در تمامی سالهایی که در جزیره هرمز زندگی کردم، علاقمندان و کنشگران محیط زیست زیادی به موزه آمدند و با شناختی که از فعالیتهای رسانهای من داشتند میگفتند: آقای دکتر بهتر بود در جهت شناساندن جزیره هرمز تلاش نمیکردید با شناخته شدن آن و آمدن گردشگران جزیره در حال تخریب شدن است.
پاسخ به انتقاد ها: رسانه گرایی احمد نادعلیان در آثار هنری و تاثیرات آن بر هنر هرمزگان
اما در خصوص آلوده بودن سواحل، تخریب محیط زیست، بردن خاکهای رنگی و کانیها علیرغم اینکه حالا گردشگران با خود تکههایی را از طبیعت میبرند یا به فروش میرسد، باید این واقعیت تاریخی و اسناد را در نظر گرفت که شرایط حالا به گونهای است تخریب و بردن دیده میشود. ولی در گذشته آلودگی وجود داشته است و خاک و کانی برده میشد ولی کسی به آن فکر نمیکرد.
حالا که ماندگاری زیبایی جزیره و معیشت مردم آنجا با هم گره خورده است، این امید وجود دارد با آگاهی روزافزونی که نشانههای آن دیده میشود در آینده خود مردم جزیره دوستدار و محافظ طبیعت و محیط زیست آن باشند. شواهدی دیده میشود. اما ما به زمان نیاز داریم.
به عنوان یک فرد و هنرمند در حد توانم برای حفظ محیط زیست تلاش کردم. رفتار شخصی خودم را اصلاح کردم و در موارد بسیاری انتقاد یا مخالفت کردم. اطلاعرسانی کردم و هزینههای آن را پرداخت کردم. اما نگهداری محیط زیست و حفظ آن در حوزه بین المللی ، ملی و در چارچوب یک جزیره به اراده و توانایی یک فرد وابسته نیست. افرادی که به جزیره میآیند اگر دلسوز هستند باید برای جایگزینی شغل مناسب برای مردم جزیره تلاش کنند. و در حد توان خودشان اطلاعرسانی کنند. همه را ترغیب و تشویق کنند که طبیعت آنجا حفظ شود و محیط زیست آن پاک شود.
منتقدین که در محیطهای دانشگاهی فعالیت دارند میپندارند، قبل از حضور هنرمندان محیط بکری وجود داشته است و مداخله هنرمندان زیست و فرهنگ بومی را مختل کرده است. مشکل افرادی که از بیرون وارد ماجرا شدهاند این است که تاریخ گذشته جزیره و شرایط اجتماعی آن را نمیشناسند.
همیشه در زمان جشنوارهها بر مسئولیت اجتماعی هنرمندان تاکید داشتهام.
سفر با دانشجویان هنر به جزیره هرمز در بهمن ماه 85 برای برگزاری جشنواره هنر محیطی
تجربه شخصی من و مستنداتی که دارم نشان می دهد که جزیره هرمز قبل از حضور گردشگران سواحل بسیار آلوده ای داشته است و بسیاری از این زباله ها را من “زباله مهاجر” نام گذاری کردم و معمولاً مسافران قشم و کشتی هایی که در در قسمت تنگه هرمز در دریا هستند احتمالا آن را در آب رها می کنند. هر زباله ای را در آب رها شود تدریج به ساحل می آید و با جزر و مد در ماسه ها قرار میگیرد. به دلیل سبک بودن بطری ها با وزش باد حرکت میکنند و دورتر از ساحل پراکنده می شوند.
در همان زمان از دید من خاک سرخ هرمز می توانست در خود جزیره زمینه اشتغال اکثر مردم را فراهم نماید. اما به راحتی و فله ای صادر می شده است. در گزارش آمده بود که کامیونهای حمل این خاک درست از وسط شهر رد می شود و خاکی که از این کامیونها بلند می شود و در سطح شهر پراکنده می شده است. غبار کامیونها در حدی بوده است که درختهای این جزیره قرمز شده بودند. خود قلعه پرتقالی ها هم سرخ رنگ شده بود. پراکندگی بیش از حد آن در سطح شهر امراض و بیماریهای را برای مردم این منطقه در برداشته است.
در آن زمان به دلیل اعتراض مردم هرمز که چرا سهمی از صادرات به آنها داده نمی شود و مسائل زیست محیطی حدود یک سال بود که صدور آن متوقف شده بود.
پس از چند سال مردم جزیره هرمز مالک 60 درصد سهام خاک سرخ شریک شدند و صادرات آن از سر گرفته شد.
صادرات محدود به خاک سرخ نبود کانی های اولوژیست و هماتیت نیز با کشتی صادر می شد.
ماندن آنها در دریا موجب می شد که به ریز پلاستیک تبدیل شوند و محیط زیست آلوده می شد.
برای هیچ کس پوشیده نیست که اجرای فرش خاکی برای معرفی رسانه ای جزیره هرمز سودمند بود. و به عنوان اثر هنری برای یک یا چند بار قابل قبول بود. اما رویکرد ناصحیح برای معرفی آن و بحث رویکرد گینس به محیط زیست آسیب رساند. از همان ابتدا منتقد این رویکرد بودم و شما می توانید در جستجوی اینترنتی فرش خاکی و نظر نادعلیان با دیدگاه من آشنا شوید.
مجریان فرش خاکی در سال های اول در کارگاه من شرکت می کردند. نه تنها محیط زیست را تمیز نمی کردند، بلکه زباله ها را پس از جنجال رسانه ای رها می کردند. خوشبختانه چند سالی است که ساخت آن متوقف شده است.
موضوع نقاشی با شن های رنگی پیشنهاد و ابتکار من نبود. در پترای اردن و شمال افریقا رایج است. ابتدا گروه هنر نو هرمز شکل ساده آن و بعد خود مردم جزیره از اینترنت یاد گرفتند.
من فقط به آنان آموزش دادم که به جای استفاده از خاک های رنگی، از پودر سنگ و پودرهای رنگی استقاده کنند. نمونه هایی را جایگزین کنند که احساس جزیره را زنده نماید. حالا حوشبختانه به دلایل آسیب نرساندن به محیط زیست جزیره بسیاری از زنان برای این کار از شن های رنگی استفاده می کنند. با توجه به اینکه نمونه های بدلی آسیبی به محیط زیست وارد نمی کند از گردشگران تقاضا می شود نمونه های بدلی را خریداری کنند.
البته که در یک قضاوت و بررسی عادلانه میتوان به این نتیجه رسید که در حوزههایی در مسائل زیست محیطی و شاید فرهنگی و اجتماعی جزیره تغییراتی را پذیرفته است همه این تغییرات پیامدهای مثبت و منفی داشته است. در خصوص مسائل فرهنگی و اجتماعی در زمان مناسب به صورت جداگانه تجربیاتم را مینویسم.
مشکل منتقدان دوردست و جامعه دانشگاهی این است که آنها برداشت رمانتیکی از هرمز قبل از توسعه دارند. اطلاعات تاریخی کافی ندارند. پیشنهادات بدیل آنها از دوردست کاربردی نیست. آنها آرزوهای دست نیافتنی را برای جامعهای مطرح میکنند که آن را نمیشناسند.
Views: 16