در حال حاضر موزه از ساعت 8 شب تا 10 صبح تعطیل می شود. این امکان وجود دارد که افراد ساکن در اقامتگاه موزه به جای اسکان در بخش جدید شب را در بخش موزه بخوابند. حد اکتر پذیرش برای بخش اقامتگاه جدید موزه و طبقه پایین چهار نفر است. افراد پذیرش شده در طول روز یعنی زمانیکه موزه باز است در سوییت های جدید ساکن می شوند.

یکی از سوییت های تازه تاسیس حیاط پشتی موزه احمد نادعلیان در جزیره هرمز
امکان اسکان در اقامتگاه موزه دکتر نادعلیان در جزیره هرمز
شبمانی در موزه نادعلیان تجربهای عادی یا یک اقامت ساده نیست، بلکه تجربه زنده هنر اجتماعی احمد نادعلیان در جزیره هرمز است.
نادعلیان سال ها در این خانه زندگی خانه زندگی کرده است. شما از همان امکاناتی استفاده می کنید که او هنوز هم هر زمانی به جزیره می رود استفاده می کند.
این سالن زمانی نخستین مرکز اقامتی جزیره بود و بسیاری از گفتوگوها، تصمیمها و پروژههای هنری و اجتماعی که بعدها نام هرمز را در ایران و جهان مطرح کرد، در همین فضا شکل گرفت. هر کسی که امروز در این سالن می خوابد، درواقع روی زمینی مینشیند که هنرمندان، دیپلماتها و پژوهشگران بینالمللی سالها پیش در آن نشستهاند، غذا خوردهاند و درباره هنر، فرهنگ و چگونه هنر می تواند با محیط زیست و جامعه در ارتباط باشند گفتگو کرده اند. قصد آنها از انتخاب این مکان حمایت از این فکر بوده است.
اقامت در سالن مرکزی موزه نادعلیان در نهایت نوعی مشارکت در ادامه یک مسیر فرهنگی است. فردی که امروز این مکان را برای شب مانی انتخاب می کند فقط فردی نیست که صرفاً جایی برای خواب انتخاب کرده باشد؛ او وارد فضای شکلگیری یک جریان شده، جایی که انسانهای بسیاری از فرهنگها و کشورها لحظات مهم زندگی خود را در آن گذراندهاند. همین همنشینی با خاطرات است که تجربه حضور در این موزه را ویژه، ماندگار و متفاوت میکند.
سالن مرکزی زمانی اولین مرکز اقامتی هنرمندان و پژوهشگران در جزیره هرمز بود. پیش از شکلگیری هتلها و مهمانپذیرهای امروز، این فضا تنها مکانی بود که: هنرمندان پیشرو، پژوهشگران محیطی، سفیران و دیپلماتهای بینالمللی، فیلمسازان و عکاسان، هنرمندان هنر محیطی از سراسر دنیا در آن گرد هم میآمدند. شبمانی در چنین فضایی یعنی حضور در نقطهای که شروع یک جریان هنری و فرهنگی بزرگ بوده است و ما با حضور به آن استمرار می دهیم.
در این موزه همه بازدید کننده ها باید کفششان را درآورند و همیشه افراد میهمان در هر سطحی روی زمین می نشستند. آنها آگاهانه برای اقامت و یا خوردن غذا این مکان را انتخاب می کردند. غذا خوردن در این سالن پیوندی میان سنت مهماننوازی جنوبی و روح سادهزیستی هنرمندانه ایجاد میکرد. سفرهای که روی زمین پهن میشد یک تجربه جمعی بود که سالها پیش هنرمندان و مهمانان بینالمللی آن را تجربه کردند. شب ماندن در این سالن هم تجربهای متفاوت است؛ زیرا فرد تنها استراحت نمیکند، بلکه در دل یک موزه زنده میخوابد، در فضایی که همچنان نفس میکشد، خاطره تولید میکند و بخشی از یک روایت هنری و فرهنگی بزرگتر است. این مکان برخلاف اقامتگاههای معمولی، گذشته و حال را به هم پیوند میدهد و اقامت در آن به معنای لمس سادگی، الهام، خلاقیت و تاریخ است.
در سال های اول دختر محسن به خانه ما می آمد و نان سوراغی آماده می کرد. از دید هنرمندان دیدن فرایند مهم بود.
یکی از میهمانان ما ریکاردو زیپولی شرق شناس بود. او ضمن سفر به جزیره و اسکان در هنرمند سرا ، عکس های سال 1355 جزیره هرمز ، قشم، بندرعباس و چاه بهار را به نمایش گذاشت. عکس ها در مخزن موزه نگهداری می شوند
در بسیاری از موزهها، آثار گذشته از زمان جدا شدهاند. اما در موزه نادعلیان، سالن مرکزی بخشی از همان اثر هنری اجتماعی است. این سالن: محل زندگی هنرمندان بوده است آثار محیطی بسیاری از همینجا آغاز شده است و اکنون نیز کارکرد زنده خود را حفظ کرده است. بنابراین شب ماندن در این فضا مثل آن است که در داخل یک اثر هنری زندگی کنید.

برای هنرمندان، پژوهشگران و علاقهمندان، تجربهای عاطفی و الهامبخش است که بدانند: روی همان فرشی مینشینند که بزرگان هنر نشستهاند، در همان فضایی شب را گذراندهاند که فیلمساز، مجسمهساز، کارشناس بینالمللی یا سفیر خارجی اقامت کرده و در همان جایی غذا میخورند که گفتگوهای مهم درباره آینده هنر محیطی، نقش زنان هرمز و پروژههای اجتماعی شکل گرفته است. این حضور برای بسیاری احساس تداوم یک جریان فرهنگی را زنده میکند.
بسیاری از هنرمندان برجسته عمداً زندگی ساده و بدون تجمل را در این سالن ترجیح دادهاند. امروز نیز کسی که در این فضا اقامت میکند تجربهای نزدیک به زیست هنرمندانه، بیپیرایه و الهامبخش را لمس میکند.
اگرچه امروز در هرمز اقامتگاههای متنوع وجود دارد، اما هیچکدام: سابقه تاریخی سالن مرکزی موزه، جریانسازی فرهنگی و خاطرهمندی چند دههای آن را ندارند. این سالن تنها مکانی است که فراتر از اقامت، یک تجربه فرهنگی و معنوی ارائه میدهد.
غذا خوردن و شبمانی در سالن مرکزی موزه نادعلیان یعنی وارد شدن به فضای شکلگیری یک جنبش هنری، اجتماعی و بینالمللی. این مکان پر از خاطره است، و هر فردی که امروز در آن اقامت میکند، بخشی از داستان آن میشود.

هنرمند ژاپنی سالن اصلی موزه را برای خواب انتخاب کرده بود.

استاد احمدی نسب و دکتر زرین کلک نیز به همراه خانواده مدتی در هنرمند سرا ساکن شدند.

دبیر اول سفارت سوئیس در هنرمندسرای جزیره هرمز
اولین هنرمند سرا که همانند هاستل عمل می کرد و میزبان افراد غیر هنرمند هم بود. دبیر اول سفارت سوئیس درخواست داشت که به جزیره هرمز بیاید. در آن زمان درخواست من این بود که با وزارت خارجه هماهنگی انجام شود و رونوشت آن برای من ارسال شود. این کار انجام شد و در هنرمندسرا ساکن شدند. در آن زمان مکان مناسب برای گردشگران وجود نداشت.

پس از اخبار نمایشگاه زیپولی ، سفیر ایتالیا، دبیر اول سفارت رایزن فرهنگی ایتالیا نیز به جزیره آمدند. در آن زمان در جزیره هرمز فقط پاسگاه مرزی وجود داشت. هماهنگی لازم برای تامین امنیت آنها انجام شد. شخصا با مسئول دریابانی در ارتباط بودم. بواسطه حضور سفیر ، همراهان و رایزن فرهنگی جمعی از استادان ادبیات بندر عباس نیز به جزیره آمدند. آنها ناهار را در سالن فعلی موزه خوردند. آن روز غذای آنان را حامد کریمی پور و آرش اباذرپور آماده کردند.


روزهای پس از افتتاحیه چند روزی آقای زیپولی، همسرشان خانم جیانا مگنولفی و پسرش دومینکو میهمان هنرمند سرا بودند. همزمان با مرکز پردیس آثار آقای زیپولی در برزیل نیز به نمایش در آمدند. نتیجه آن این بود که مجله فرهنگی میکروکوزموس بخش ویژه ای را به هرمز و مرکز پردیس ارائه داد . نمایشگاه آقای زیپولی تا 28 فروردین 1392 ادامه داشت. در تمام مدت بازدید کننده های مرکز هنر پردیس از عکس ها بازدید می کردند. در آن زمان هنوز ساختمان تبدیل به موزه نشده بود.





پس از سفر سفیر ایتالیا آقای هانس الریج روث دبیر اول سفارت سوئیس نیز به مرکز ما آمدند و در اتاقی که حالا گاهی در آن اسکان دارم اقامت داشتند. برای حضور آقای هانس الریج از طرف برگزار کننده سفر با مسئولین امنیتی استان مکاتبه شده بود و پاسگاه مرزی نیز در جریان جزئیات سفر بودند.
در سال 1391 آقای احمدی نسب از چهره های شناخته شده هنر نقاشی و تاتر هرمزگان و دکتر زرین کلک به همراه خانواده هایشان به مرکز ما آمدند. آقای زرین کلک به من گفتند استاد پرویز کلانتری توصیه کردند به خانه شما بیایم. گزارش کامل را در سایت قدیم من ببینید.

به مهمانانم گفتم که خانه من میهمانپذیری بی ستاره بود. اما آسمان آن پر از ستاره است. در خلوت حیاط آن می توان روی ماه را دید. آنها از گوشه و کنار جزیره بازدید داشتند. شب ها معمولا با میهمانان روند شکل گیری هنرمند سرا دستاوردها و مشکلات آن بحث می شود.


خانم گزیلا وارگا سینائی (همسر آقای خسرو سینائی) و خانم توران زندیه (همسر آقای غلامحسین نامی) نیز در سال 1390 به هرمز آمدند. دو نفر از هنرمندان بومی خانم ها فرانه جلالی و معصومه ذاکری آنها را همراهی کردند. خانم سینائی سالها بر نقاشی از زنان جنوب تمرکز داشته اند. و خانم زندیه سالها در هنرستان هنرهای تجسمی دختران تدریس داشته اند و در زمینه کلاژ کار می کنند. در این سفر آنها با هنر زنان هرمز آشنا شدند.

از سال 1403 خانواده نادعلیان تصمیم گرفتند که یک محل اقامت هنری جدید برای موزه بنا و راه اندازی کنند. علاقمندان حالا می توانند در مجاورت موزه ساکن شوند. محل اسکان یک سوییت هست و دارای دو تخت ، یخچال، گاز حمام و سرویس بهداشتی فرنگی است. در حیاط موزه سرویش بهداشتی در حال حاضر در طبقه پایین فقط ما به صورت یک هاستل میزبان گردشگران و پژوهشگران و هنرمندان خانم هستیم. چون راهنمای موزه ما خانم هستند و از آشپزخانه ، حمام و سرویس آن به صورت مشترک استفاده می کند. تا یک ماه دیگر سویت طبقه دوم آماده می شود و ما می توانیم پذیرای خانواده و یا آقایان باشیم. طبقه بالا در حال حاضر یک تخت دو نفره دارد ولی حمام و آشپزخانه آن آماده نشده است.
امکان اسکان در اقامتگاه موزه دکتر نادعلیان در جزیره هرمز









زمانیکه در جزیره هرمز خانه خریدم، هدف من راه اندازی یک هنرمند سرا (به زبان هنرمندان امروز آرتیست این رزیدنسی) بود. قبل از خرید خانه هرمز با داشتن بنا در تهران و پلور در انجمن رزآرتیس عضو بودم.
تعداد هنرمندانی که در جشنواره من شرکت کردند زیاد بود همه در خانه جمع می شدند. گاهی در یک گوشه حیاط غذا می خوردند.

تجربه هنر بدنی و اجر در مکانی که بی ارزش بود و حالا معنا دار است.
موزه دکتر نادعلیان در جزیره هرمز نمونهای کمنظیر از تبدیل یک مکان به ظاهر بیارزش به فضایی برای تولید معناست؛ فضایی که ارزش آن نه به معماری یا قدمت بنا، بلکه به تجربههای زیسته، بدنمند و جمعی شکلگرفته در طول زمان وابسته است. این خانه مانند بدنی زنده عمل میکند که حافظه نسلها، روایتهای محلی، حضور هنرمندان، رنجها، شفابخشیها و آیینها را در خود حمل میکند. بازدیدکنندگان در این فضا نه صرفاً تماشاچی بلکه بخشی از یک اثر زنده اجتماعی هستند و مشارکت آنها در لایههای مختلف شکل میگیرد.
در لایه نخست، مواجهه با تاریخ پنهان و کشفناپذیر مکان رخ میدهد. زمانی که در عمق سهمتری چاه آثار پرتغالیها و در چهارمتری سفالهای دوران ملوک هرمز آشکار شد، روشن شد که این خانه روی بستری چندلایه از زمان و حافظه ساخته شده است. بازدیدکننده وقتی وارد این فضا میشود، حتی بدون اینکه در حفاری نقش داشته باشد، در این تجربه باستانشناسانه شریک میشود و نوعی حس کشف، پیوند با گذشته و آگاهی از ریشههای نامرئی مکان را تجربه میکند.
در لایه دوم، بازآفرینی اجتماعی مکانی که روزگاری پاتوق افراد معتاد بود معنا پیدا میکند. خانه از کالبدی رهاشده و آسیبدیده به فضایی برای امید، مشارکت و احیا تبدیل شد. هنرمندان، زنان محلی، جوانان و مهمانان بینالمللی با حضور خود به این خانه هویت بخشیدند. هر فردی که در این خانه زندگی کرد، چیزی به آن افزود و هر مهمان فرهنگی یا سفیر که در آن شب ماند، مشروعیت و معنایی تازه به آن بخشید. این خانه اکنون بازتاب جمعی از تلاشها و حضورهای انسانی است.
در لایه سوم، مشارکت بدنی اهمیت پیدا میکند؛ غذا خوردن روی زمین، دور سفره نشستن، استراحت و شبمانی اعمال سادهایاند، اما در بستر این موزه تبدیل به کنشی هنری و بخشی از اجرا میشوند. افراد با بدن خود وارد تعامل میشوند، نهفقط با نگاه کردن. حضور آنها یک مشارکت بیواسطه است؛ بدنشان جزئی از حافظه جدید خانه میشود و خودِ عملِ بودن در این فضا به نوعی اجرا تبدیل میگردد.
در لایه چهارم، حضور روایی و حافظه شکل میگیرد. این خانه حامل آثار، تصاویر، یادگارها و نشانههایی از نسلهای گذشته و صدها هنرمند، پژوهشگر و مهمان است. ورود هر فرد مانند افزودن جملهای تازه به متنی است که هنوز کامل نشده. خانه مانند کتابی باز است که دائماً نوشته میشود و بازدیدکنندگان خود بخشی از روایت آن هستند.
در لایه پنجم، مشارکت اندیشگانی مطرح میشود. نادعلیان این پرسش را پیش میکشد که آیا یک مکان ذاتاً ارزشمند است یا ارزش را ما با اراده و کنش اجتماعی خلق میکنیم؟ بازدیدکنندگان با تجربه فیزیکی، نه فقط با اندیشه انتزاعی، وارد این پرسش میشوند و درمییابند که ارزش مکان از تعامل انسانها زاده میشود. آنها در تولید معنا نقش دارند و صرفاً دریافتکننده نیستند.
در لایه ششم، مشارکت عاطفی شکل میگیرد. خانه گذشتهای پر از رنج، ترکخوردگی و فرسودگی دارد، و در عین حال خاطرات خانوادههایی را حمل میکند که زمانی در آن زندگی کردهاند. ورود افراد نوعی همراهی با روند شفابخشی مکان است. آنها با دیدن اینکه چگونه یک فضای بیجان دوباره به زندگی برگشته، احساسی از همدلی و پیوند پیدا میکنند و بخشی از این فرآیند التیامبخشی میشوند.
در لایه هفتم، مشارکت آیینی معنا مییابد. شبمانی یا حتی غذا خوردن در این خانه شکلی از آیین هنری است که فرد را از روزمرگی جدا میکند و او را در تجربهای مشترک قرار میدهد؛ تجربهای که آمیخته با پرسش هویت، حافظه، اجتماع و زمین است. چنین حضوری بخشی از پروژه مجسمه اجتماعی نادعلیان بهشمار میآید.
در مجموع، حضور در موزه نادعلیان مشارکتی چندلایه است که همزمان تاریخی، اجتماعی، بدنی، روایی، اندیشگانی، احساسی و آیینی را در بر میگیرد. فرد در این فضا تنها بازدیدکننده نیست؛ او وارد فرآیند خلق معنا میشود و خود بخشی از هنر اجتماعی خانه میگردد.
Views: 32
English


