دلیل جابجایی ادامه فعالیت های هنری از جزیره هرمز به روستاهای قشم در سال 1394

پس از یک دهه فعالیت در جزیره هرمز در نهایت متوجه شدم که میزان توجه و کارشکنی، سنگ اندازی، دسیسه سازی آنقدر زیاد شده اند که ادامه فعالیت خیلی سخت شده است. در هرمز افرادی در میراث، ارشاد، داخل شهر، سرمایگذارهای زمین خوار، افرادی به ظاهر فرهنگی در لباس خبرنگار یا هنرمند شناخته شده در سطح استان همه کارشان این شده بود که مانع و مشکل ایجاد کنند. البته اکثریت مردم هرمز و بسیاری از مسئولین ، چهرهای فرهنگی استان و ساکن جزیره هرمز حامی ما بودند.  چنین فضای دوقطبی که ایجا شده بود کار را سخت کرده بود.

 

با همراهی خانواده ام در شرق شهر هرمز مقابل مجتمع گردشگری دو قطعه زمین خریده بودیم. قصد ما توسعه بود.  همسرم مخالف ماندن و توسعه فعالیت هایمان بود. مخالفت ها از سال های اولی که خانه خریدم وجود داشت و در نوشته های پیشین به آنها اشاره شد.

 

“اعلام حاکمیت نادعلیان بر جزیره هرمز” ، از صفحه قدیم مرتضی نیک نهاد

در واکنش به خبر ایسنا مرتضی نیک نهاد نوشته بود “اعلام حاکمیت نادعلیان بر جزیره هرمز” به گونه ای واکنش نشان داد که گویی آلفونسو د آلبوکرک پرتقالی دوباره به جزیره برگشته است. 

واکنش هنرمندان هرمزگانی به حضور و ماندن نادعلیان در جزیره هرمز چه بوده است؟

نکته ای که نمی شود انکار کرد این است فضای فرهنگی بندرعباس در گذشته بیشتر با لابی های قبیله ای هدایت می شد. بعضی از افراد در گذشته بدون شناخت جبهه گیری می کردند.

 

دیدگاه  ابوذر نوروزی نژاد در مورد آمدن احمد نادعلیان به جزیره هرمز، از صفحه قدیم مرتضی نیک نهاد

 ابوذر نوروزی نژاد همیشه منتقد جمعی از افرادی بود که به من حمله می کردند.  اما در یکی از صفحات مرتضی نیک نهاد نوشته ای با اسم وبلاگ ابوذر نوروزی نژاد درج شده بود:  “برای فتح ایران توسط اسکندر چوپانی وجود داشت که راه میانبر را به یونانی نشان داد. “راه میان بر هرمز را دوستان به یونانی ها آموختند!”

 

“حمایت از هم را تمرین کنیم. لااقل در مقابل نیت های شوم ! ” ، از صفحه فیس بوک مرتضی نیک نهاد و دیدگاه سعید آرمات و خیام مویدی

 

در جایی دیگر مرتضی نیک نهاد نوشته بود “حمایت از هم را تمرین کنیم. لااقل در مقابل نیت های شوم ! ” در ذیل نوشته او سعید آرمات نارضایتی خود را از حضور من در جزیره هرمز اعلام کرد و دکتر نادعلیان را بی بته ، پیله ور … معرفی کرد.

برای من خیلی سخت است که فردی شاعر هرمزگان باشد و آشکارا دروغ بگوید. آنچه که این شاعر دروغگو نوشته است اصلا با واقعیت تطبیق ندارد. گزارش آن در سایت قدیم من هست. چرا می گویم ایشان دروغگو هستند؟ چون خودشان را شاهد ماجرا معرفی می کنند. و آنچه ایشان نوشته است اصلا فرسنگ ها با واقعیت فاصله دارد. دو دختر هرمزی آنجا بودند که همکار من بودند.

واکنش هنرمندان هرمزگانی به حضور و ماندن نادعلیان در جزیره هرمز چه بوده است؟

آقای خلیل زارعی که در آن زمان متصدی و یا سرنگهبان قلعه پرتقالی ها بودند و چند نفر دیگر با واگذاری آن به زنان مخالفت کردند.  آقای زارعی در آن سال ها همیشه با یک ماشین در حال مسافر کشی بود. مدتی به دلیل بی تدبیری به بندر عباس منتقل شده بود. اخیرا شنیدم نه تنها به جزیره هرمز باز گشته است بلکه رسما به عنوان نماینده میراث فرهنگی منسوب شده است. امیدوارم این موضوع صحت نداشته باشد. در جزیره هرمز شایسته سالاری معنی ندارد. یک بار دوستی برزیلی به من گفت که در کشور ما انتخاب مربی تیم ملی از رئیس جمهور مهم تر است. با شرایطی کنونی جزیره هرمز، مسئولیت نماینده و یا مدیریت گردشگری از بخشدار بودن و یا شهردار بودن مهم تر است. ناخدایی که نتواند یک قایق کوچک را مدیریت کند، چگونه می تواند کشتی گردشگری را هدایت کند. شخصی که حالا مسئول تعیین شده است، در گذشته به دلایل منافع شخصی بیشتر مانع پیشرفت گردشگری در جزیره بوده است.

مخالفت نماینده میراث فرهنگی برای راه اندازی فروشگاه آثار زنان در خانه جری پولاک

در روز دوم که بیست و چهارم بهمن ماه 1391 بود دو نفر از دختر ها با توصیه خانم صدیقه حسینی من را همراهی کردند. برای بساط پهن کردن با شهردار وقت هماهنگی انجام داده بودم. اول در کنار یک دکه فلزی نشسته بودم که در کنار ورودی اسکله وجود دارد. ابتدا آقای اصغر نیک به من مراجعه کردند و گفتند اینجا را من اجاره کرده ام و شما باید بروید. من محل نشستن را تغییر دادم.

زمانیکه دختران هرمزی من را همراهی کردند، چند مرد متعصب مزاحمت ایجاد کردند و آثار هنری اجرا شده توسط زنان که پشت شیشه اجرا شده بود را شکستند.  پس از عکاسی آثار شکسته تمامی شیشه های شکسته را جمع آوری کردم.

آثار هنری اجرا شده توسط زنان که به دلیل تعصب شکسته شد
آثار هنری اجرا شده توسط زنان که به دلیل تعصب شکسته شد

زمانیکه برای اعتراض به دفتر بخشداری رفتم یکی از افرادی که در اسکله مزاحمت ایجاد کرده بود به آنها آمده بود و در حضور بخشدار صورت من را با سیلی سرخ کرد.

 

همیشه در مورد سیلی خوردن تردید وجود دارد. پزشکی قانونی صربه سخت و جراحت را تایید کرده بود. دلیل جراحت این بود که انگشتر در دست داشتند.
همیشه در مورد سیلی خوردن تردید وجود دارد. پزشکی قانونی ضربه سخت و جراحت را تایید کرده بود. دلیل جراحت این بود که انگشتر در دست داشتند.
همیشه در مورد سیلی خوردن تردید وجود دارد. اقراد حاضر در یخشداری که شاهد بودند این موشوع را تایید کردند. چون انگشتر در دست داشتند. به همین دلیل محکوم شدند.
همیشه در مورد سیلی خوردن تردید وجود دارد. افراد حاضر در بخشداری که شاهد بودند این موضوع را تایید کردند. چون انگشتر در دست داشتند. به همین دلیل محکوم شدند.

چند روز بعد احساسم را بر چهره ام نقاشی کردم

دو روز بعد از سیلی خوردن احساسم را بر چهره ام نقاشی کردم
دو روز بعد از سیلی خوردن احساسم را بر چهره ام نقاشی کردم
دو روز بعد از سیلی خوردن احساسم را بر چهره ام نقاشی کردم

 

زخم ها: پس رویداد آثار مشترک احمد نادعلیان و زنان جزیره هرمز

زخم ها: آثار مشترک احمد نادعلیان و زنان جزیره هرمز

حتی پس از رفتن من به جزیره قشم واکنش ها و پیامدهای حضور من در هرمزگان ادامه داشت.  در دیماه 1394 در سینماهای کشور به نمایش درآمد. سرانجام در اردیبهشت ماه سال 1395 همزمان با برنامه های روز خلیج فارس در بندر عباس نیز به نمایش در آمد. نه همه هنرمندان هرمزگان ، اما خیلی از هنرمندان مقیم بندر عباس بنا به دلایل متعددی فیلم را دوست نداشتند. در روز نمایش به آن واکنش نشان دادند. یکی از افراد جوان به روی سکو رفت و جلو پرده راه رفت.  دکتر پیروز مجتهدزاد که به عنوان میهمان در روز نمایش حضور داشت، گفت من آنچه که موضوع فیلم است به صورت عینی در سالن نمایش دیدم !!!

در جلسه ای که دوست داشتند فیلم نقد و بررسی بشود فضایی را ایجاد کردند که چندان خوشایند نبود. مرحوم نعیمی فریاد کشید و از آنها خواست که حرمت ها را نگه دارید.

در مراسم روز خلیج فارس سنگ تمام گذاشتند. در آن چند روز در یکی از شبکه های اجتماعی این مطالب رد و بدل شده بود:

این مطلب منتشر شد که  همه فیلم سازان بدانند اگر موضوع چالش برانگیری را انتخاب کردند ، با چه انتظارات و پیامدهایی روبرو می شوند. برای مدعیان فرهنگ و هنر هرمزگان متاسفم.

تصویر نامه انجمن هنرهای تجسمی هرمزگان بر علیه احمد نادعلیان
پیامدها و واکنش ها به فیلم جزیره رنگین خسرو سینایی

در دیماه سال 1394 رئیس دفتر امام جمعه وقت جزیره با من تماس داشت. با لحن بدی و به روش توهین آمیزی گفت “نادعلیان، کحا هستی” گفتم جزیره هرمز ” به صورت امری به من گفت سریع بدو اینجا (دفتر امام جمعه وقت). هیچوقت به عمرم کسی اینگونه من را خطاب قرار نداده بود. در آن جلسه به بهانه دفاع از یک خانم موضوعاتی مطرح شد که منطقی نبودند. در امتداد آن جلسه چند ماه بعد برای پاسخگویی یک گزارش به دور از واقعیت به اداره اماکن قشم و دادگاه رفتم و در نهایت تبرئه شدم و قرار منع تعقیب صادر شد.

ضرورت نگارش این تجربه ها:

در هر جای دنیا کار تاثیر گذاری انجام شود، منفعت شما، افراد موازی و مخالف موجب می شود که اختلافاتی ایجاد شود. افرادی مواردی را مطرح می کنند که شما را به حاشیه هدایت کنند. از معیارهایی به عنوان ابزار استفاده می کنند که چه درست یا اشتباه ارزش اخلاقی تلقی می شود. نیت اصلی اخلاق نیست. دفاع از اخلاق، ابزار است. اگر تا کنون مشکل نداشتید، شاید کاری تاثیر گذار انجام نداده اید. اگر روزی خواستید کاری انجام دهید، خودتان را برای چالش ها آماده کنید. هر چه که میزان تغییر و تاثیر گذاری بیشتر باشد، مشکلات بیشتر می شود. البته در بلند مدت فعالیت مثبت شما صاحبانی پیدا خواهد کرد.

 

سند قرار منع تعقیب احمد نادعلیان در دادسرای عمومی و انقلاب قشم
احضار به دفتر امام جمعه در جزیره هرمز در سال 1394

افرادی در جزیره از معدن خاک سرخ سود می بردند. رشد گردشگری این سفره را جمع کرد. افراد غیر بومی بسیاری نیز برای زمین خواری آمدند. نوشتن و اطلاع رسانی علیه آنان مشکل ساز بود.

 

نوشته من در اینستاگرام در خصوص مخالفت من با ساخت و ساز شرکت بهدین کیش در طبیعت هرمز و بعد مشکلاتی که برای من ایجاد کردند.

 

به دلیل تمام مشکلاتی که در بالا مروزر شد تصمیم گرفتم فعالیت هایم را در جزیره هرمز فقط حفظ کنم. توسعه فعالیت ممکن نبود.

تصمیم گرفتم به جزیره قشم بروم. در سفرهای سال های 1365 و 1366 به جزیره قشم و روستاهای آن علاوه بر طبیعت و زندگی، با فرهنگ، تاریخ، آئین های مردم آنجا آشنا شده بودم.

بر خلاف جزیره هرمز که از سال 1385 به آنجا رفتم، از دوران دانشجویی (سال 1363) همیشه به قشم سفر می کردم و محیط آنجا را خوب می شناختم. در سفرهای سال های 1365 و 1366 به تعدادی از روستاهای قشم سفر کردم. آن زمان تا باسعیدو رفتم. در مسیر از مناظر و چهره های مردم، صیادان کارگران عکاسی و طزاحی می کردم.

قبل از سفر اروپا زمانیکه در دانشکده هنرها تدریس می کردم به تنهایی و همراه دانشجویانم به جزیره قشم سفر داشتم. در زمان سفرهای دانشجویی من منطقه آزاد وجود نداشت و افراد غیر بومی خیلی کم بودند. گردشگری به مفهوم امروزی وجود نداشت.

بخش اول سفر های احمد نادعلیان به جزیره قشم از سال 1363 تا 1366 : طعم زندگی
بخش دوم سفر های احمد نادعلیان به جزیره قشم از سال 1363 تا 1366: فرهنگ،تاریخ، آئین ها و سنت ها

از زمان سفرهای دانشجویی و زمانی که در زمان تدریس در دانشگاه تهران به قشم سفر می کردم می دانستم که مردم جزیره قشم اغلب اهل تسنن شافعی هستند. اقلیت شیعه هم زندگی می کردند. با اینوجود سرتاسر جزیره قشم مناطق زیادی وجود دارد که مقابر مشایخ و بزرگان را نشان می دهد. تاثیر تصوف مشهود بود. در فرهنگ عامه مردم آنجا، نظرگاه اهمیت داشتند. شواهد نشان می دهد که در گذشته دور فرهنگ مذهبی و یا باورهای عامه مردم جزیره قشم به فرهنگ شیعی نزدیک بوده است.  پس از بازگشت از اروپا ارتباط من با جزیره قشم قطع نشد.

احمد نادعلیان: سفری پس از بازگشت از انگلستان به جزیره قشم با خانواده در سال 1383

از پائیز سال 1394 برای نهادینه شدن نقش هنر در توسعه فرهنگی و اقتصادی جوامع محلی، فعالیت های من در روستاهای جزیره قشم شروع شد.  اولین مقصد من روستای لافت بود. به همراه آقای امیر کاووسی که با همسرشان به پلور آمده بودند و مقیم قشم بودند به لافت رفتیم و با آقای اخلاصی گفتگو داشتیم. ایشان دوست داشتند من در مجموعه ارسلان فعالیت کنم. محیط خشک آنجا را دوست نداشتم. در لافت به دنبال یک خانه محلی بودم. با به آقای دشتی زاده پیشنهاد دادم که در محیط اکو موزه فعالیت داشته باشم. موافقت نشد.

بواسطه یکی از دانشجویان دکترایم (خانم دکتر فرزانه سلیمانی) با زینت دریایی و خانواده اش آشنا شدم.

یک روز به همراه آرش ابراهیمی و آرش ابادرپور به سلخ رفتیم. زینت استقبال گرمی از ما داشت. در طی چند ماه به دفعات به سلخ رفتم. هر بار زینت دریایی برایم وسیله هماهنگ کرد که از اسکله قشم به سلخ بروم، به بهترین نحو ممکن از من پذیرایی کردند.  از زینت و خانواده اش متشکرم که به من محبت کردند.

Views: 9

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *