره هرمز عکس های قدیم و جدید هرمز را در دانشگاه ونیز به نمایش گذاشته اند.

عکس های نقشه های قدیم خلیج فارس در دانشگاه ونیز سال 1395
عکس های نقشه های قدیم خلیج فارس در دانشگاه ونیز سال 1395

در بخش دیگری نقشه های خلیج فارس و نام های آن به زبان های مختلف به نمایش در آمده بودند.

بخشی از نام های خلیج فارس به زبان های مختلف دنیا در دانشگاه ونیز سال 1395
بخشی از نام های خلیج فارس به زبان های مختلف دنیا در دانشگاه ونیز سال 1395

زمانیکه به ونیز رفتم فهمیدم حضور آقای زیپولی در جزیره هرمز چقدر مهم بوده است.

اهمیت نمایشگاه ریکاردو زیپلولی در هرمز و ونیز

Views: 4

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *