کوچرو های سنگسری ها به دلیل نزدیکی به پایتخت و زندگی در شهرهای بزرگ زیست و فرهنگشان رو به فراموشی است. از دید احمد نادعلیان، در دنیای بحرانزدهی امروز، کوچرو بودن نماد عقبماندگی نیست، بلکه می تواند الگویی برای انسان معاصر باشد و راهی برای نجات آینده است. او میگوید که جامعهی امروز باید بیاموزد چگونه خود را با طبیعت سازگار کند و همزیستی داشته باشد. از دید او زیست کوچروهای سنگسری میان هنر، فرهنگ و محیط زیست پیوندی دوباره برقرار میسازد. با نظر داشت این باور نادعلیان در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی خود کوچرو های سنگسری را معنی پیدا می کنند. هدف نادعلیان از بزگزاری جشنواره شناسائی فرهنگ و هنر ایل سنگسری و معرفی آن به علاقمندانی بود که به محیط زیست پایدار علاقه داشتند.
کوچرو های سنگسری و محیط زیست پایدار
موقعیت ییلاق ها و قشلاق های سنگسری ها
احمد نادعلیان در سنگسر و قلمرو کوچ سنگسری ها خصوصا ییلاقهای ی آنها در اطراف روستای پلور و سنگسر، جشنوارهها و کارگاه ها و رویدادهای بسیاری برگزار کرده است که ترکیبی از هنر، فرهنگ بومی، و دغدغههای زیست محیطی را مطرح می کردند. این فعالیتها را میتوان در چارچوب «هنر زیست محیطی» (Eco Art) و «هنر جامعهمحور» تحلیل کرد. هدف او از این اقدامات، ایجاد زیست در حال فراموشی کوچرو ها، پایداری فرهنگی و زیستمحیطی در جوامع کوچرو سنگسری بوده است.
عملکرد او در این زمینه را میتوان در چند محور توضیح داد:
چگونه نادعلیان توانست کوچروهای سنگسری برای جشنواه های فرهنگی هنری در گل زرد و گته چال و سنگسر با خود همراه کند؟
همراه کردن کوچروهای سنگسری (ییلاقنشینان و عشایر منطقه مهدیشهر و اطراف) با یک پروژه هنری فرهنگی، کاری ساده نیست و برای دسترسی به آن شناخت عمیق از فرهنگ محلی، اعتمادسازی وارتباط مستمر ضروری است. احمد نادعلیان دقیقاً از همین مسیر توانست این اعتماد را بهدست آورد و کوچروها را در جشنوارههای هنری و فرهنگی گل زرد، گتهچال و سنگسر با خود همراه کند. او به جای تحمیل پروژهای از بالا، فرایند مشارکتی و گفتوگویی را پیش گرفت؛ و این همان چیزی است که موجب همراهی و استقبال مردم در جشنوارههای گل زرد، گتهچال و سنگسر شد.
پروژههای زیستمحیطی و همسویی با دغدغههای کوچروها
او برای حفظ طبیعت و محیط زیست کارهای هنری بسیاری انجام داد. این دغدغهها برای عشایر که زندگیشان به طبیعت وابسته است، ملموس و ارزشمند است.
دام سنگسری و کوه دماوند ییلاق گته چال
پایداری و حضور مستمر
اعتماد در جوامع سنتی به سرعت بهدست نمیآید. نادعلیان سالها در منطقه پلور زندگی کرده است، مرکز هنر و نگارخانه دارد و به صورت مستمر به دیدن کوچرو ها در یلاق ها می زود. این تداوم باعث شد کوچروها او را نه به عنوان مهمان یا همشهری، بلکه به عنوان بخشی از خانواده خود بپذیرند.
احیای هویت فرهنگ سازگار با محیط زیست در چهارچوب نماد سازی فرهنگی
به دلیل سختی کارگوچرو ها کارهای ییلاق بیشتر به نیروهای مهاجر از افغانستان سپرده شده است. گوت یا سیاه چادر برپا نمی شود. چوپان ها کنسرو سوسیس و نان لواش مصرف می کنند. در واقع یک فرهنگ در حال فراموش شدن است. از دید نادعلیان شاید معرفی زیست کوچروها به عنوان کالای فرهنگی جذاب برای گردشگران بتواند نحوه زیست و فرهنگ آنها را حفظ نماید. فراموشی آیینهای سنتی، و بیتوجهی به طبیعت در حال از بین بردن بخشی از فرهنگ سنگسر است. برگزاری جشنوارهها در دل ییلاقها با حضور هنرمندان، پژوهشگران و مردم بومی باعث شد هویت فرهنگی کوچروها دوباره احیا و تثبیت شود. او از طریق مستندسازی، عکس، و فیلم نیز این میراث فرهنگی را حفظ و منتشر کرد.
همزمانی جشنواره های فرهنگی سنگسری ها با جشنواره های محیطی
در روزهای (18-21) تیرماه 1389 ییلاق گل زرد پلور میزبان هنرمندان و مردمی بود که برای شرکت در جشنواره فرهنگی هنری سنگسری ها حضور به هم رسانیده بودند. در کنار سنگسری ها هنرمندان محیطی نیز حضور داشتند و بیست نهمین جشنواره هنر محیطی نیز برگزار شد. جشنواره آثار هنری کهن سنگسری ها را در کنار هنر معاصر نشان می داد. نسل جدید سنگسری ها در عرصه های مختلفی همچون نقاشی، موسیقی ، مجسمه سازی، هنرهای محیطی، عکاسی و فیلم فعالیت دارند. هنرمندانی همچون حبیب درخشانی که نقاش و پژوهشگر می باشند و مجید درخشانی که در عرصه موسیقی صاحب نام هستند حضور داشتند. علاوه بر سنگسری ها جشنواره همچنین شاهد حضور هنرمندان متعددی بود که در قلمرو های متنوعی فعالیت دارند و در حاشیه جشنواره سنگسری ها بیست و نهمین جشنواره هنر محیطی برگزار شد. در نشستی که در یکی از سیاه چادر ها برگزار شد ارتباط هنر محیطی و زندگی کوچ رو سنگسری ها مرور شد. در طول جشنواره همزمان با حضور دانشجویان معماری منظر به این نکته اشاره شد که هنر نادعلیان به میزان زیادی مدیون کوچ رو بودن اجداد او است.


سی دومین جشنواره در ارتباط با دومین جشنواره فرهنگی و هنری سنگسری ها نیز در روزهای 8 الی 9 تیرماه 1390 در ییلاق گل زرد برگزار شد. هنرمندان با فضا سازی و ساخت مجسمههای گلی کارهای هنری خودشان را ارائه دادند.

جشنوارههای مشارکتی و نه نمایشی
در جشنوارههای گل زرد و گتهچال، نادعلیان تلاش کرد مردم تنها تماشاگر نباشند، بلکه اجراکننده و خالق باشند. کودکان، زنان، دام داران، و حتی بزرگان کوچرو سنگسری در اجرای موسیقی و مسابقات پخت غذای سنتی، محصولات و صنایع دستی مشارکت داشتند. همین تجربه جمعی برای سنگسری ها نوعی «حس مالکیت فرهنگی» ایجاد کرد.
پیوند میان هنر، طبیعت و کوچنشینی
نادعلیان با شناخت عمیق از فرهنگ کوچروهای سنگسر، جشنوارههایی را طراحی کرد که در آن آیینها، رقصها، موسیقی محلی، هنرهای دستی زنان و مردان، فرهنگ غذایی و محصولات کوچرو های سنگسری برای نسل جوان و میهمانان به نمایش گذاشته میشدند. این برنامهها در دل طبیعت و در مسیرهای ییلاقی و یا خود ییلاق ها برگزار میشد تا ارزشهای زیستی و فرهنگی کوچنشینی یاد آوری و حفظ شود.
آموزش و آگاهیبخشی زیستمحیطی
در خلال جشنوارهها، نادعلیان کارگاههایی برگزار میکردند که در آن به مفاهیمی مانند حفاظت از منابع آب، جلوگیری از آلودگی مراتع، و بازگرداندن تعادل زیستی در مناطق ییلاقی پرداخته میشد. او با معرفی زیستگوچروهای سنگسری، هنر زنان و آیین برای آموزش استفاده کرد تا پیامهای زیستمحیطی در قالب تجربهای زیباشناختی و بومی به مخاطبان سنگسری ها و هنرمندان شرکت کننده منتقل شود.
زندگی در میان مردم و شناخت فرهنگ بومی
نادعلیان برخلاف بسیاری از هنرمندان شهری، تنها برای اجرای پروژه وارد منطقه نشد؛ او در محیط طبیعی نزدیک ییلاق ها زندگی می کند، به صورت پی در پی با افرادی که هنوز به صورت کوچرو زندگی می کنند رفت و آمد دارد، و در مراسم و آیینهای محلی شرکت می کند.
او در زمینه زبان، باورها، ضربالمثلها، موسیقی و آیینهای کوچنشینی پژوهش می کند و آنها را ثبت می کند. همین شناخت فرهنگی، باعث شد کوچروها احساس کنند او «از بیرون» نیامده تا دربارهشان قضاوت کند، بلکه آمده تا صدای آنها را به جهان برساند.
ترویج گردشگری تجربی فرهنگی و مسئولانه در گوت ها یا همان سیاه چادر های سنگسری
نادعلیان با برگزاری این جشنوارهها پس از برگزاری جشنواره ها توانست توجه گردشگران فرهنگی و هنری را به منطقه سنگسر و ییلاقهای اطراف جلب کند و به هدفش رسید. هدف او تنها جذب گردشگر نبود؛ بلکه تأکید میکرد که این گردشگری باید پایدار و مسئولانه باشد. یعنی با احترام به طبیعت، فرهنگ محلی و اقتصاد بومی همراه شود. او با مشارکت دادن زنان کوچرو محصولات آنها را به گردشگران معرفی کرد. صنایع دستی نوپیدی طراحی و برای فروش ارائه شدند.
راهنمایان گردشگری سعی می کنند افرادی را به ییلاق ها آنها ببرند، با کوچروهای سنگسری همنشینی داشته باشند و حتی شب آنجا بمانند. او با این روش به سنگسری ها و گردشگران یادآوری می کند که سبک زندگی کوچروها خود نوعی الگوی پایداری زیست محیطی را دارا بوده است. چرا که بر پایهی احترام به چرخهی طبیعت، جابهجایی فصلی و پرهیز از بهرهکشی بیشازحد از زمین زندگی می کرده اند.
مشارکت کنشگرانه زنان
در بسیاری از مناطق عشایری، زنان نقشی کلیدی در انتقال فرهنگ دارند. نادعلیان پس از پژوهش گسترده در حوزه رقص سنتی زنان به ویژه «طرهافشانی» و برگزاری رویداد ها و کارگاههای هنری زمینه ار را فراهم کرد که آنها بتوانند رقصهای خودشان را اجرا کنند. فرصت دادن به نونهالان موجب شد تا خلاقیت آنها دیده شود و خانوادهها و بزرگان به او اعتماد کردند.
رقص زنان سنگسری هنری کنشگرانه و سکویی علیه نابرابری
رقص طره افشانی زنان سنگسری متفاوت ترین رقص دنیا
مفهوم باله در رقص سنگسری
رقصی دو نفره اما متفاوت از تانگو در سنت سنگسری ها
روایتگری و مستندسازی
نادعلیان آثار و روایتهای مردم را در قالب فیلم، عکس و نوشته ثبت و منتشر کرد. وقتی کوچروها دیدند نام و فرهنگشان در رسانهها و نمایشگاهها بازتاب یافته، احساس غرور و تعلق بیشتری کردند. در مجموع، نادعلیان با ترکیب هنر، مردمنگاری، مشارکت اجتماعی و زیستهنر توانست پیوندی میان هنر معاصر و زندگی کوچروهای سنگسری برقرار کند.
کوچرو بودن عقب ماندگی نیست، الهام بخش زیست آینده است
نادعلیان آرزو داشت که در دنیای بحرانزدهی امروز، کوچرو بودن نماد عقبماندگی نباشد، بلکه می تواند راهی برای نجات آینده باشد. از این رو محاجرت معکوس او از انگلستان به ایران و زندگی دز طبیعت و کوچ فصلی به جزایر در حاشیه معنی دار است. اگر این باور توسعه پیدا کند از منظر اجتماعی فرهنگی کوچرو زیست به یک رویا تبدیل می شود و افراد تحصیل کرده از آن استقبال می کنند و به این گونه زیست افتخار می کنند.
از دیدنادعلیان، در جهانی که تخریب طبیعت، مصرفگرایی و بیتوجهی به چرخههای طبیعی حیات را تهدید کرده است، اقتباس از زیست کوچروها (Nomadic Life) نه یک بازگشت به گذشته، بلکه راهی برای بازاندیشی آیندهی پایدار بشر است. نادعلیان این ایده را هم در آثار هنریاش و هم در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی خود بیان کرده است. قابل قبول است که همه نمی توانند زندگی در کوچ داشته باشند. اما شمار افراد تحصیل کرده که محاجرت معکوس را انتخاب می کنند و زندگی خود را به طبیعت نزدیک می کنند در حال افزایش است. زیست بسیاری از آنها می تواند به صوت دیجیتال نومد (Digital Nomad) یا «کوچنشین دیجیتال» باشد. آنها با استفاده از فناوریهای دیجیتال (مثل لپتاپ، اینترنت و ابزارهای ارتباطی آنلاین)، از راه دور کار میکنند و در عین حال در سفر هستند یا به طور مداوم محل زندگی خود را تغییر میدهند.
پدیدار شدن نمادها و سفرای فرهنگی کوچرو های سنگسری
هر چند میزان گردشگری تجربی در گوت ها یا کم هستند. اما یکی از دختران شجاع سنگسری که شایستگی دارد الگو و سفیری برای زنان سنگسری باشد، خانم دکتر سهیلا غنیان است. علی رغم اینکه مدرک دکتر دارد ، هنوز همانند اجدادش به کوچه می رود، محصولات تولید می کند، آنها را مستند می کند و با افتخار آنها را در فضای مجازی منتشر می کند. او می تواند که این میراث فرهنگی ملموس و ناملموس را به نسل نیازمند بعدی انتقال دهد و برای دیگر افراد یک الگوی بسیار مثبت باشد.
آرشه خاصترین محصول لبنی سنگسریها
شباهت و تفاوت نادعلیان با زیست دیجیتال نومدها (Digital Nomad)
نادعلیان در سالهای بسیاری در کشورهای مختلف زندگی و کار هنری انجام داده و جابهجایی مداوم داشته است. مکان های زیست او از ایتالیا و یونان تا تونس، مراکش، سوئیس و جزیره هرمز وسعت داشته است. این جابهجاییها نه برای تفریح، بلکه برای خلق آثار هنری و اجرای پروژههای محیط زیستی و اجتماعی بودهاند. در این معنا، او مانند یک کوچنشین جهانیِ هنر عمل کرده است. نادعلیان از فناوری دیجیتال برای ارتباط و آموزش استفاده می کند. او همیشه برای معرفی پروژهها، ارتباط با مخاطبان، برگزاری کارگاههای آنلاین و مستندسازی آثارش از اینترنت و شبکههای دیجیتال استفادهمی کند. حضور فعال او در فضای مجازی، وبسایتها و شبکههای اجتماعی بخش مهمی از کارش است. همانند دیجیتال نومدها از فناوری برای ادامه کار و ارتباط با جهان استفاده میکنند. در عین حال سبک زندگی و کار نادعلیان با دیجیتال نومدها تفاوت هایی دارد. دیجیتال نومدها برای درآمدزایی شخصی و استقلال مکانی سفر میکنند، اما نادعلیان هدفی فرهنگی، اجتماعی و زیستمحیطی دارد. او سفر میکند تا پروژههایی در جوامع محلی بسازد، آموزش دهد، و فرهنگ بومی را تقویت کند. کار دیجیتال نومد بیشتر «مجازی» است (نوشتن، طراحی، برنامهنویسی، مشاوره آنلاین و…) ولی نادعلیان کار «عینی و حضوری» انجام میدهد. حکاکی روی سنگ، هنر در طبیعت، اجرای آیینهای جمعی و با مردم محلی تعامل مستقیم دارد. او هرچند بسیار سفر می کند و جابجا می شود. اما مکانهایی مثل جزیرهی هرمز یا لافت، پلور برایش پایگاههای هویتی و فرهنگی محسوب میشوند، در حالی که بیشتر دیجیتال نومدها عمداً «بیمکان» زندگی میکنند. میتوان گفت احمد نادعلیان گونهای از «نومدی فرهنگی و هنری» است که از ابزارهای دیجیتال برای گسترش پیام خود استفاده میکند.
کوچرو زیستن و هنر کوچرو: الگویی برای آینده و محیط زیست پایدار
تبدیل آیین به هنر
نادعلیان آیینهای محلی را به جای نمایشهای صرفاً سنتی، در قالب هنر معاصر بازآفرینی کرد. او از رقصها، موسیقیها، لباسها و نمادهای محلی در اجراها و جشنوارهها استفاده کرد، اما به گونهای که احترام به فرهنگ بومی حفظ شود. بسیاری از کوچروهای سنگسری حس می کنند که بسیاری از آثار برگزار شده توسط نادعلیان و آثار هنری او، بازتاب فرهنگ و زندگی خودشان است.
سنگسری ها و آئین آب و روشنایی وَرمَز کَکِچا (دوشیزه اهورا مزدا)
اجرای آئینی دوشیزه اهورایی و شگون داشتن آب در سنگسر

اجرای آئین ورمز ککچا (وَرمَز کَکِچا) در بومگردی کژین سنگسر

اجرای آئین ورمز ککچا (وَرمَز کَکِچا) در بومگردی کژین سنگسر


هنر به عنوان میانجی پایداری
در نهایت، رویکرد نادعلیان را میتوان نمونهای از «هنر برای توسعه پایدار» دانست. او نه تنها هنرمند، بلکه تسهیلگر اجتماعی و فرهنگی بود که میان کوچروهای سنگسری، نهادهای فرهنگی و گردشگران پیوند برقرار کرد. در نتیجه، جشنوارهها و پروژههای او در سنگسر به الگویی برای پایداری محیطی، فرهنگی و اقتصادی تبدیل شدند.
Views: 0