عمده کوچرو های دامنه های البرز و کویر مرکزی ایران سنگسری ها هستند. فاصله دورترین نقطه ی ییلاقی و قشلاقی آنان به بیش از ۱4۰۰ کیلومتر می رسد. چنین مسافتی نشان می دهد که آنها طولانی ترین مسیر کوچ را طی می کنند. استانهای سمنان، تهران، البرز، مازندران، خراسان بزرگ، گلستان (ترکمن صحرا) ، قزوین، قم و … قلمرو ییلاقی و یا قشلاقی آنها بوده است.
چشمنداز ییلاق گل زرد، احمد نادعلیان در دوران کودگی در این محیط زندگی می کرد
با اینوجود در مقایسه سایر اقوام و کوچروها کمتر شناخته شده هستند. به نظر من دلیل شناخته نبودن سنگسری ها این است که این قوم کوچرو آنقدر به پایتخت ایران نزدیک بودند که موجب شده است بخشی از فرهنگ پایتخت محسوب شوند و قامت قومی فرهنگی آنان دیده نشود. به همین دلیل برای هنرمندان، دانشمندان و اندیشمندان سنگسری سهم داشتن در فرهنگ جهانی مهم تر از ماندن دایره قومیت خودشان بوده است. زمانی طبیعت بکر شمال تهران و لواسانات ییلاق آنان و جنوب تهران و جایی اکنون فرودگاه بین المللی شده است قشلاق آنان بوده است. در خصوص سنگسر، معماری و فرهنگ و همچنین زندگی قشلاقی در کویر های مرکزی ایران یادداشت جداگانه ای نوشته خواهد شد.
شکل کلی گوت ها “سیاه چادر های” کوچرو ها سنگسری زیبا و همانند سلسله جبال البرز است. در مقایسه با دیگر عشایر ایران منحصر به فرد هستند. زیرا بسیار بزرگ و تقسیمات داخلی آن همسان معماری ایرانی قسمت های مختلفی دارند.
در داخل آنها چندین اجاق آتش کوچک و بزرگ برای کارکرد های مختلف وجود دارد.
به دلیل روزنه های ریز در گوت ها هوا جریان دارد و اگر اتش روشن کنند، دود از روزنه ها عبور می کنند.
از دید من فضای داخل چادر سنگسری ها خیلی روحانی است. از روزنه ها نور جاری می شود
در گذشته بیشتر از فانوس و لمپا استفاده می کردند. اما حالا از انرژی خورشیدی نیز بهر می گیرند.
فروارده های لبنی در انتهای گوت و محیط تفکیک شده بر روی تخته سنگ هایی که سرا نام دارد نگهداری می شوند.
فراورده های شیری و غذا های سنگسری مقوی هستند. آرشه که نوعی فراورده شیری سنگسری است مهم ترین محصولی است که در هیچ جای جهان نمونه مشابه آن دیده نشده است. تهیه آرشه کار بسیار ظریف و مستلزم وقت است. آرشه تفت دادن نوعی پنیر است که بسیار مقوی است و نگهداری آن نیازی به یخچال ندارد. مشتقات آن نیز مصرف دارویی دارد. کافیست بدانیم که سنگسری ها از فراورده های شیری نوعی شیرینی به نام “چیکو” تولید می نمایند.
غذای گرم سنگسری “دیگی” است. که برای پخت آن گوشت و برنج و به میزان لازم آب در زیر خاکستر و ذغال پنهان می شود. برای طبخ این غذا تجربه و دقت عمل ضروری است. “دیگی” غذایی بوده است که چوپان ها شب پس از افروختن آتش، برنج و گوشت را در دیگ مسی در دار قرار داده، به مقدار لازم آب به آن اضافه می کردند و سپس آن را در دل ذغال و خاکستر باقیمانده از آتش دفن می کردند. آنچه که باید با دقت محاسبه شود میزان حرارت، میزان آب و زمان می باشد. چوپان سنگسری در سپیده دم پس از صرف چنین غذایی گوسفندان را به چراگاه می برد.
معمولا در گذشته آب چشمه بواسطه یک جوی آب به داخا گوت هدایت می شد. حوض وجود داشت و ظروف در آنجا شستشو می شد. حالا اقلب آب چشمه ها بواسطه لوله آب به داخل گوت هدایت می شوند.
در چادر سنگسری جای ظروف را با ریگ می پوشانند که ظرف های شسته شده گلی نشود.
پاشیدن آب در داخل چادر و عطر خاک را همیشه دوست داشتم
به دلیل نزدیکی سنگسری ها به پایتخت فرهنگشان رو به فراموشی است. برای معرفی آنها جشنواره ها و رویداد های هنری در خیل های سنگسری برگزار کردم. از سال 1395 گروه های گردشگری را تشویق می کنم که به محیط زندگی آنها بروند و با آنها آشنا شوند.
زبان کوچرو های سنگسری قدیمی ترین و اصیل ترین کلمات و اصطلاحات زبان فارسی قدیم را شامل می شوند. از وبژگی های مهم گویش سنگسری دستور زبان باستانی و قابل تجزیه و ترکیب آن و به کار بردن ضمایر متفاوت برای مذکر و مونث است . افعال زبان سنگسری نیز در نوع خود کم نظیر است .
در فرهنگ و زبان سنگسری برای نامهای ترکیبی برای دام بسیار غنی است. به طوریکه اگر به چوپان خبره سنگسری نامی داده شود و از او خواسته شود که آن دام را با نام ترکیبی بیاورد او می تواند از میان چند صد دام نوع مور نظر را انتخاب نماید.
چرخه دامداری ، چوپان ها و خدمه همانند رتبه ها دانشگاهی سلسله مراتب و نام های مختلفی دارند. در یک یادداشت تخصصی می توان آنها را معرفی کرد.
چوپان سنگسری معمولا شب ها دام را به بالای کوهستان می برند. در ارتقاعات بالا علف ها دیرتر رویش می کنند و معمولا در نیمه تابستان شب ها به ارتفاعات می روند.
دامداری سنگسر، چوپانان و دامداران برای تمامی دامها در گروههای سنی از نوزاد تازه متولد شده، چند هفته ای شش ماهگی، یک تا دو سال، بر حسب اینکه چند بار زایمان کرده باشد، و یا نازا باشد، تا دام سالخورده و برای اینکه هر کدام از موارد یاد شده نر و ماده، نامهای متفاوتی وجود دارد.
ولتو، نر خالکو، میا خالکو، نر ورا، میا ورا، نر سیلک، میا سیلک، کاوه، کووی، کاوه نر ، کووی میش، تاژه نر، جوون میش، چار زِ، پنج زِ، قصر، کهنه نر، کهنه میش نامهایی هستند که آنها به کار می برند.
گوسفندانی که به عنوان جلودار ور اهنما استفاده می شوند، گوسفندی که چوپان را از خواب بیدار می کند و گوسفندی که برای باروری ماده ها به کار می روند نیز نامهای معینی دارند.
داشتن یا نداشتن شاخ، حال اینکه گوسفند گوش کوتاه متوسط و یا بلند نیز داشته باشد نامهای متفاوت دارند.
نوع دیگر تعیین گوسفند رنگ آنهاست که به دام زرد رنگ “شیوا” می گویند. به سیاه “بور گفته می شود. به سفید “سور” به کبود “بنوش” به قهوه ای تیره ” تلخ” سیاه مایل به قهوه ای “برجی” قهوه ای روشن “خروا” و رنگ موشی “قمر” می گویند. در حالیکه به گوسفند سفید سور می گویند برای خر سفید نام “سوزه” را به کار می برند.
حال اگر گوسفندی تماما سیاه باشد فقط در ناحیه سر یا پا لکه سفیدی داشته باشد هر کدام نیز نام متفاوتی دارند.
پلاس سنگسری کف آن را مفروش و دیواره های نقش دار فضای داخل چادر را به محل میهمانان، خانواده و آشپزخانه تقکیک می نمایند. دست بافته ها و آویزه های بسیاری که دارای نقش و رنگ هستند در داخل چادر کاربرد دارند.
جاروی سنگسری
در قسمت انتهای گوت سنگسری محیطی مشخص شده است که با پرده تفکیک شده است. این قسمت حمام محسوب می شود. پس از گرم کردن آب در دیگ در آنجا افراد خانواده خودشان را شستشو می دهند.
کودکان سنگسری هنگامیکه مادرانشان تنور درست می کردند با گل مجسمه تولید می کردند. بازگشت به طبیعت ، رویکرد به هنر محیطی و ایجاد مرکز پردیس ریشه در پیشینه قومی من داشته است.
معمولا بسیاری از مادران سنگسری زمانی که با گِل ، تنور درست می کردند به کودکان گِل می دادند. بعضی از کودکان و نوجوانان در میان کوچرو ها بسیار با استعداد هستند. این مجسمه های گِلی را از یکی از نوجوانان ییلاق چَپک هدیه گرفتم. هنوز در مرکز هنر پردیس در تهران نگهداری می شود.
ما سنگسری ها به طبیعت بسیار نزدیک بودیم، حیوانات را دوست داشتیم و در بالای ابرها زندگی می کردیم.
موقعیت ییلاق ها و قشلاق های سنگسری ها
آرشه خاصترین محصول لبنی سنگسریها
Views: 55
بسیارعالی بود خیلی روان وبابیان ساده ودلنشین سنگسری ها وکوچروها ی سنگسر رو معرفی کردین لذت بردم عکسها زیبا وعالی بودند
درود بر شما جناب آقای نادعلیان ، از طریق خواهر گرامی سرکار خانم حامدی خواه با تلاشها و دیدگاههای شما آشنایی دارم ، این مطالب نیز بسیار ارزشمند است که می تواند مجموعه درخشانی برای آیندگان باشد .
بنده نیز مجموعه ای در باره منطقه اجدادی خود کوهمایی ( جنوب غربی سبزوار ) در دست نگارش دارم . بخشی از سنگسری ها در این مناطق حضور داشته و دارند و تاثیرات عمیقی بر مردمان این منطقه داشته اند .
اگر مطلب یا سندی به دستم رسید ، حتما تقدیم خواهد شد .
بیشتر مطالب شفاهی و خاطرات اهالی است از همزیستی و مراوده های خود با سنگسری ها و …
تندرست بمانید و سرفراز
متشکرم حتما