همزمان با بیست و پنجمین جشنواره محیطی در بهمن ماه 1388 هنرمندان شرکت کننده حال مرکزی خانه، اتاق شرقی، بخشی از حیاط و سر در ورودی را رنگ آمیزی کردند. برای رنگین شده خانه اغلب از خاکهای رنگی جزیره هرمز استفاده شد.
برای ساختن رنگ از خاک های رنگی هرمز از فن آوری نانو نیز بهره گرفته شد. محلول پلی لاتیس که حاصل پژوهش در زمینه نانو است با خاکهای رنگی و مواد چسبنده مخلوط شدند.
این محلول را در نوروز 1388 یکی از پژوهشگران ارشد بیو فیزیک پارک علم و فناوری دانشگاه تهران در اختیار من قرار داده بودند و برای ساخت مجسمه های شنی استفاده شد. ترکیب این محلول با خاکهای رنگی تا حدودی به تثبیت آن کمک می نماید اما مهم تر از آن از رقیق بودن و آبکی بودن رنگ می کاهد و کشش آن را بیشتر می نماید. به همین دلیل پوشش خوبی ایجاد شدند. این تجربه ها به روش های گوناگون ادامه پیدا کرد. از مزایای این روش این است که کاملا زیست سازگار با محیط بود.
قبل از این تجربه در تهران آپارتمانی که در آن سال زندگی می کردیم را با رنگ های مختلف رنگ آمیزی کرده بودیم.
در زمان اسکان اولین گروه از هنرمندان خانه بی رنگ بود. بخشی از رویداد هنر محیطی رنگ آمیزی خانه بود.
اولین بومگردی در جزیره هرمز برای گردشگران
تولد گردشگری در جزیره هرمز، اولین سفرخانه ها و بومگردی ها
هنر محیطی یا هنر محیط سازی
این تردید توسط دوستان پیش آمد که آیا عملی که اتفاق افتاد محیطی بود یا نه. سال قبل در یاداشتی این سوال ها را مطرح کرده بودم. آیا محیطی ترجمه درست Environment است؟ و آیا هنر Environment با هنر Environmental یکی است؟ سوالی که مطرح کردم بدون پاسخ ماند. هیچوقت دیر نیست ماهی را هر وقت به داخل آب بیاندازیم تازه است. حالا به بهانه هنرمند سرای پردیس در هرمز تفاوت این دو را مطرح می نمایم. بررسی این موضوع اهمیت دارد که چه اتفاقی در حال شکل گرفتن است.
با کنکاش در فرهنگ های لغت تخصصی هنر غربی می توان به چنین تعریفی دسترسی پیدا نمود که : هنر محیط و یا هنر محیط سازی به هنری اشاره می شود که در آن یک فضای بزرگ که می تواند محصور باشد دستکاری و یا خلق می شود که اغلب نه تنها مخاطب را در بر می گیرد بلکه فضای پیرامون او را جذب می نماید.
قبل از فضا سازی در هنرمند سرا و کار کردن با خاک های رنگی هرمز، رنگ های فضای محل سکونت خانواده ام در تهران را اینگونه انتخاب کردم. احساسم این است در چنین فضایی نقاشی ما را احاطه می کند. محیط تیدیل به بوم می شود.
طراحی معماری خصوصا معماری چشم انداز (منظر) نیز ممکن است اعتبار هنر محیط را کسب نمایند اگر چه این واژه معمولا به کارهای هنری اشاره دارد.
به معنی دقیق کلمه بین اسم که Environment محیط باشد و صفت که Environmental محیطی باشد تفاوت وجود دارد. در هنر Environment محیط ما میتوانیم در محیط شهری و یا داخل یک فضای معماری آن را ایجاد نمائیم. اما در روند چند دهه گذشته واژه هنر محیطی بیشتر به جریانی اطلاق می شود که فضای طبیعی و رویکردی مسائل زیست محیطی آن اهمیت دارند. اگرچه در بعضی از منابع ممکن است هنر محیط، هنر محیطی و هنر زمینی همسان تلقی شوند.
تعریفی که استاد روئین پاکباز در فرهنگ لغت خود به آن اشاره دارند بیشتر با تعریف هنر محیط منطبق است.
شاید هنرمند سرای ما هنر محیط سازی باشد. این مسئله مهم است که ضرورت آن وجود داشته است و حالا چنین فرزندی متولد شده است.
هنر محیطی یا هنر محیط ساختن
بسیاری از هنرمندان به سراغ خانه هایی می روند که تخریب خواهد شد. پس از اجرای چیدمان و تهیه مستندات نگران تخریب آثارشان نیستند. اما اینجا ویرانه ای بود که قرار است زنده بماند. ما محلی را تغییر کار بری داده ایم که روزگار ی خانه و بعد پاتوق افراد بزهکار بوده است.
بر روی دیوار در سمت شرقی سالن اصلی خانه خط خطی هایی بود که متعلق به کودکان بود. آنها محفوظ ماندند. در سمت دیگر بر روی دیوار مثل اسم نسرین به عنوان یادگاری نوشته شده بود. یاداشت تلفن کنار گاز و چرکی بالای گاز نیز پاک نشدند.
خانواده ای که قبلا آنجا زندگی می کردند از دیوار به عنوان دفتر یاداشت استفاده می کردند
قسمتهایی را حفظ کردیم. اینجا قسمتی ار گوشه حال مرکزی است که گویا در کنار این دیوار گاز وجود داشته است. چربی و غبار بر روی بافت سیمانی فضای عجیبی را ایجاد کرده بود.
قسمت های در بالای این مکان وجود دارد که یک منظره را تداعی می کرد. آن را به همان صورتی که بود محفوظ نگاه داشتم
مجددا تاکید می نمایم که این خانه که سال قبل در همین زمان پاتوق افراد بزهکار بوده است و حالا یک مکان فرهنگی محسوب می شود. شاید به نوعی یک خانه و بافت پیرامون آن بازیافت شده است. اگر چه ما نیازمندم که دوباره هنر بازیافت را برای خودمان شناسایی کنیم.
علاوه بر این به کنار گیری رنگهای طبیعی نیز نباید فراموش شود. رنگهایی که مستقیما از طبیعت اقتباس شده اند رنگ و بوی خاص خود را دارا هستند. من شخصا عجله ندارم اثری که شکل گرفته است را هنر محیط و یا محیطی تلقی کنم. مسیر آینده آن نوع آن را مشخص می کند.
شکل گیری اینجا و هنرمند سرا شدنش یک آرزوی دشوار بود
خیلی دشوار به نظر می رسید
من فکر می کنم رسیدن به آب، کشت و زراعت در زمین کویری بی آب و علف ارزش دارد نه در جایی آباد.
آرزو داشتم که این خانه به یکی از بهترین خانه های هرمز تبدیل شود.
همیشه به این فکر می کردم که آیا یک محیط به آدمها اعتبار می بخشد و یا اینکه عمل ما می تواند به یک فضا اعتبار و ارزش بدهد.
از همه دوستانی که با حضورشان در جشنواره و حمایت آنها برای تامین تجهیزات آن و مهم تر هنری که به محیط آن هدیه دادند تشکر می نمایم.
انسان در تعامل با محیط زندگی می کند. قبل از اینکه محیطی به ما جهت دهد ما محیطمان را می سازیم.
یک هفته پس از جشنواره یک گروه هنری برای دو شب در هنرمند سرا ساکن شدند و یکی دیگر از اطاق های شرقی را نقاشی کردند. تا یک سال بعد آن هنرمندان و گاهی گردشگران می آمدند و برای رنگ گرفتن خانه کمک می کردند.
هر روز ظهر دانش آموزان هرمزی در خانه را می زدند که سرویس بهداشتی ما را ببینند! برای بازدید از هنرمند سرا ورودیه تعیین کردم. آقای شیرخانی به اتفاق دو نفر از بستگان خودشان از مجموعه بازدید کردند. آنها اولین افرادی بودند که برای بازدید از هنرمند سرا ورودیه پرداخت کردند.
پس از رویداد هنر محیطی یکی از اتاق های بزرگ به یک زوج جوان اجاره داده شد. مبلغ قرارداد ماهی سی هزار تومان بود. آنها آنجا زندگی می کردند. در روزهای بعد و پس از مراجعت من به تهران با راهنمایی حسن دریا پیما گروه های گردشگر از مجموعه بازدید می نمایند. هزینه ورودیه ها به خانواده ای تعلق می گرفت که در آنجا ساکن بودند. زیرا تمیز نگه داشتن فضا و قبول مزاحمت دیگران نباید بی مزد باقی بماند. در ایام نوروز طرح هنرمند سرا توسعه پیدا کرد. تدریجا محیط متروکه تبدیل به خانه ای شد که نشانه های تمامی شیرینی ها و تلخی های زندگی در آن وجود داشت.
ادامه دارد.
Views: 3