در فرایند آفرینش هنری نادعلیان و زندگی احمد نادعلیان چالش ها و تهدید ها تبدیل به فرصتی می شوند که نتیجه آن آفرینش هنری خلاقانه در حوزه هنر اجتماعی است. مستندات نشان می دهد که هنرمندان در طول تاریخ همین روش را به کار برده اند. نتیجه نهایی یک اثر هنری را نمی توان از قبل تعیین کرد. اتفاق و حتی اشتباه نتیجه اش کشف فنون جدید بوده است.
چالش ها نادعلیان در حوزه هنر محیطی نتیجه ای داشت که هنرش را به هنری اجتماعی تبدیل کرد.
در حوزه هنر محیطی همواره چالش ها، موانع و تهدید هایی پیش آمدند که خود زمینه ای برای آفرینش اثر هنری اجتماعی شدند.
در حوزه هنر محیطی عمل بداهه ابتدا در روستای پلور شروع شد. در تهران ادامه پیدا کرد و در بسیاری از رویدادها خصوصا در جزایر هرمز و قشم به روشی متعارف تبدیل شد.
یک گوشواره تکی که بر روی سنگ های پلور اجرا شده است به قیمت بالایی به فروش می رود. همواره در موزه من در جزیره هرمز این سوال برای بومی ها مطرح بود که اگر سنگ آن گرانبها نیست چقدر زمان برای انجام آن سپری شده است؟ از نگاه بومی های جزیره هزینه تعیین شده خیلی زیاد است و از دید هنرمندان خیلی کم است و با توجه به پیشینه من ارزان هستند. برای همین همیشه هنرمندان این گوشواره ها را خریداری می کنند. به نظر من میزان زمان برای این اثر نمی تواند ارزش اقتصادی آن را تعیین کند. پشتوانه هنرمند و مفهوم این اثر است که تبدیل به کالای اقتصادی شده است. با گذشت زمان ارزش هنرهای معاصر و متفاوت از مدرن بیشتر خواهد شد.
داستان شکل گیری این مفهوم در پلور شکل گرفت. زمانیکه در رودخانه ها هنر محیطی انجام می دادم زمین خواران به حریم رودخانه تجاوز کردند. زیر رو کردن سنگ های رودخانه ای می توانست یک شکست باشد.
تنها رودخانه نبود که تخریب شد. چشمه های طبیعی حفاظت شده مورد بهره برداری شخصی و صنعتی قرار گرفتند. در نتیجه ی آن بسیاری از آثارم که در طبیعت ایران وجود داشتند، نابود شدند.
عواقب بدی که برای آثارم ایجاد شد، به نردبانی تبدیل گردید و من معنای آثار را با ارجاع به اسطوره ها، باور ها و حتی شرایط اجتماعی، غنا بخشیدم.
اما در آن زمان ماهی ها و الهه های شکسته شده را جمع آوری و در نمایشگاهی تحت عنوان زخم ماهی ها و الهه ها ارائه شدند.
با درک تقسیر جدید از آثار شکسته شده که اسطوره ها به مسائل اجتماعی پیوند زده می شد این انگیزه برای علاقمندان بوجود آمد که آثار شکسته را خریداری نمایند.
چگونگی شکل گیری گنجهای پنهان
گنجهای پنهان احمد نادعلیان نمایشگاه آثار هنری من برای هزاره های بعدی هستند که پس ار حفاری آثار توسط جویندگان گنج شکل گرفتند. درتمام سال های گذشته اماکنی که من، در طبیعت اطراف روستای پلور، بر صخره های طبیعی آنها نقش هایی حجاری کرده بودم حفاری شدند. حفاّران به دنبال گنج بودند. بر اساس یک باور، در شمال ایران تصاویر دست، ماهی یا مار بر روی صخره می تواند نشانه ای از گنج باشد.
درپی این رویدادها، من به ایجاد مجموعه ی جدیدی پرداختم و بسیاری از سنگ های کنده نگاری شده ام را در زمین دفن کردم. این مجموعه کار به نام «گنج پنهان: نمایشگاهی برای هزاره های بعدی» نام گرفت. اکنون شکل گیری این آثار موجب شده که درک من از زمینی که در آن زندگی می کنم، عوض شود.
در دومین سفرم به امریکا در شهر کانزاس میسوری، سیمای بومیان امریکا (سرخ پوستان) را بر سنگ های خرد شده قرمز ترسیم کردم و با کمک هنرمندان آنجا کارهایم را را در یکی از میادین شهر دفن کردم. این مجموعه اشاره به قومی بود که که تاریخ شان نادیده گرفته شده است.
کنده نگاریهایم را همچون بذری و یا آرزویی دیرینه زیر زمین پنهان می سازم. شاید در آینده، زمینه ساز رشد یک فرهنگ جدید باشد. شاید اگر چنین افکاری را رشد و توسعه دهیم، در آینده دنیای بهتری برای خودمان بسازیم.
مجموعه سنگ های زخمی چگونه شکل گرفتند؟
سنگ های زخمی – اتفاق و بداهه عنوانی است برای مجموعه آثار تخریب شده نادعلیان در خیابان ولی عصر تهران. در زمستان 1384 و بهار 1385 به دنبال پیشنهاد یکی از مهندیس طراح (آقای محمد زاده) به من پیشنهاد دادند که تعدادی از ماهی هایم را در بستر جوب ولی عصر چیدمان کنم. اما ترجیح من این بود که کارهای جدیدی انجام شود. اغلب کارها را در خود محیط انجام دادم و مستقیما روی سنگ های بستر کار می کردم. گاهی هم روی سنگ ها کار می کردم که نصب شود.
در خرداد ماه 1385 تعدادی از سنگهای حجاری شده من که در کارگاه و محل اقامت کارگران به امانت سپرده شده بودند توسط پیمانکار تخریب شدند. پیمانکاری که در محل نصب سنگها را به عهده داشت به دلیل کمبود سنگ در کارگاه سنگهای حجاری شده من را برش زده و تکه سنگها را در حاشیه درختهای خیابان ولی عصر به صورت وارونه نصب کرده بود.
آثاری تخریب شدند و آثار و نگاهی جدید متولد شدند. برش ها و شکسته شدن را در پیوند با معضلات اجتماعی دیدم.
طی نامه ای ضمن اطلاع موضوع به سازمان زیباسازی از پیمانکار مربوطه درخواست غرامت کردم. تخریب این آثار بهانه ای شد که نادعلیان این ماجرا را مستند سازی کنم. برای بازسازی بعضی از صحنه ها تعدادی از نقشها را دوباره حجاری کردم و از همان کارکری که سنگها را برش زده بود خواست که در مقابل دوربینش سنگهای نقش زده شده را برش بزند. زماینکه دست اندرکاران پیمانکار متوجه این مسئله شدند سنگهای حجاری شده جدید را شکستند. صحنه شکسته شدن سنگها را تصویر برداری کردم و به موضوع مستند سازی دامن زده شد.
زخم ها: آثار مشترک احمد نادعلیان و زنان جزیره هرمز
زخم ها عنوان آثار مشترک احمد نادعلیان و زنان جزیره هرمز است که پس از یک رویداد تلخ شکل گرفتند. در سال های اولی که در جزیره هرمز فعالیت اجتماعی داشتم دختران و زنان بسیاری به شغل و کار نیاز داشتند. ابتدا دریک مدرسه، یعد در کارگاه های خانگی و نهایتا در موزه به صورت رایگان آموزش می دیدند که با خاک و شن های رنگی نقاشی کنند. در آن زمان کارگاه های خانگی بسیاری برای انجام این نوع نقاشی ها راه اندازی شدند. مشکل اصلی ما پس از آموزش، بازاریابی آثار زنان و دختران بود. در سال های اول زندگی من در هرمز بازاری برای فروش کار زنان وجود نداشت. در آن زمان دختران و زنان خجالت می کشدند که در محیط عمومی کارهایشان را برای فروش ارائه دهند. رسم نبود. اما حالا در محیط های تاریخی و طبیعی بازار فروش دارند.
برای راه اندازی و نهادینه شدن بازار فروش آثار زنان من بهای سختی پرداخت کردم. شخصاً برای فروش آثارشان در اسکله شهر بساط پهن کردم.
در روز دوم فروش آثار که بیست و چهارم بهمن ماه بود در اسکله هرمز بیش از سی اثر نقاشی که با خاک های رنگی هرمز انجام شده بودند ارائه شدند. در این روز دو نفر از دختر ها من را همراهی کردند. به دلیل همراهی دختران با چند تا آدم متهصب مواجه شدیم که از روی حسادت یا نادانی کارها را شکستند. آثار شکسته شده متعلق به : فاطمه سلامتی، صدیقه حسینی، زهرا ناصرنیا، زینب ناصرنیا، زهرا سلامتی، مریم گدری؛ فاطمه واحدی؛ معصومه حاتمی؛ حرمت چشک، سمیه علیائی، سمیرا علیائی، سبحان رستمی، فاطمه ذاکری، کنیز رنجبری، زینب جاشونیا، ام الابنین زرنگاری، فاطمه ناصرنیا، زهرا اوج هرمزی، فاطمه ذاکری، کنیز اسلامی، سمانه چشک، جمیده پورشمالی و کنیز عباس پناه بود.
زمانیکه دختران هرمزی احمد من را همراهی کردند، چند مرد متعصب مزاحمت ایجاد کردند و آثار هنری اجرا شده توسط زنان که پشت شیشه اجرا شده بود را شکستند. پس از عکاسی آثار شکسته تمامی شیشه های شکسته را جمع آوری کردم.
زمانیکه برای اعتراض به دفتر بخشداری رفتم یکی از اقرادی که در اسکله مزاحمت ایجاد کرده بود به آنها آمده بود و در حضور بخشدار صورت من را با سیلی سرخ کرد.
روز بعد دوباره به همراه دختران دوباره در اسکله حضور پیدا کردیم و به کار خودمان ادامه دادیم.
همانند جورچین چند روزی طول کشید که این قطعات شکسته را با هم جفت و جورکنم. در روزهای بعد کارهای شکسته را در موزه به دو برابر قیمت به فروش رساندم. این آثار شکسته، تبدیل به تمثیلی شدند که رنج ها و زخم های زنان را روایت می کنند.
چند روز بعد احساسم را بر چهره ام نقاشی کردم
درخت کهور غیر بومی : تبدیل تهدید زیست محیطی به فرصت شغلی
آنچه که مهم است به نظر خیلی از کارشناس ها این درختهای غیر بومی بیش از حد آب را جذب می کنند و موجب خشک شدن نخلستان ها و درخت های کنار شده اند. به زنان جزیره ی قشم آموزش دادم که بر روی چوب درخت کهور غیربومی آمادهشده نقاشی کنند و زیورآلات تولید کنند. رنگ هایی که پایدار هستند را ترکیب کرده و در داخل قیف حنا تزریق کردم تا دخترانی که نقش حنا بلد هستند به راحتی بتوانند با آنها نقاشی کنند.
خانه دکتر نادعلیان در بندر لافت: خانه ای که همیشه بسته ولی نگارخانه آن باز است
با چالش های جدیدی روبرو شدم. به دلیل اعتقادات دینی نقاشی موجود زنده خصوصا انسان کراهت دارد. اگرچه نقاشی های من بسیار ساده و نمادین هستند، با این وجود به دنبال زبان دیگری رفتم. من هیچوقت به صورت جدی نقاش منظره و معماری نبوده ام. اما سعی کردم نقاشی هایی بکشم که برای جامعه محلی قابل درک باشد و محیط خودشان را نشان دهد. نقاشی می تواند یک عامل گفتکو با جامعه محلی باشد.
خانه دکتر نادعلیان در کوچه اصلی و مرکز بافت تاریخی لافت واقع شده است. حتی زمانیکه درب خانه بسته است بواسطه پنجره کوچک و هفت روزنه این امکان وجود دارد که با دیدن، شنیدن، لمس کردن و بوئیدن هنر در پس دیوار لمس شود.
بهترین یادگیرهای لافت در اطراف این خانه دیده می شوند.
در سمت راست درب وردی فرو رفتگی وجود دارد که سایه انتزاعی است و علافمندان می توانند در داخل آن بروند و عکس بگیرند.
سر در و مشبک ورودی خانه در نوروز 1400 افتتاح شد.
اگر روز ها و شبها هر رهگذری از اصلی ترین کوچه بندر تاریخی لافت عبور کند روزنه ای پر نور می بیند. روزنه ای که بینتده را به درون دعوت می کند , اگر از روزنه به داخل نگاه کند، لافت را از نگاه یک نقاش می بیند. نقاشی که آثار هنرمندان جزایر را انتخاب کرده و به سلیقه خودش چیدمان آنها را ارائه می دهد. دنیای درون که دنیای بیرون را نشان می دهد. مهم نیست که آیا حالا حالا ها شرایطی فراهم شود که این دنیای درون از نزدیک دیده شود و فهمیده شود. .
با اسکن کردن یک کد کیو آر فایل صوتی شنیده می شود که نادعلیان در ارتباط با مفهوم دیوار صحبت می کند.
در یکی از روزنه ها این بادگیر دیده می شود.
از روزنه ای دیگر بدون اینکه حجمی را ببینید می توانید آن را لمس کنید. با لمس کردن حجم را ذهن دیده می شود.
در یکی از روزنه ها این امکان وجود دارد که با دست حجمی را لمس کند.
در روزنه ای دیگر بواسطه بوییدن مفاهیم منتقل می شوند.
Views: 11
اشتراک ها: هنر اعتراضی در کف خیابان - Dr. Nadalian
با مطالعه مطالب وب سایت دکتر احمد نادعلیان آگاهی من در ارتباط با کنشگری و آثار این هنرمند ارزنده افزایش یافت. خیلی خوشحالم که سابقه کاری ایشان در قالب یک وب سایت در اختیار علاقمندان قرار گرفته است. به عنوان یک پژوهشگر به ایشان افتخار میکنم چون آگاهانه و به دور از هیاهوهای جریان های هنری مرکز کارشان را شروع کرده اند و علاوه بر دغدغه های زیست محیطی و فرهنگی ، به زنان از طریق هنرشان توجه کرده اند.
از توجه و محبت شما سپاسگزاریم.