سفر احمد نادعلیان در سال 1365 به پنج شنبه بازار میناب و بازگشت به بندرعباس

استفاده از متن و عکسهای سایت و بازنشر آنها ممنوع است.


در سفر سال 1365 علاوه بر بندر عباس و جزیره قشم به میناب سفر داشتم.  فکر می کنم روز پنجشنبه بازار میناب آنجا بودم.  در آن زمان شناخت امروزی از آن شهر را نداشتم. اما تنوع صنایع دستی آنجا همیشه جذاب بوده است. میناب علاوه بر اینکه اغلب صنایع دستی استان را دارد، کارهای دستی خاص خود را نیز تولید می کند.

پنجشنبه بازار میناب سال 1365
پنجشنبه بازار میناب سال 1365
طراحی از یک زن با جهله، پنجشنبه بازار میناب سال 1365
طراحی از یک زن با جهله، پنجشنبه بازار میناب سال 1365

با تعریف امروزی می توان گفت که کارهای میناب بوم آورد بودند و هنوز این امکان را دارند که در زمانه ما کارکرد داشته باشند. بدون اینکه به محیط زیست آسیب برسانند.

پنجشنبه بازار میناب سال 1365
پنجشنبه بازار میناب سال 1365

 

پیرزن در پنجشنبه بازار میناب سال 1365
پیرزن در پنجشنبه بازار میناب سال 1365

بسیاری از بافته ها به درخت نخل وابسته هستند. حصیر ها و زنبیل ها ، زیر انداز ها ، قفس همه در نهایت در طبیعت تجزیه می شوند. در تمامی سال هایی که در جزیره هرمز زندگی کردم متوجه شدم که به دلیل پیشینه تاریخی، فرهنگی، مذهبی از زمان ملوک هرمز تا کنون پیوند عمیقی بین جزیره هرمز و میناب وجود داشته است و دارد.  با توجه به آشنایی با خانواده های مینابی و شاگردانی که در اصل مینابی و یا از روستاهای میناب بودند حالا شناخت عمیقی از میناب و ارتباط تاریخی و فرهنگی آن با جزیره هرمز دارم. 

زن با برقع مینابی در جزیره هرمز
زن با برقع مینابی در جزیره هرمز
پیرمرد در پنجشنبه بازار میناب سال 1365
پیرمرد در پنجشنبه بازار میناب سال 1365

 

طراح از یک پیرمرد در پنجشنبه بازار میناب سال 1365
طراح از یک پیرمرد در پنجشنبه بازار میناب سال 1365

 

پنجشنبه بازار میناب سال 1365
پنجشنبه بازار میناب سال 1365

در بسیاری از عکس ها سعی می کردم زندگی روزمره را ثبت کنم.

طراحی از یک زن با زنبیل میوه در پنجشنبه بازار میناب سال 1365
طراحی از یک زن با زنبیل میوه در پنجشنبه بازار میناب سال 1365
پنجشنبه بازار میناب سال 1365
سیزیجات در پنجشنبه بازار میناب سال 1365
پنجشنبه بازار میناب سال 1365
پنجشنبه بازار میناب سال 1365

همیشه بازارهایی که رنگ و رایحه دارند را دوست دارم.

ادویه فروش در پنجشنبه بازار میناب سال 1365
ادویه فروش در پنجشنبه بازار میناب سال 1365
اشتر گلی در پنجشنبه بازار میناب سال 1365
اشتر گلی در پنجشنبه بازار میناب سال 1365

 

در پنج شنبه بازار میناب کارهای سفالی را دیدم . یکی از اشتر گلی ها را خریداری کردم. هنوز در تهران آن را دارم.

پیکره های گلی میناب هم بوم آورد هستند. در آن زمان اسباب بازی بودند. اما امروز کارکرد آنها تعییر کرده است. دیگر اسباب بازی محسوب نمی شوند.

مجسمه های کوچک گلی در میناب اهمیت دارند. حد اقل تدوام سنتی هشت هزار ساله را نشان می دهند که دست نخورده باقی مانده اند.

نمونه های تاریخی نشان می دهد که پیکره هایی که با خاک سرخ نقاشی می شده اند در هزاره های ششم قبل از میلاد مسیح رواج داشته اند.

اغلب پیکره های گلی که در موزه های مختلف پراکنده هستند الهه های باروری را نشان می دهند.

گویا در گذشته بیشتر زنان این حرفه را انجام می داده اند. این نکته معنی دار است با توجه به اینکه در طول تاریخ مردانه ، نام زن کم است و شاید الهه های کهن نیز توسط زنان شکل می گرفته اند احتمالا تنها دلیلی که این سنت برای هزاران سال تدوام یافته است کاربرد این پیکره ها بوده است و یک زن برای کودکان اسباب بازی می ساخته است. حکمی که اغلب فقها مجسمه سازی را مطلقا حرام می دانسته اند ولی به استناد روایت هایی ساخت حجم به عنوان اسباب بازی از دید بعضی از فقها بلامانع بوده است و به همین دلیل برای قرن ها این سنت تدوام داشته است.

مجسمه گِلی در پنجشنبه بازار میناب سال 1365
مجسمه گِلی در پنجشنبه بازار میناب سال 1365

اما تجربه میدانی من از سال 1365 تا کنون  نشان می دهد که بعضی از پیکره ها که در گذشته مرسوم بوده اند منسوخ شده اند.  مجسمه سفالی انتر ، دیگر ساخته نمی شود. حد اقل من ندیدم.  حرفه ای که توسط  زنان انجام می شده است. اما تا آنجا که من مطالعه داشتم در دهه گذشته ساخت اغلب مردان هستند که پسکره ها را می سازند.  در سفرهای دهه گذشته همچنین متوجه شدم برای استحکام بیشتر و ترک نخوردن گل پشگل الاغ با گل مخلوط می شود.  در نقاط شمالی ایران نیز برای ساخت تنور از این ترکیب استفاده می شود . گاهی هم موی بز به طول کوتاه تری تقسیم و با گل مخلوط می شود.

مجسمه هاب گِلی احمد نادعلیان ساخته شده در پلور
مجسمه هاب گِلی احمد نادعلیان ساخته شده در پلور

پس از سفر دهه قبل به میناب در پلور سعی کردم با گل محلی و خاک سرخ هرمز پیکره های گِلی بسازم و با خاک هرمز آنها را تزئیین کنم.  

محل خواب احمد نادعلیان در ساحل بندر عباس
محل خواب احمد نادعلیان در ساحل بندر عباس

روزی که به پنج شنبه بازار رفتم ، شب به بندر عباس برگشتم و در کنار ساحل خوابیدم.

 

 احمد نادعلیان در محل خواب و در حال تماشای طلوع آقتاب در ساحل بندر عباس
احمد نادعلیان در محل خواب و در حال تماشای طلوع آقتاب در ساحل بندر عباس
کیسه خواب، کوله ها، تخته طراحی و اشتر گلی از میناب
کیسه خواب، کوله ها، تخته طراحی و اشتر گلی از میناب

شب ها در کیسه خواب می خوابیدم. کتانی من متکایم بود. چون دوربین عکاسی حرفه ای همراهم بود مخاطره داشت. اما بخشی از زندگی بود. مهم تر از همه اسلاید هایم بودند. دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتم. اشتر گلی که از میناب خریده بودم روی تخته طراحی من قرار گرفته است.

نان تست، خرما و عسل برای صبحانه
نان تست، خرما و عسل برای صبحانه

همیشه یک غذای ساده همراه بود.

میهمان برای صبحانه، نان تست، خرما و عسل برای صبحانه در ساحل بندر عباس
میهمان برای صبحانه، نان تست، خرما و عسل برای صبحانه در ساحل بندر عباس

یک میهمان برای من آمد. با هم صبحانه خوردیم. چون زمستان ها هوا در جنوب معتدل بود افرادی که بیرون خواب بودند به بندرعباس می آمدند. من هم بیرون خواب بودم. و  کوله گردی می کردم. در آن زمان افرادی مثل من در ایران خیلی کم بودند. زمان جنگ بود. سفر به این شکل رسم نبود.

Views: 12

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *