در سال 1388 با محسن آشنا شدم. به دلیل نیاز او به هنرمند سرا و بعد ها به موزه می آمد و کار می کرد. تدریجا او را تشویق کردم که طراحی انجام دهد. بر اسالس اولین طرح های او مجموعه ای نقاشی انجام دادم. این کارهای مشارکتی که موضوع اجتماعی و خصوصا اعتیاد را نشان می دادند و تا پایان عمر او ادامه داشت. تدریجا نوشتن و شعر گفتن در آغاز کرد. او را تشویق می کردم که در محیط هنرمند سرا و موزه با کودکان نمایش اجرا کند. پس از یک دوره کار مشترک من با مجسن او این توانمدی را پیدا نمود که به تنهایی موضوعات را تجسم و طراحی انجام دهد. همه طراحی های محسن در مرکز اسناد موزه دکتر ناعلیان در جزیره هرمز طبیقه بندی شده اند. آنها تاریخ، اسطوره، آئین ها، زندگی ، عشق، مشکلات اجتماعی جزیره را از نگاه او نشان می دهند.
طراحی های محسن هنرمندی در حاشیه جزیره هرمز
اول بار در مقابل قلعه پرتقالی ها با محسن آشنا شدم. او در مقابل ورودی ایستاده بود و می گفت مجانی کار می کند و به او پولی نمی دهند.
بعد ها محسن چندین بار به هنرمند سرا مراجعه کرد و هنرمندان را جستجو می کرد. محسن قصد داشت به آنها خاک زرد و یا مرجان دریائی بفروشد. من به محسن گفتم که این کار ممنوع است!.
به جای این کار به محسن پیشنهاد دادم که در هنرمند سرا کار کند. محسن حیاط را جارو می کرد و خرید روزانه من را انجام می داد.
گاهی دختر محسن نیز به خانه ما می آمد و برای گردشگران نان محلی درست می کرد و بر روی آن سوراغ می ریخت.
یک بار در یک مراسم سنتی یک مرد کوتاه قد را دیدم که می رقصید. حسن به من گفت که او محسن است.
بعد ها چندین بار محسن را در عروسی ها دیدم و انصافا او خیلی خوب می رقصد.
تصمیم گرفتم زندگی محسن را بیشتر زیر ذره بین بگیرم. به خانه محسن رفتم. محسن در نزدیکی خانه ما و در محله ی تک پرچم زندگی می کند. گویا اهالی این محل در جدال و نزاع با هم متحد هستند. محسن تا کلاس پنجم درس خوانده است. اما او می گوید بیش از 25 سال قلم در دست نگرفته است.
محسن سابقه جبهه دارد و زمانی که جنگ به مردم ما تحمیل شد به منطقه جنگی رفت. اما گویا او سند مکتوبی ندارد.
روزهایی که محسن در خانه ما بود از سابقه هنرمند سرا می گفت. او تائید کرد که از خانه ای که حالا هنرمند سرا است استفاده درستی نمی شده است.
حضور همیشگی او در هنرمند سرا منجر به رشد او شد. او کنجکاوانه به بحث های هنرمندان گوش می داد.
روزی از محسن خواستم افراد معتاد را بر روی کاغذ طراحی کند. طرح او کودکانه بود.
انجام هنر مشارکتی
در پائیز و زمستان 1389 نیز مجموعه ای از طراحی های محسن را نقاشی کردم. این کار هنوز ادامه دارد. کارهای مشترک من با کنیز زمینه ای بود که این تجربه را با دیگر افرادی که مستعد تشخیص دادم انجام دهم. روند کار معمولا اینگونه است که من طرح های آنان را با اصلاحات و گاهی با دخالت کردن در ترکیب بندی آنها نقاشی می کنم.
محسن از این مسئله که جوان ها در محله ای که او زندگی می کند اسیر اعتیاد می شوند رنج می برد. سمت راست پسر بچه ای را نقاشی کرده است که از مدرسه با کیف آمده است و به او مواد می دهند.
در طرح دیگر دو جوان بیگناه را طراحی کرد که در دام افراد قاچاقچی گرفتار شده اند.
.
معرفی کارهای محسن در جمع گردشگران در روحیه او خیلی تاثیر داشت
از محسن خواستم که نوشته هایش را برای بچه ها بخواند.
محسن شخصیتی کودکانه دارد و به کودکان توجه دارد
محسن بواسطه حضور در نمایش های سنتی علاقه زیادی به نمایش دارد. او می گوید در چندین نمایش حضور داشته است. من و محسن با هم همفکری کردیم و نمایشی را پیش بینی کردیم. از محسن خواستم با بچه ها نمایش بازی کند. نمایش آنها در ارتباط با هنرمند سرا است. داستان عروسی که به پدرشوهر خود مراجعه می نماید.
روند نقاشی ها و اجرای که با محسن انجام شد بیشتر هنردرمانی محسوب می شود. نسل بعد باید با تهدید ها آشنا شود. در سالها ی . مختلف بارها نمایش را برای گردشگران اجرا کردند.
اما درد های اجتماع را خوب می بیند.
Views: 37
اشتراک ها: طراحی های محسن هنرمندی در حاشیه جزیره هرمز - Dr. Nadalian
درود به شما که به این زیبایی عشق و هنر را به تصویر کشیده اید
مانا باشید دکتر مهربان 💐✨