در بهمن ماه سال 1387 به بومی های جزیره هرمز کمک کردم که طراحی یک سیمرغ را با سنگ، شن و خاک های رنگی جزیره هرمز انجام دهند. در زمانیکه از دست اندرکاران طراحی بزرگترین فرش خاکی جهان تقدیر شده بود اعلام شده بود که در بهمن ماه یک فرش خاکی با طرح “سیمرغ” اجرا خواهد شد. اما بومی های جزیره هرمز مخالف این امر بودند. چون قبلا برای ایجاد بزرگترین فرش خاکی وعده داده شده بود که پنجاه نفر از ساکنین جزیره هرمز نیز پس از گذراندن آموزش های لازم نزد آنان در این کار مشارکت می کنند. این وعده عملی نشده بود. زمانی که در جزیره بودم این اشتیاق وجود داشت که که خود هرمزی ها این کار را انجام دهند. آنها هم تجربه یک کار تصویری بزرگ را نداشتند. از اینکه با مردم جزیره همراه بودم خوشحال بودم. اما از منظر زیست محیطی قبول دارم که اشتباه کردم که برای انجام چنین کار آنها را همراهی کردم.
رویای صلح در خلیج فارس و یا کارهای سیاسی تبلیغاتی در جزیره هرمز
برای انجام این کار عبدالرسول دریاپیما، محمد سلامتی، حسن دریاپیما و شاگردان کلاس های من که همه دختر و زن بودند مشارکت داشتند. قبلا نوشته بودم که که پس از رویداد هنر محیطی سال 1385 هنرمندان تئاتر جزیره به کارگردانی عبدالرسول دریاپیما در شهریور سال 1386 در اوّلین جشنواره تیاتر خیابانی آیینی سنتی خلیج فارس و بندرعباس – فرهنگسرای طوبی اثری را با عنوان (قضا بلا) ارائه داده بود. کارگردان در اجرای نمایش ها از خاک های رنگی استفاده کرده بود. بومی ها به دنبال فرصتی بودند که توانایی خودشان را نشان دهند.
حسن هما هم کنایه آمیز به من می گفت “من از بچه های بندر تشکر میکنم که دور شما را خالی کردند. نتیجه آن این شد که شما حالا با ما کار میکنید.” یکی دیگر از بزرگان شهر می گفت پولی گیر نمی آید. اما نون یک عده دیگر را آجر می کنیم.
بد نیست یادآوری کنم که برای اجرای فرش خاکی آذرماه گونی های خاک های رنگی اضافه در محل رها شده بود. از همان خاک ها استفاده شد. این رویکرد اشتباه ما را کمی تعدیل کرد.
شاگردان دختر من انجام نقاشی را دوست داشتند و با اشتیاق کار می کردند.
طرح سیمرغ در مکانی اجرا شد که به نام سنگ مرغان شهرت دارد.
کار سه روزه تمام شذ. یکی از دلایلی که در این کار مشارکت داشتم این بود که جلو تجارت این کار را بگیرم. خیلی زود افرادی جایگاه خودشان را فراموش کرده بودند و می خواستند برای کارهای بسیار ساده ولی تکراری با یدک کشیدن گینس هزینه بالایی را طلب کنند. با گذشت زمان پی بردم من هم اشتباه می کردم. برای هیچکدام از جشنواره های محیطی و آموزش ها در جزیره هرمز پول و یا کالای ارشمندی دریافت نکردم. این روش هم اشتباه بود. اگر سندی وجود دارد منتشر شود.
مرغان آسمان سیمرغ را نظاره میکردند
سیمرغ یادگار بیش از سه هزار سال فرهنگ ایرانی است
او که نطفه انسانی را در زمین گسترانیده
او که بر در خت بهشتی طوبی آشیان دارد
او که مرغ خوش یمنی است
او که وجود را در عالم را وحدت میبخشد
او که یادگار فردوسی، سهروردی، عطار …
زمانی که کار در حال تمام شدن بود همایون امیرزاده مدیر کل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی با من تماس گرفتند. ایشان گفتند که “می خواهم به دست بوسی شما بیاییم”. می دانستم که چرا تماس گرفته است. ساخت بزرگترین سیمرغ خاکی جهان پس از آماده نبودن زمینه اجتماعی در جزیره هرمز به بزرگترین سیمرغ شنی تبدیل شده بود. در عمل شکست خورده بود.
در (29 دیماه 1387) خبری در خبرگزاری ایسنا منعکس شده بود که در آن معاون خدمات شهری شهرداری هرمزگان گفته بود: بزرگترین مجسمه شنی جهان همزمان با دهه فجر در بندرعباس رونمایی میشود. در متن خبر آمده بود: معاون خدمات شهری شهرداری هرمزگان اظهار کرد: بزرگترین مجسمه سیمرغ شنی جهان در دهه فجر در بندرعباس رونمایی میشود. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، یحیی خادمی گفت: به مناسبت فرا رسیدن سی امین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، بزرگترین مجسمه سیمرغ شنی جهان از سوی شهرداری بندرعباس رونمایی میشود. معاون خدمات شهری شهرداری هرمزگان افزود: مجسمه شنی سیمرغ، همزمان با سی امین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی با نمادی از 30 دستاورد از سوی سازمان فرهنگی و ورزشی این شهرداری در ساحل بندرعباس رونمایی میشود. وی اظهار کرد: این مجسمه شنی، 50 متر طول، 30 متر عرض و 3 متر ارتفاع دارد و به عنوان بزرگترین مجسمه شنی جهان در کتاب رکوردهای گینس ثبت میشود. خادمی خاطرنشان کرد: کار ساخت این مجسمه شنی از پنجم بهمن ماه آغاز و یازدهم بهمن ماه به پایان می رسد و در نخستین روز دهه فجر، رونمایی میشود. وی در پایان تصریح کرد: شهروندان میتوانند از آغاز جشن های پیروزی انقلاب اسلامی تا فرا رسیدن عید نوروز 88 از بزرگترین مجسمه شنی جهان در ساحل بندرعباس، بازدید کنند.
رویای صلح در خلیج فارس و یا کارهای سیاسی تبلیغاتی در جزیره هرمز
نتیجه کار موفقیت آمیز نبود. گویا آنچه که مهم بود ثبت در گینس بود. گفته می شد نایب رئیس وقت انجمن هنرهای تجسمی هرمزگان مدیریت اجرای این کار را به عهده داشتند. برای انجام آن حجم زیادی شن جابجا شده بود. تجربه چنین کاری را نداشتند و به دلیل نبود رطوبت کافی کار فرو ریخته بود. اگر قبل از اجرا به یک کارشناس مراجعه می کردند اعلام می کرد که اساسا این کار عملی نیست و اگر انجام شدنی بود، قابل درک نبود.
شخصا در کارهای هنری بارها شکست خوردم. اما اغلب شکست را به پیروزی تبدیل کردم. سنگ های شکسته، شیشهای شکسته و … همه تبدیل به زخم زمین، رمان و زنان شدند.
مدت ها پس از آمدن مسئولین استان، هدیه های بسیار ناقابلی به دختران داده شده بود. رسم مدیر کل این بود که با کمترین مداخله ای ویژنامه ای منتشر کند و کارنامه ای داشته باشد. در خیلی از موارد واقعا زحمت کشیدند. اما در مورد این کار و زحمت مردم جزیره هرمز را بدون زحمت تبدیل به کارنامه کردند. دوستان بندری به ویژه نامه ایشان امیرنامه می گفتند. پس از سال 1388 پله های ترقی را خوب پیمودند و خود را به تهران رساندند. مبارکشان شد. به بسیاری از جوانان جنوب که وانمود می کردند مستقل هستند کمک می کردند. امیر کبیر آنها شدند. از ایشان تشکر می نمایم. به هر حال در آن جایگاه برای استان هرمزگان زحمات زیادی کشیدند.
برای شخص من در آن زمان مفهوم اسطوره ای و عرفانی سیمرغ مهم بود. در گزارش آن زمان هم بر این موضوع تاکید کردم. شخصا نمی توانستم با حضور همایون امیرزاده و مسئولین استانی همراه مخالفت کنم. اما مطمئن شدم اغلب وقتی با یک مسئول دست می دهی با دقت همان موقع باید انگشت هایت را بشماری ! چون از تعداد آن کم می شود. برای همین در تمام سال های کاری حرفه ای در مرکزم سعی می کنم از آنها دوری کنم.
ادامه دارد
Views: 14