آموزش نقاشی به زنان دیگر روستاهای قشم 1396

پس از آموزش زنان در سلخ در سال 1395 افراد بسیاری از روستاهای مختلف قشم به من پیشنهاد دادند که به روستای آنها بروم و به زنان و دختران آموزش بدهم. گاهی کلاس ها گروهی بود و گاهی افراد به شکل انفرادی دوست داشتند نقاشی یاد بگیرند. حسین هدری یکی از ساکنین روستای گوران ضمن تماس با زینت دریایی از او خواسته بود که برای رونق گردشگری و راه اندازی یک موزه و به آنجا برویم و به آنها کمک کنیم. در آنجا یکی از دختران روستا یک نقاشی به من نشان داد. او پس از بازدید از روستای سلخ در نمایشگاهی که شاگردان من برگزار کرده بودند کار آنها را خریده بود و آن را تقلید کرده بود. دیدن این نقاشی موجب شد آموزش نقاشی در گوران را شروع کنم و به دختران و زنان گوران نیز نقاشی با پارچه را یاد بدهم. 

مدتی کار می کردیم و کارها را خودشان به فروش می رساندند. بعد ها همسر و خواهر آقای هدری شاغل شدند. آنها از افراد اصلی بودند. به همین دلیل در بلند مدت این فعالیت ادامه پیدا نکرد. 

 

پس از مدتی فعالیت یک بار در پیام خصوصی اینستاگرام به من پیادم داده بود که به صورت مجازی به او نقاشی آموزش بدهم. من قبول نکردم. دلیل آن این بود که من فکر می کردم که او ساکن یک شهر بزرگ است. پس از مدتی دختر یکی از دوستان خانوادگی آقای مشایخی با من تماس گرفتند و گفتند که خانمی که با شما تماس گرفته اند ساکن یکی از روستاهای قشم هستند و به دلیل بیماری نمی توانند صحبت کنند. طرح این موضوع موجب شد که کنجکاو شدم و خودم با ماشین یه روستای کوشه کاروان رفتم. بهارک مستعد بود. چند سال همکاری ما ادامه پیدا کرد. گزارش های من در اینستاگرام موجب شد که مدیران منطقه آزاد نیز به آنجا تردد کنند. کم کم بهارک و گزارش هایی که از طرف روابط عمومی اخبار منطقه آزاد منتشر می شد موجب شد که حضور من کمرنگ تر شود. همیشه گزارشهای من رصد می شد. من هم به بهارک گفتم تا می توانی از آنها امتیاز بگیر. بازدید مصاحبه، گزارش و مستند همیشه برقرار بود. اما در نهایت نمی دانم تا چه میزان توانستند به او کمک کنند.

 

 

 

 

یکی از شاگردان مستعد من در روستای دیرستان خانم فهیمه بحری بودند. خانم ملاحی از من خواسته بودند با زنان آنجا دیداری داشته باشم. مدت زیادی به روستای دیرستان می رفتم و با همدیگر نقاشی انجام می دادم. از اقوام فهمیه افرادی در شیب دراز بودند. نمونه هایی نقاشی روی بوم انجام شده اند که کار زنان آنجاست.

 

از افراد مستعد دیگر در روستای برکه خلف طاهره و مریم چابک و همچنین شهلا آرمین بودند. زنان و دختران بیشتری در روستاهای دیگر با من همکاری داشتند و به دلایلی دوست نداشتند شناخته شوند.

 

 

 

 

از دیگر روستاهایی که در سال های اخیر در آنجا کار می کردم زیرانگ بود. در حال حاضر تمرکز اصلی کارگاه های من در لافت است.

Views: 5