مقایسه تطبیقی هنر اجتماعی احمد نادعلیان با دیگر هنرمندان بین المللی

کارهای هنری و فعالیت های احمد نادعلیان در جزیره هرمز ، روستاهای قشم و مناطقی که کوچروهای سنگسری زندگی می کنند بسیار گسترده هستند: او در جزیره هرمز ، او با نگاهی هنرمندانه  چشم اندازها و خاک های رنگین جزیره هرمز هنری سازی و به نماد تبدیل کرد. در هرمز و رستاهای قشم  به محیط های متروک توجه داشت و ضمن جان بخشی  آنها را به مراکز فرهنگی و بومگردی تبدیل کرد. او مسیر حضور زنان در محیط های اجتماعی و مدیریتی مشاغل در هرمز را زمینه سازی کرد. او زمینه ای را فراهم کرد که به معرفی فرهنگ کوچرو های سنگسری کمک کرد. حالا رقص زنان و دختران این قوم کوچرو شناخته شده است.

چنین فعالیت هائی در بستر هنر اجتماعی (Social Art) مجسمه یا پیکربندی اجتماعی (Social Sculpture ) و یا هنر جامعه محور (Cummunity Based Art) قابل طبقه بندی هستند. او به زنان و دختران زیادی در جزیره هرمز و روستاهای قشم نقاشی آموزش داد و کارهای مشترک انجام دادند. در کنار آن افردی که بیماری اعتیاد دارند را تشویق کرده است طراحی انجام دهند و طرح خام و بدوی آنها را بر روی بوم نقاشی کرده است. نوع دیگر آثار مشترک احمد نادعلیان انتخاب اشیائی بوده که اغلب زباله تلقی می شده است. در یک فرایند آنها را به چیدمان تبدیل کرده است.

طبیعت جزیره رنگین کمانی جزیره هرمز

آشکار کردن توانمندی های پنهان: نقاشی مشترک احمد نادعلیان با افراد در حاشیه

 

در حوزه فرهنگ کوچروهای سنگسری او جشنواره و رویدادهای زیادی برگزار کرد. یکی از کارهای بنیادین پژوهش، در زمینه رقص زنان و دختران سنگسری بود. پس از شناسایی گام ها این زمینه را ایجاد کرد که آنها اجراهای متعددی داشته باشند.

چرا احمد نادعلیان به هنر اجتماعی روی آورد؟

در دهه اولی که در حوزه هنر محیطی کار می کرد به این نتیجه رسید که جامعه ای که درآمدی کمی دارند به محیط زیست توجه ندارند. در هرمز خاک های رنگی غارت می شدند. بعضی از افراد در زمینه قاچاق کالا در آمد داشتند. فقط افراد کمی از راه صیادی اموراتشان می گذشت. نادعلیان باور داشت که بواسطه هنر می توان گردشگری را ترویج کرد و زمانیکه جامعه محلی از گردشگری طبیعت و فرهنگی سود ببرند خودشان در حفظ آن تلاش می کنند. او با هنری سازی مناظر طبیعتی خنثی را که زیبائی آن نادیده گرفته شده بود را به چشم اندازهایی تبدیل کرد که حالا خود هنر محسوب می شوند و گردشگران از سراسر جهان برای دیدن آن به ایران می آیند و در جزیره هرمز این چشم انداز های زیبایی شناسانه را به عنوان هنر طبیعی تصدیق می کنند. افرادی مثل جری پولاک  قبلا این زیبایی را دیده بودند. اما آنها انگیزه و قدرت رسانه ای نداشتند که آن را تبیین کنند و موجب رشد گردشگری شود.

 

احمد نادعلیان در سال های اول زندگی در جزیر هرمز در یک دوره با استفاده از خاک های رنگی نقاشی انجام داد. او در فضای رنگین روی بوم پیکره های پنهان را نقاشی می کرد.

 

اجرای سیمرغ با خاک های رنگی جزیره هرمز، بهمن ماه 1387اجرای سیمرغ با خاک های رنگی جزیره هرمز، طرح احمد نادعلیان و مشارکت افراد بومی جزیره، بهمن ماه 1387نادعلیان طرحی را آماده کرد و در یک اثر مشارکتی با بومیان جزیره با استفاده از خاک های رنگی در ساحل یک نقاشی بزرگ انجام دادند که یک سیمرغ را نشان می داد.

مرغان آسمان سیمرغ را نظاره میکردندمرغان آسمان سیمرغ را نظاره میکردند، جزیره هرمز بهمن ماه 1387

مراحل اجرای سیمرغ با خاک های رنگی جزیره هرمز، بهمن ماه 1387مراحل اجرای سیمرغ با خاک های رنگی جزیره هرمز، بهمن ماه 1387

دخترانی که از شاگردان احمد نادعلیان بودند انجام نقاشی را دوست داشتند و با اشتیاق مشارکت می کردند.

شواهد تاریخی نشان می دهد که از قرون کدشته خاک سرخ جزیره به چشم معدن دیده می شده است و پس از برداشت خاک آن را صادر می کردند.

 

 

 

 

 

گزارش و مصاحبه در مورد جشنواره هنر محیطی خلیج فارس در سایت موزه سبز امریکا

در اولین رویداد هنری سال 1385 نادعلیان علاوه با نقاشی با استفاده از خاک سرخ جزیره با نام بومی  “گلک” بر روی چهره ها و دست های دانشجویان نقاشی انجام داد. این خاک سرخ به عنوان چاشنی غذایی برای تهیه ی غذائی به نام سوراق استفاده میشود که یک غذای سنتی است و شامل خاک طبیعی نوعی ماهی ساردین و نارنج است.  معمولا سوراق به همراه نان صرف میشود.  تجربه نشان داده این خاک رنگی تاثیر منفی برای بدن ندارد. در نتیجه او از این خاک استفاده کرد و در رسانه ها به اهمیت آن تاکید داشت. کارهای هنری بازتاب بین المللی داشتند.  این عمل نوعی هنری سازی (Artification) و تبدیل کردن خاک سرخ به عنوان نماد بود.

حالا ساحل سرخ و ماسه های نقره ای لب ساحل یکی از جاذبه های گردشگری هرمز است. گاهی در روز چندین هزار نفر از آن بازذید می کنند.

 

اولین بار که در سال 2013 میلادی، زمانیکه در نشست مدیران و پژوهشگران هنر در طبیعت، نادعلیان گزارشی از فعالیت هایش را در جزیره هرمز داد، ادم کلایو پژوهشگر انگلیسی که در آنجا حضور داشت فعالیت نادعلیان را در چهارچوب پیکر بندی اجتماعی تعریف کرد و مقدمه ای برای کتاب هنر زیست محیطی و اجتماعی احمد نادعلیان نوشت. تا آن زمان به صورت طبیعی در حوزه هنر برای خودش مسیرش را انتخاب می کرد. بعد ها یکی از دانشجویانش بنام خانم ساره ملکی در پژوهش دکترایش کارهای نادعلیان و مقایسه تطبیقی با مجسمه اجتماعی را انجام داد. این پژوهش موجب شد که نادعلیان با این حوزه بیشتر آشنا شوذ. اگرچه خانم “شلی” که از شاگردان جوزف بویز بوده است، با توجه به نمونه های محدودی که از کارهای نادعلیان را دیده است معتقد است که کارهای احمد نادعلیان در چهارچوب هنر جامعه محور (Community Art) طبقه بندی می شود. اما رویکرد پژوهشگران و هنرمندان دیگری که خانم ملکی با آنها گفتگو داشته است متفاوت است و آنها بعضی از آثار و فعالیت های نادعلیان را در چهارچوب مجسمه و یا پیگر بندی اجتماعی طبقه بندی کرده اند.

این پژوهش برای نادعلیان از این جهت جذاب است که در روند مقایسه طبیقی جایگاه متمایز خودش را شناسایی کند. در این نوشته ضمن معرفی هنرمندان شباهت ها و تفاوت ها کار نادعلیان با آنها بررسی می شود.

ما ابتدا هنرمندان دیگری که در زمینه مجسمه یا پیکربندی اجتماعی (Social Sculpture ) فعالیت داشته اند را معرفی می کنیم و کارهای آنان را با آثار جامعه محور نادعلیان مقایسه می کنیم.

پیکر بندی اجتماعی

یوزف بویس (Joseph Beuys)

جوزف بویس (Joseph Beuys) جمله‌ی معروفی دارد: «هر انسانی یک هنرمند است.» (Everyone is an artist) منظور او این نبود که همه باید نقاش یا مجسمه‌ساز شوند، بلکه این جمله بخشی از نظریه‌ی او درباره‌ی «مجسمه‌سازی اجتماعی» (Social Sculpture) است. توضیح: بویس باور داشت خلاقیت فقط در حوزه‌ی هنرهای زیبا خلاصه نمی‌شود. هر انسان در زندگی روزمره‌اش، در شغل، در ارتباط با دیگران و در ساخت جامعه، می‌تواند خلاق باشد. به نظر او، اگر هر فرد استعدادها و توانایی‌های درونی‌اش را بروز دهد و در ساختن جامعه‌ای بهتر مشارکت کند این جمله بیشتر یک دیدگاه فلسفی و سیاسی است: بویس می‌خواست مرز میان «هنرمند حرفه‌ای» و «مردم عادی» برداشته شود و همه خود را خالق و مؤثر در جهان بدانند. به بیان ساده: بویس می‌گفت هنر یک توانایی ذاتی انسانی است، نه یک حرفه‌ی محدود. اگر هر کس خلاقیت و نیروی تغییر خود را در جامعه به کار گیرد، جامعه تبدیل به یک «اثر هنری جمعی» می‌شود.

تاثیرات زیست محیطی و سیاسی جوزف بویز:  نمونه‌هایی از تحقق نظریه‌اش: حزب دانشجویان آلمان (1967) و بعدها حزب سبز (Die Grünen) بویس از هنر فراتر رفت و وارد سیاست شد. او معتقد بود فعالیت سیاسی هم بخشی از هنر است. او از بنیان‌گذاران اولیه‌ی جنبش سبز در آلمان بود و مشارکت سیاسی را به‌مثابه‌ی «هنر اجتماعی» می‌دید.  بویس بارها گفت‌وگو و بحث‌های عمومی، میزگردها، کلاس‌های آزاد و جلسات عمومی سازمان‌دهی کرد تا مردم عادی هم در بحث‌های اجتماعی و سیاسی شرکت کنند. او می‌گفت این مشارکت، نوعی آفرینش هنری جمعی است.

بسیاری از پیکر بندی های اجتماعی بویس دغدغه‌های سیاسی و زیست‌محیطی داشتند.  پروژه‌ی “7000 درخت بلوط” ، 1982) یکی از عملی‌ترین نمونه‌های ایده‌ی «مجسمه‌سازی اجتماعی» بویس بود.  این پروژه در سال ۱۹۸۲ به عنوان یک پروژه پنج ساله برای کاشت ۷۰۰۰ درخت در کاسل آلمان آغاز شد و سوالات زیادی را در مورد برنامه‌ریزی شهری، آینده محیط زیست و ساختارهای اجتماعی مطرح کرد.

 

شباهت ها و تفاوت های مجسمه سازی اجتماعی و هنر جامعه محور

مجسمه‌سازی اجتماعی و هنر جامعه‌محور رویکردهای مرتبط اما متمایز در هنرآفرینی هستند که با زمینه‌های اجتماعی در ارتباط هستند، اگرچه در مبانی فلسفی و روش‌هایشان متفاوتند.

هنر جامعه‌محور می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد – نقاشی‌های دیواری، اجراها، پروژه‌های قصه‌گویی، یا نصب‌های عمومی که با و توسط اعضای جامعه خلق می‌شوند. تفاوت‌های کلیدی در دامنه و رویکرد نهفته است: مجسمه‌سازی اجتماعی در سطحی گسترده‌تر و نظری‌تر عمل می‌کند و همه فعالیت‌های اجتماعی را به عنوان ماده هنری بالقوه در نظر می‌گیرد، در حالی که هنر جامعه‌محور معمولاً بر جوامع خاص و پروژه‌های مشارکتی مشخص متمرکز است. مجسمه‌سازی اجتماعی بیشتر با بیدارسازی آگاهی و تغییر سیستمی سروکار دارد، در حالی که هنر جامعه‌محور اغلب بر توانمندسازی محلی، بیان فرهنگی و نتایج عملی برای شرکت‌کنندگان تأکید می‌کند. هر دو شیوه تعهدی مشترک به دموکراتیک کردن هنرآفرینی و استفاده از فرآیندهای خلاق برای پرداختن به مسائل اجتماعی دارند، اما از نقاط شروع فلسفی و مقیاس‌های مختلف مداخله عمل می‌کنند.

در اینجا نظریه و کارهای بویس را با فعالیت های اجتماعی احمد نادعلیان در جزایر هرمز، قشم و مناطق کوچروهای سنگسری تطبیق می دهیم.

بویس: می‌گفت (Everyone is an artist) و اگر این خلاقیت در جامعه فعال شود، خود جامعه تبدیل به یک اثر هنری می‌شود.   ایده‌ی «همه هنرمندند» در واقع بیشتر یک فلسفه‌ی الهام‌بخش است تا یک برنامه‌ی اجرایی. همه‌ی مردم وارد فرایند هنری یا سیاسی نشدند. اگرچه نظریه‌ی بویس به‌طور کامل در جهان تحقق پیدا نکرد، اما تأثیر عمیقی بر هنر معاصر، کنشگری اجتماعی، و سیاست سبز گذاشت.

نادعلیان نیز معتقد است که “هنرمند بواسطه هنرش می تواند محیط های بکر طبیعی را بازتعریف و نماد سازی کند، به محیط های متروکه جانی تاره ببخشد. هنرمند می توانند در چهارچوب اثر هنری شرایطی را فراهم کنند که همه مردم عادی خلاقانه در بستر آن مشارکت کنند”. نظریه و عملکرد نادعلیان در نماد سازی خاک های رنگین جزیره،  جان بخشی به محیط های متروکه به‌عنوان بوم هنری و تبدیل آن به فضاهای فرهنگی با رویکرد زیست محیطی، با نظریه جوزف بویز همسویی و همانندی دارد. این فعالیت های هنری و پیامدهای کارهای نادعلیان را می توان در چهارچوب مجسمه اجتماعی Social Sculpture  بررسی کرد.  در سال 1385 با مدیریت کارگاه ها و انتخاب خاک رنگی برای اجرای هنر محیطی در طبیعت و برگزاری جشنواره ها شرایطی را بوجود آورد که مناظری را که همه پیش از برگزاری جشنواره افراد بی تفاوت از کنار آن رد می شدند، اهمیت پیدا کنند و خاک های رنگی آن به نماد تبدیل شود.

 

مادر کودک و پنهان در طبیعت جزیره هرمزآشکار سازی مادر کودک و پنهان در طبیعت جزیره هرمز
هنرمندان زیادی به جزیره مهاجرت کرده اند و هر کدام به روش خودشان این نوع نگاه را توسعه می دهند.  نهایتا هنر به عنوان عامل تعیین کننده برای توجه به محیط زیست و توانمندسازی اجتماعی و در اقتصادی آن منطقه تاثیر داشته است.

ابتدا هنرمندان بومی از بندر عباس که برای شرکت در جشنواره همراه نادعلیان بودند و هنرمندانی که در بهمن 1385 از شهرهای مختف به جزیره آمدند با انجام آثار هنری توجه ایرانیان و مردم دیگر کشورها را جلب کرد که به جزیره سفر کنند.  هنرمندان بین المللی که برای اقامت هنری به مرکز نادعلیان در جزیره می آمدند همه در این مسیر موثر یودند.

اجرای پروژه های بزرگ فرش خاکی که توسط هنرمندانی از بندرعباس اجرا می شد در زمینه نماد سازی تاثیر داشت. اسناد منتشر شده در سایت نادعلیان نشان می دهد که او با طرح این نظریه ها  طراحی و چاپ نقشه که اماکن دیدنی در آن نامگذاری شده و استفاده از فضای مجازی این رویکرد را آغاز کرد.  نادعلیان معتقد است که هنر می‌تواند نگاه مردم عادی و دیگر هنرمندان را نسبت به مناظر طبیعی تغییر دهد. نقطه آغازین با کارگاه های او شروع شد. و  به خاک های رنگی حزیره توجه شد و هنرمندان بسیاری به روش های گوناگون آن را توسعه دادند.  در این مسیر حالا راننده های هرمز همه در کوه های رنگی و نمکی پیکره ها را می بینند و به گردشگران نشان می دهند. او به مردم بومی کمک کرد خانه های متروکه خودشان را تغییر کاربری بدهند و بومگردی و سفره خانه ها راه اندازی شدند. حالا بومی ها همانند هنرمندان خلاقانه در کوه ها نقشه و پیکره می بینند و به گردشگران نشان می دهند.

نادعلیان در جزیره هرمز، روستاهای قشم و قلمرو کوچروهای سنگسری به زنان آموزش داد. در هرمز با ایجاد ایجاد کارگاه ها به زنان آموزش داد که با خاک های رنگین نقاشی انجام دهند و از طریق گردشگری طبیعت محور، فرهنگی و هنری درآمدزایی کنند. تاثیراث مستقیم و ملموس آن در زندگی روزمره‌ی مردم محلی دیده می شود. در واقع، او استعدادهای نهفته‌ی مردم عادی را آشکار ساخت.  آموزش هنر به زنان و کودکان موجب شده است که اعتماد به نفس آنها بالا برود و استقلال اقتصادی داشته باشند. زنان به عنوان جامعه محلی ضمن حضور اجتماعی در محیط های عمومی خلاقانه عمل کردند و این تغییر را تسهیل کردند.

نادعلیان: معتقد است و هنرمند می تواند خلاقیت های پنهان افراد عادی را آشکار سازد و آنها را به یک هنرمند معرفی کند.  او به افرادی توجه داشت که مناطق حاشیه نشین زندگی می کردند و حتی در خود آن جامعه کسی آنها را جدی نمی گرفت اما پس از کار مشارکتی احمد نادعلیان با آنها در جامعه هنری و بومی آنها به عنوان هنرمند پذیرفته شدند.

آشکار کردن توانمندی های پنهان: نقاشی مشترک احمد نادعلیان با افراد در حاشیه

دغدغه‌ نادعلیان که در بستر جزایر ایران و قلمرو کوچرو های سنگسری کار می‌کند؛ حفظ محیط‌زیست، توانمندسازی زنان بوده است  شباهت کلیدی جوزف بویز و نادعلیان در این است که هر دو معتقدند «هنر فقط برای گالری و موزه نیست»، بلکه می تواند ابزاری برای تغییر جامعه باشد. . تفاوت کلیدی آنها این است که بویس در کنا هنرش یک نظریه‌ پرداز بود و در عرصه جهانی شناخته شده است.  اگرچه هنر زیست محیطی نادعلیان در کتاب های معتبر هنر معاصر معرفی شده است ، اما در حال حاضر هنر مجسمه اجتماعی نادعلیان بیشتر در قلمرو جغرافیایی ایران شناخته شده است. نادعلیان یک نظریه پرداز نیست بیشتر عمل‌گرا است و دوست دارد نتایج عینی کارش را در زندگی مردم ببیند.

بخش زیادی از کار نادعلیان در جزیره هرمز و قشم در حوزه (Community Art) قابل طبقه بندی هستند، چون او به‌طور عملی با مشارکت و همراهی زنان به توانمندسازی آنها کمک کرده است و به حفظ محیط ‌زیست توجه داشته است.

اگر اثر جوزف بویز «۷۰۰۰ بلوط» را از منظر زیست محیطی و مشارکت جامعه مد نظر قرار دهیم نادعلیان آثار بسیاری دارد که بعد زیست محیطی و مشارکت جامعه را در خود دارد.

در سال های اولی که نادعلیان در هرمز ساکن شده بود، در ضلع غربی شهر ،(تیاب بندر) محلی بود که مردم لباس ها و شلوارهای گلابتون دوزی شده کهنه در داخل آب دریا رها می شد. ماندن آنها در دریا موجب می شد که به ریز پلاستیک تبدیل شوند و محیط زیست آلوده می شد.  نادعلیان قسمت های پایین شلوار های گلابتون دوزی شده کهنه که از ساحل دریا جمع آوری شده است و حالا در مجموعه موزه نگهداری می شوند. نادعلیان به زنان سفارش داد که با بازیافت پارچه ها کارهای زیادی به صورت پارچه های چهل تکه انجام دهد و به آنها آموزش داد که با استفاده از پارچه ها نقاشی  پشت شیشه انجام دهد. در این فرایند تهدید زیست محیطی به فرصت فرهنگی اقتصادی تبدیل شد.

در یکی از اتاق های موزه نادعلیان شلوار قدیمی زنان را از ساحل جمع‌آوری کرده و قسمت پایین آنها  را در موزه اش در هرمز ، خانه احمد نادعلیان در لافت و مرکز هنر پردیس در تهران به نمایش گذاشته است. آنها دارای نقوش گلابتون بهترین مجموعه از این نوع در ایران هستند.

 

قسمت های پایین شلوار های گلابتون دوزی شده کهنه که از ساحل دریا جمع آوری شده است و در مجموعه موزه نگهداری می شوند. قسمت های پایین شلوار های گلابتون دوزی شده کهنه که از ساحل دریا جمع آوری شده است و در مجموعه موزه نگهداری می شوند.

تیاب بندر، وضعیت فعلی محلی که لباس ها و شلوارهای گلابتون دوزی شده کهنه در داخل آب دریا رها می شد. بر اساس خاطراتی که دارم جمع آوری پارچه های کهنه از این محل، نمایش آنها در موزه و انتشار تصاویر آنها در محیط مجازی نتیجه اش این بود که به این ساحل بیشتر توجه شود و پاکسازی شود

 

پارچه نقاشی پشت شیشه، طرح احمد نادعلیان، بازیافت پارچه، تبدیل تهدید به فرصت

 

 

تیستر گیتس  Theaster Gates

مفهوم «پیکر بندی اجتماعی» در آثار تیستر گیتس شامل به‌کارگیری هنر و برنامه‌ریزی شهری برای بازآفرینی محله‌های رهاشده است. او با تبدیل ساختمان‌های متروکه به مراکز فرهنگی و ایجاد مشارکت اجتماعی از طریق استفاده از مصالح بازیافتی و عمل جمعی، به این فضاها جان تازه می‌بخشد. آثار او مجسمه، چیدمان و اجرا را در بافت اجتماعی جوامع ادغام می‌کند و در پی آن است که فضاهای تازه‌ای برای بیان فرهنگی ایجاد کند، به عدالت اجتماعی بپردازد و حافظه‌ی جمعی را پاس بدارد.  گیتس ساختمان‌های متروکه (مانند بخش‌های جنوبی شیکاگو) را خریداری و بازسازی می‌کند و آنها را به مراکز فرهنگی همچون خانه‌ی سینمای سیاه‌پوستان و بانک هنر استونی آیلند بدل می‌سازد. او از مصالح یافت‌شده و بازیافتی (مانند شلنگ‌های آتش‌نشانی و چوب‌های قدیمی) که از همین ساختمان‌ها به دست می‌آورد، استفاده کرده و معنای نمادین و تاریخی جدیدی به آنها می‌بخشد. هزینه‌ی این پروژه‌ها اغلب از طریق فروش مجسمه‌هایی که با همان مصالح ساخته می‌شوند تأمین می‌شود؛ فرایندی که چرخه‌ای پایدار از سرمایه‌گذاری خلاق و اقتصادی را شکل می‌دهد. پروژه‌های او جوامع محلی را به مشارکت در زندگی فرهنگی و توسعه‌ی محله‌هایشان دعوت می‌کند و شکل‌های نوینی از جمع‌گرایی و تولید دانش را ایجاد می‌نماید.  کار گیتس با خلق فضاها و برنامه‌های ویژه در این مناطق بازآفرینی‌شده، تاریخ و فرهنگ سیاه‌پوستان را برجسته و گرامی می‌دارد. رویکرد او دیدگاه‌های سنتی درباره‌ی هنر را به چالش می‌کشد و آن را مستقیماً در بسترهای اجتماعی و شهری قرار می‌دهد تا به ابزاری برای دگرگونی، توانمندسازی و پیشرفت اجتماعی بدل شود.

 

محلی که اکنون به عنوان موزه دکتر نادعلیان تمامی ویژگی ها که در نمودار بالا قید شده را در کارنامه خود دارد. در نوروز 1388 ، احمد نادعلیان ساختمان متروک و خرابه‌ای را در محلهٔ قدیمی جزیرهٔ هرمز به قیمت پنج میلیون و هشتصد هزار تومان خریداری کرد. این ساختمان پاتوق مصرف‌کنندگان مواد مخدر بود.  با مشارکت هنرمندان داوطلب همه دیوارهای موزه که زمانی ساختمان متروکه یود رنگ آمیزی کردن و در کارهای عمرانی آن مشارکت داشتند. گاهی برای خرید بعضی از وسایل مورد نیاز هنرمندان و یا افراد علاقمند به چنین محیط حمایت مالی کردن. دانشجویان و پژوهشگان زیادی به این مکان می آیند.

این مکان ابتدا به عنوان اقامتگاه هنرمندان و فضای آموزشی استفاده می شد. هنرمندان محلی و بین‌المللی دعوت می‌شدند تا در این ساختمان اقامت داشته باشند، کارهای هنری انجام دهند. کارهای آنها به صورت محیطی و یا در تعامل با جامعه انجام می شد. نادعلیان یک ویرانه را به قطبی برای هنر محیطی و اجتماعی تبدیل کرد.

تا سال 1391، ساختمان به طور رسمی به موزهٔ دکتر نادعلیان تبدیل شد. ورودی بازطراحی شد با الهام از معماری بومی الهام گرفته شد.  همزمان مرکز هنر پردیس  به عنوان گالری برای آثار نادعلیان و اقامت دادن به هنرمندان در آنجا میزبان آثار هنری و هنرمندان بود.

این موزه حالا به عنوان یک نماد فرهنگی مشهور است و در کتاب های راهنمای سفر بین‌المللی به ایران معرفی شده و طیف وسیعی از بازدیدکنندگان – از گردشگران و هنرمندان تا کارشناسان محیط‌ زیست‌، خانواده‌ها و گروه‌هایی از سراسر جهان برای بازدید به این محل می آیند.  در موزه آثار هنری محیطی مانند اینستالیشن‌ها، ویدئو آرت، نقاشی‌ها، اینستالیشن‌های تعاملی چاپ شن، عروسک‌ها و غیره را به نمایش می‌گذارد. اشیاء زیادی وجود دارد که فرهنگ محلی و صنایع دستی را معرفی می‌کنند. علاوه بر اینها، آثار هنری مشترک نادعلیان و زنان محلی را می‌توان در گالری موزه یافت. این آثار از پارچه‌های بازیافتی استفاده نشده ساخته شده‌اند.

کارکاه های بسیاری در اینجا برگزار شده است. رویداد های برای اجرای موسیقی و مراسم های آیینی داشته ایم. موزه کتابخانه دارد و کودکان در اینجا کتابخوانی می کنند.  هنرمندان شرکت کننده حال مرکزی خانه، اتاق شرقی، بخشی از حیاط و سر در ورودی را رنگ آمیزی کردند. برای رنگین شده خانه اغلب از خاکهای رنگی جزیره هرمز استفاده شد.

ورودی موزه دکتر احمد نادعلیان در جزیره هرمز

نادعلیان در کنار کارهای هنری زیست محیطی شخصی و جمعی به صورت جشنواره در موارد بسیار متعددی زمینه ای را فراهم کرد که یا خودش و یا میهمانان هنرمندش جامعه محلی را در فرایند کار هنری به مشارکت بگیرند. هنرمندان زیادی در مرکز اقامتی او ساکن شدند. آثار زیادی را در داخل محلی که حالا به موزه نادعلیان معروف است به یادگار گذاشتند. سالهای زیادی هنرمندان بر روی دیوارها نقاشی کردند و یا خط نوشته هائی را نوشتند. هنرمندان از دیگر کشورها آمدند. آنها در تعامل با جامعه محلی کارهای هنری انجام دادند. و بعد تدریجا هنرمندان بسیاری پس از نادعلیان به جزیره آمدند و سکونت دائمی دارند. آنها نیز به روش خودشان در محیط زندگی خودشان و در محیط شهری یا طبیعی کارهای زیادی را انجام دادند.

بازدید کننده های بین المللی در حال دیدن فیلم توضیحات در موزه دکتر احمد نادعلیان جزیره هرمز

هنرمند آلمانی در حال نوشتن یک متن آلمانی در مقابل هنرمند سرا و موزه فعلی دکتر نادعلیان در جزیره هرمزهنرمند آلمانی در حال نوشتن یک متن آلمانی در مقابل هنرمند سرا و موزه فعلی دکتر نادعلیان در جزیره هرمز

هنرمند آلمانی در مقابل هنرمند سرا و موزه فعلی دکتر نادعلیان در جزیره هرمز نوشت "تو هرگز از کاری که کرده ای پشیمان نخواهی شد. از کارهایی که نکرده ای پشیمان می شوی"هنرمند آلمانی در مقابل هنرمند سرا و موزه فعلی دکتر نادعلیان در جزیره هرمز نوشت “تو هرگز از کاری که کرده ای پشیمان نخواهی شد. از کارهایی که نکرده ای پشیمان می شوی”

ریک لو  Rick Lowe

آثار پیکر بندی اجتماعی ریک لاو، شامل نقاشی‌هایی که از پروژه‌ی خانه‌های ردیفی و همچنین آثار انتزاعی جدیدی که پیوندی میان جنبه‌های مفهومی و اجتماعی کار او برقرار می‌کنند. در همین راستا، او در سال 1993 پروژه‌ی خانه‌های ردیفی را در منطقه‌ی سوم هیوستون—یکی از محله‌های تاریخی و فرهنگی مهم جامعه‌ی آفریقایی‌تباران آمریکا—همراه با دیگر هنرمندان و اندیشمندان خلاق بنیان گذاشت. این پروژه مجموعه‌ای از خانه‌های قدیمی و ویران‌شده‌ی نوع شات‌گان را به یک ناحیه‌ی فرهنگی پرجنب‌وجوش تبدیل کرد.

پروژه‌ دیگر ریک لاو سفر وال‌استریت سیاه در شیکاگو (از 2021 تاکنون)، که در آنها با هنرمندان و ساکنان محلی همکاری کرد تا آگاهی عمومی نسبت به موضوعاتی چون مهاجرت، ایجاد ثروت، و نابودی اجتماعات در پی کشتار نژادی تالسا در سال 1921 را افزایش دهد.

نقاشی‌های  لاو از پروژه‌های اجتماعی و عمومی در حال انجام او شکل گرفته‌اند—آثاری از جنس «مجسمه‌ اجتماعی» که طی آن، او فراتر از مرزهای مرسوم هنرهای تجسمی رفته و مهارت‌هایی در زمینه‌ی سازماندهی مدنی، فعالیت سیاسی، توسعه‌ی املاک و نقد معماری را به کار گرفته است.  لاو یک رویکرد سیال و متحول را پرورش داده که بر ایجاد تغییر از طریق دگرگونی ساختارها و فضاهای مشترک متمرکز بوده است.

 

 

 

 

سال 2014 میلادی

با توجه به توضیحاتی که در بالا راجع به موزه نادعلیان داده شد، می توان گفت که نادعلیان سهم زیادی در شکل گیری گرشگری در جزیره هرمز داشته است و هنرمندان بسیاری حالا در جزیره ساکن هستند. کارهای هنری زیادی انجام می شود. کوچه های اطراف موزه همه نقاشی دیواری شده اند و علاوه بر هنرمندان و گردشگران زنان، دختران  و کودکان بسیاری مشارکت فعال داشته اند.

نقاشی‌ها و دیوارنوشته های دیواری در محلات در چهارچوب آثار هنری جامعه‌ محور و برگزاری نمایشگاه‌های در محل های احیا شده می‌توانند از سویی موجب واکنش جامعه شدند و از سویی دیگر خود آنها با انجام نقاشی سعی کردند هویت جمعی خود را نشان دهند و تقویت کنند. محله ها با وجود تمرکز آثار هنری می توانند منحصر به فرد جلوه بدهد.  هنر معاصر همچنین پلی میان گروه‌های مختلف درون یک جامعه عمل می‌کند. پروژه‌های هنری مشارکتی هنرمندان افراد را از طیف‌های سنی، قومی و اجتماعی-اقتصادی مختلف گرد هم می‌آورند و گفتگو و درک متقابل را تشویق می‌کنند.

شاید مهم‌ترین نکته این باشد که هنرهایی مثل پیکر بندی اجتماعی هنر مبتنی بر جامعه، هنر زیست محیطی، هنر عمومی، نقاشی‌های دیواری، و ایجاد نگارخانه ها درمحیط متروکه ویا حاشیه نشین، اجرا شدند توسعه یافتن جامعه محلی نقش  ایجاد می‌کنند که ساکنان با هنرمندان تعامل و ارتباط بر قرار ‌کنند.

بر روی یکی از دیوارهای محله اطراف موزه مسیر کوچه ها از پلان بالا مشخص شده اند. اغلب خانه های این محله مکانی برای اسکان و غذاخوردن گردشگران تبدیل شده است. بعضی از هنرمندان مقیم جزیره در اطراف موزه زندگی می کنند.

 

پس از مدتی بدون دخالت نادعلیان کوچه هایی که او قبلا از آنها عکاسی کرده بود تمیز شدند. بسیاری از افراد به مرکز و موزه او می آمدند و از او می خواستند که خانه آنها را به گردشگران و هنرمندان معرفی کند. او به آنها می گفت اگر کوچه شما کثیف باشد گردشگر به آنجا نخواهد آمد.

یکی از کوچه های شهر هرمز در گذشته و حال، وضعیت فعلی آن، انتشار تصاویر عکس ها در محیط مجازی و تغییر کاربری خانه ها برای بومگردی نتیجه اش این بود که خود مردم محل محیط زندگی خودشان پاکسازی شود. البته هنوز در بسیاری از موارد از جمله محله اطراف موزه در محل هایی کثیف است.

نادعلیان به علاقمندان گردشگری در جزیره هرمز توصیه می کرد که دیوارهای خانه خودشان را نقاشی کنند. او هنرمندان را به آنها معرفی می کرد، آنها اسکان، غذا و  وسایل کار در اختیار هنرمند قرار می دادند و آنها نقاشی دیواری انجام می دادند.

 

 

مایک کلی (آمریکا)  Michael Kelley 

مایک کلی سعی می کند فرهنگ نازل را به هنر والا تبدیل می‌کند. او با زیبایی‌شناسی حاشیه‌نشینان و آسیب‌دیدگان، از جمله نقاشی‌های غیرحرفه‌ای‌ها کار می‌کرد.  در برخی پروژه‌ها، او آثار افراد «با استعداد اما ناتوان در انجام» (از جمله کسانی که با سوءمصرف مواد مبارزه می‌کردند) را در کارهایش باز آفرینی می کند. او با زیبایی‌شناسی عامیانه و خارج از حوزه روشنفکری، کرامت و دیده‌شدن موزه‌ای را به اشیاء و اشکالی می‌بخشید که معمولاً توسط دنیای هنر نادیده گرفته می‌شدند.

کارهایش در چهار چوب هنر مفهومی شامل اشیاء یافت‌شده، بنرهای نساجی، نقاشی، اسمبلاژ، کولاژ، پرفرمنس، عکاسی، صدا و ویدیو بود. کلی واقعاً به طور گسترده با زیبایی‌شناسی حاشیه‌نشینان و آسیب‌دیدگان کار می‌کرد. مشهورترین اثرش که این رویکرد را نمایان می‌کند «ساعات عشق بیشتر از آنکه بتوان بازپرداخت کرد و مزد گناه» (۱۹۸۷) است، جایی که هنرمند عروسک‌های پرشده رهاشده، پتوها، و دیگر اسباب‌بازی‌های مخملی را از فروشگاه‌های دست‌دوم محلی جمع‌آوری کرد تا اسمبلاژی آشفته بسازد. «ساعات عشق بیشتر از آنکه بتوان بازپرداخت کرد» ترکیبی آشفته از عروسک‌های دست‌ساز و پتوهایی است که مایک کلی در فروشگاه‌های دست‌دوم یافت.

تفسیری پیچیده، براندازانه و متأثرکننده درباره هنر و روابط انسانی، «ساعات عشق بیشتر از آنکه بتوان بازپرداخت کرد» مجسمه دیواری است متشکل از عروسک‌های قلاب‌بافی و حیوانات پرشده دوخته شده به پتوهای افغانی قدیمی که به نوبه خود به بوم چسبانده شده‌اند.

 

احمد نادعلیان و تعدادی از عروسک های کهنه در موزه اش، جزیره هرمزاحمد نادعلیان و تعدادی از عروسک های کهنه در موزه اش، جزیره هرمز

سالهای بسیاری است که عروسک کهنه جمع آوری می کنم. آنها تمثیلی از کودکانی هستند که حقوق آنها نادیده گرفته شده است. در محیط اجتماعی و یا حتی خانواده آسیب جسمی و روحی می بینند.  شاید بتوان عروسک را به عنوان زباله رها کرد. اما کودک نباید زباله تلقی شود. بهای آسیب اجتماعی و نابسامانی های روحی و روانی در جامعه و خانواده را کودکان می پردازند.

پال نیلسن  (نروژ، پروژه‌های هنر اجتماعی)  (Paul Nielsen  (Norway

در سال ۱۹۶۸، پال نیلسن، فعال جوان، با پیشنهادی برای تبدیل موزه مدرنا در استکهلم به یک زمین بازی ماجراجویی به آنجا مراجعه کرد. به مدت یک ماه، «مدلی برای یک جامعه کیفی» او فضایی را منحصراً برای کودکان، بدون والدین یا مربیان، ارائه می‌داد. لارس بنگ لارسن در مقاله خود، آرمان‌شهر یک جامعه خودسازمان‌یافته را که هدف آن تشویق آزادی شخصی و همکاری بین افراد بود، تجزیه و تحلیل می‌کند. مستندات این اثر بخشی از مجموعه MACBA را تشکیل می‌دهد.

 

دخترهای خندان شرکت کننده در دوره های آموزش فرهنگ، محیط زیست، آفرینش هنری و زبان انگلیسی در موزه دکتر احمد نادعلیان، جزیره هرمز
دخترهای خندان شرکت کننده در دوره های آموزش فرهنگ، محیط زیست، آفرینش هنری و زبان انگلیسی در موزه دکتر احمد نادعلیان، جزیره هرمز

بازی در هنگام اردوی تابستانی برای کودکانی که در کلاس های آموزش فرهنگ، محیط زیست و آفرینش هنری در موزه دکتر احمد نادعلیان شرکت کرده بودند ، تابستان سال 1394بازی در هنگام اردوی تابستانی برای کودکانی که در کلاس های آموزش فرهنگ، محیط زیست و آفرینش هنری در موزه دکتر احمد نادعلیان شرکت کرده بودند ، تابستان سال 1394

موزه یک کتابخانه و کلی اسباب بازی دارد. بعضی از روزها کودکان برای کتابخوانی به موزه می آیند. گاهی با آنها فریاد کشیدن و خندیدن را تجربه می کنیم و گاهی هم مراسم نمایش و رقص برگزار می شود.

پدرو رِیِس (مکزیک)  Pedro Reyes

پدرو رِیِس هنرمند مکزیکی است که اغلب با جوامع روی پروژه‌های هنر اجتماعی کار می‌کند.  در معروف‌ترین پروژه‌اش «پالاس پور پیستولاس» (بیل‌ها در ازای تفنگ‌ها) رِیِس ۱۵۲۷ تفنگ از منطقه کولیاکان در مکزیک را جمع‌آوری کرد و آن‌ها را به ۱۵۲۷ بیل تبدیل کرد که سپس برای کاشت ۱۵۲۷ درخت  استفاده شد.  این پروژه شامل مشارکت شهروندان در نابودی عمومی سلاح‌ها با استفاده از غلطک بخار در یک پایگاه نظامی بود، و فلز آن‌ها برای ساخت بیل‌هایی جهت کاشت درخت مجدداً استفاده شد. دسته هر بیل حاوی توضیحی است که نشان می‌دهد چگونه سلاح اکنون به ابزاری صلح‌آمیز تبدیل شده است  این پروژه ابتدا برای باغ گیاه‌شناسی در کولیاکان، شهری در غرب مکزیک با بالاترین نرخ مرگ و میر ناشی از تفنگ‌های دستی در کشور، طراحی شد. این پروژه با حمایت یک ایستگاه تلویزیونی محلی انجام شد که از شهروندان دعوت کرد سلاح‌هایشان را تحویل دهند، و یک فروشگاه زنجیره‌ای محلی به هر کسی که سلاحی تحویل می‌داد کوپن خرید ارائه می‌داد.  رِیِس این مفهوم را در پروژه دیگری به نام «خلع سلاح» ادامه داد، که در آن مقامات دولت مکزیک درباره ۶۷۰۰ تفنگ ضبط‌شده با او تماس گرفتند، که او آن‌ها را به آلات موسیقی تبدیل کرد و سازهای بادی و کوبه‌ای ساخت که مردم را از طریق موسیقی گرد هم آورد. پروژه‌های دیگر شامل «سناتوریوم» – یک کلینیک درمانی موقت و «سازمان ملل مردمی» – گردهمایی‌هایی درباره سیاست، صلح و انسان‌دوستی که با جامعه مدنی برگزار می‌شود و جوامع را از طریق بحث، تئاتر و فعالیت‌های حل تعارض درگیر می‌کند.

 

 

 

 

 

اگر صحبت از دوری از جنگ باشد می توان به دوچرخه صلح احمد نادعلیان اشاره کرد. در سال 1387 او از لاستیک های کهنه را بازیافت کرد و برای دوچرخه اش لاستیکی ساخت که اگر با آن در ساحل رکاب بزنی می نویسد نه به جنگ ، رویای صلح در خلیج فارس، محیط پاک و …

 

نادعلیان بیش از 1400 کیلومتر با دوچرخه در جزیره هرمز رکاب زد.  این مسافت به صورت نمادین مرتبط با میزان تقریبی ساحل خلیج فارس میباشد که از خرمشهر تا بندر عباس وسعت دارد. قصد ترویج فرهنگ صلح و صیانت از حریم جغرافیایی سیاسی و فرهنگی کشورش ایران بود.  هنر انسانی ترین راه را به ما نشان می دهد. پس از جنگ دوازده روزه سایه جنگ هنوز وجود دارد.

نادعلیان تا کنون تفنگی را جمع آوری نکرده است که آنها را تبدیل به ابزار مفید کند. او در یک مجموعه دنباله دار آهن های کهنه را به پیش یک چیلینگر دوره گرد برد و در کار مشارکتی صلاح سرد، شمشیر، چاقو و داس ساخت. او این سلاح را به زنان می دهد.

شمشیر تیز شده را به همسرم دادمشمشیر تیز شده را به همسرم دادم

البته که این نوع آثار احمد نادعلیان و عکس های آن استعاره ای هستند و باید رمز گشایی شود. در این اینجا سلاح دادن به زنان به معنی این است که به آنها فرصت بدهیم که از حقوق خودشان دفاع کنند. در ایران داس های زیادی گلوی زنان را بریده است. آنها بی دفاع هستند.

علاوه بر فعالیت های جامعه محور نادعلیان در جنوب او همیشه برای کوچروهای سنگسری رویدادهای اجتماعی فرهنگی و هنری برگزار می کند. در ایران برای اینکه زنان برقصد باید بجنگیم. در چند سال گذشته نادعلیان شرایطی را فراهم کرده است که یک گروه رقص بنام ورمز ککچا تشکیل شود. اگرچه به دلیل اعتبار فرهنگی خودش کار را تا کنون پیش برده است. اما افراد مخالف ساز حاکمیت را دوست دارند و برای افراد و مراکزی مثل اقامتگاه ها دردسر ایجاد کرده اند. به همین دلیل او چند بار رویدادها را در محیطی طبیعی برگزار کرد و مسئولیت آن را پذیرفت.

رقص یری یری زنان سنگسری

رقص زنان سنگسری “یری یری 

لیزا لو (Liza Lou)

لیزا لو (Liza Lou)  با رویکردی مجموعه‌هایی از زنان اغلب حاشیه‌نشین زولو در افریقای جنوبی را به کار گرفته تا منجوق‌ دوزی کنند. او از این صنایع دستی برای چیدمان ها و آثارش استفاده می کند. در دوربان، آفریقای جنوبی زنان پارچه مهره‌دوزی شده را به هم می‌دوزند که اثر هنری اصلی نمایشگاه او را آماده کنند. در جایی که او کارش را شروع کرد هفتاد درصد بیکاری وجود داشت.

او شروع به فکر کردن در مورد اینکه چه کسی از قبل «با این ماده رابطه‌ای داشته است و این اثر واقعاً کجا می‌تواند در زندگی آنها تغییر ایجاد کند» کرد. او گفت: «در آفریقای جنوبی، استعداد عظیمی در حوزه منجوق دوزی وجود دارد که به نسل‌های گذشته برمی‌گردد.

او مجسمه‌های زیادی را ساخته است که فقط با مهره ای منجوق دوزی پوشش داده شده اند.  چیدمان «  آشپزخانه » که هر سطح آن با مهره‌های درخشان پوشانده شده اند و نوع صنایع دستی تزئینی سنتی را به عرصه هنری معاصر ارتقا داد.

 

 

نادعلیان در سال 1387 پس از مطالعات و تجربیات اولیه در جزیره هرمز تصمیم گرفت که اولین دوره آموزش نقاشی با خاک های رنگی را برگزار نماید. هدف او این بود که بدون کمک نهادهای دولتی به زنان نیازمند به کار کمک کند که با استفاده از مواد طبیعی مثل خاکهای رنگی و کانی ها نقاشی کردن را یاد بگیرند.

دلیل انتخاب خاک رنگی برای ابداع یک نوع صنایع دستی نوپدید این بود که خاک ها و شن های رنگی این قابلیت را داشت که به عنوان نماد مطرح شود. البته بعد ها خام فروشی و استفاده از کمیت خاک موجب شد که بدل سازی خاک های رنگی را آموزش بدهد و حتی تدریجا کار با پارچه های بازیافتی جایگزین کار با خاک های رنگی شدند.

در کلاس هایش مراحل کار را به دختران و زنان نشان می داد . با گذشت زمان فنون تغییر کردند. روشی که او آموزش می داد مناسب زنان بود. کوبیدن خاک با هاون، الک کردن و نقاشی کردن بدون قلم مو مانند استفاده تزئینی از ادویه بر روی غذا با کار زنان سازگار بود.  او با موی بز و پر پرنده های دریایی قلم مو درست می کرد. هدف این بود که با بودجه کم آنها درآمد داشته باشند.

در جامعه ای که شغل کافی وجود نداشته باشد ، زنان و کودکان آسیب بیشتری می بینند. آنها قربانی خشونت می شوند. از دید من جزیره هرمز با تمام زیبائی هایش و عظمت تاریخی آن رنج می برد.

پس از مدتی دختران و زنان در خانه های خودشان کارگاه نقاشی راه اندازی کردند.

استفاده از چوب کبریت تراش داده شده به عنوان قلم مو

یکی از زنان که قلم مو نداشت چوب کبریت را تراش داده بود و با آن طراحی می کرد. این روش در گذشته دور برای ایجاد نقش حنا رایج بوده است. و برای نادعلیان آموزنده بود. آنها در موارد بسیاری با خلاقیت خودشان کار را پیش می بردند.

 

اعضای انجمن زنان نقاش جزیره هرمز در موزه دکتر نادعلیان

در سال 1392 زنانی که با استفاده از خاک های رنگی نقاشی می کردند انجمن زنان نقاش جزیره هرمز را در موزه دکتر نادعلیان تشکیل دادند. یکی از اطاق های موزه برای دفتر این انجمن در نظر گرفته شده بود.  در آن سال ها نقاشی در جزیره هرمز تبدیل به یک صنعت خانگی شده است. تعدادی از آنها در موزه کار می کردند و بسیاری دیگر مستقل کار می کردند و در مقابل قلعه پرتقالی ها به فروش می رساندند.

نادعلیان در سال 1394 پارچه نقاشی پشت شیشه را ابداع و به صورت رایگان به زنان بسیاری در روستاهای جزیره قشم آموزش داد. حالا این آثار در موزه و نگارخانه های او به فروش می زسند.

پارچه نقاشی پشت شیشه طرح احمد نادعلیان و اجرا دختران روستای سلخ قشم

پارچه نقاشی پشت شیشه طرح احمد نادعلیان و اجرا دختران روستای سلخ قشم

مانکن ها :همزیستی بین کالبد غربی و سنت های پر نقش و نگار

یک بار نادعلیان تعداد زیادی مانکن را در بازار قدیم قشم دید. به عنوان زباله دور ریخته شده بودند. همه را جمع کرد و از خانم ملاح زاده که آن زمان در موزه کار می کردند درخواست کرد که روی بدن زن نقشهای تزئینی نقاشی کند.  نتیجه نهایی آن در موزه و نگارخانه های در هرمز، لافت و تهران به به صورت چیدمان نمایش در آمده اند. پس از سالها کار جامعه محلی به چشم دیده و باور کرده اند که نادعلیان می تواند هر زباله ای را به هنر تبدیل نماید.

مهدیه ملاح زاده در حال انجام طرح های نقش حنا بر روی مانکن

مهدیه ملاح زاده در حال انجام طرح های نقش حنا بر روی مانکن

نادعلیان می خواست همزیستی بین کالبد غربی و سنت های پر نقش و نگار را نشان دهد.  در زیست خودمان این همزیستی بوجود آمده است.

 

مانکن نقاشی شده و نقاشی زن با روبنده عربی، در مجموعه خصوصی نگهداری می شوند. مانکن نقاشی شده و نقاشی زن با روبنده عربی، در مجموعه خصوصی نگهداری می شوند.

 

نقوش طلایی گلابتون بر روی کاسه دستشویی شکسته خانه لافت

در اثر دیگری از خانم نرجس عبیری خواست که روی یک کاسه دستشوی شکسته نقاشی انجام دهد. برای جامعه سنتی ایران این یک چالش است که چگونه یک شئ که زباله محسوب می شد و ارزش اقتصادر نداشت حالا به کالای فرهنگی و هنری تبدیل شده است و ارزش اقتصادی دارد.

نقاشی مشترک احمد نادعلیان و یکی از زنان روستاهای قشم

در بسیاری از روستاهای جزیره قشم، مردم بومی به دلیل برخی باورهای مذهبی از به تصویر کشیدن پیکره‌های زنده اجتناب می‌کنند. دختران و زنان جوان جزیره در نقاشی طرح‌های تزئینی عالی هستند. من خودم چهره‌ها را نقاشی کردم و آنها پس‌زمینه را نقاشی کردند.

نقاشی مشترک احمد نادعلیان و یکی از زنان روستاهای قشم

طرح‌هایی که توسط زنان نقاشی شده‌اند، امید و نشاط آنها را نشان می‌دهد. اگرچه آنها هرگز از نقاشی به عنوان وسیله‌ای برای نشان دادن درد و زخم‌های خود استفاده نمی‌کنند، من دوست دارم در کنار نقاشی تزئینی، رنج‌های آنها را به تصویر بکشم. در فرآیند خلق اثر هنری، دوست دارم فاصله بین درد و طرح، و خصوصی و عمومی را کم کنم. من در فضای ما بین زندگی می کنم.

هنر مبتی بر جامعه می تواند شکاف‌های فرهنگی بین هنرمند میهمان و میزبان بومی در یک جامعه را پر کند. در کارگاه‌ها، جشنواره‌ها، و نمایشگاه‌هایی که افراد با پیشینه‌های مختلف در خلق آثار شراکت داشتند، هنر او در جزیره موجب شد که  اهالی هرمز و گردشگران درک متقابل بهتری از هم پیدا نماید و در نهایت انزوای اجتماعی را کاهش پیدا کرده است.  نکته کلیدی این بود که در این مناطق گاهی جامعه بومی تحت تاثیر هنر معاصر قرار گرفتند و در حد توان خود سعی کردند آن را بومی سازی کنند. در این روند دیگر هنر از بیرون تحمیل نمی شود. موزه نادعلیان محیط های متروکه بسیاری را جان بخشی کرده است. او معمولا به مالکان بومگردی ها و سفرخانه ها توصیه می کند که دیوارهای بیرونی و حیاط را با نقاشی و کار هنری متحول کنند. در موارد بسیار خانه ها به هنرمندانی که احمد نادعلیان معرفی کرده است اسکان و غذا دادند که در حیاط و دیوارهای بیرونی نقاشی دیواری انجام شود. در بسیاری از موارد مالکان خانه ها و خانواده آنها در انجام کار مشارکت داشتند. در چنین مواردی خود آنها احساس می کردند هنرمند و توانمند هستند و در کنار هنرمندان رشد کردند. زمانی که اعضای جامعه در کارهای هنری هنرمندان میهمان سهیم شوند، پیوندهای اجتماعی قوی‌تری بین آنها ایجاد می‌شود و احساس مالکیت مشترکی نسبت به هویت فرهنگی آن آثار پیدا می‌کنند. در چنین مواردی هنر به ابزاری برای پیکر بندی اجتماعی تبدیل می‌شود.

Views: 4

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *