زمانیکه دانشجوی دوره کارشناشی نقاشی بودم گاهی اوغات در محیط طبیعی و در کنار دامداران برای خودم سرپناهی می ساختم. در آنجا زندگی و نقاشی می کردم.
پس از دنیا رفتن مرحوم پدرم ماشین پیکان او از طرف خانواده به من واگذار شد. با همین وسیله گاهی مادر و دو خواهرم را با خودم به طبیعت و سفر می بردم. در طبیعت زندگی و نقاشی می کردم.
زندگی ماجراجویانه، رسانه گرایی، اجتماعی بودن و گرایش به هنرهای متفاوت همیشه در وجودم و آثارم دیده می شود.
در این تصویر دیده می شود که از گل های آماده استفاده شده است. بر روی پالت نقاشی و روی بوم گل های واقعی شقایق به کار برده شده اند.
بر روی بدنه این وسیله کاری متفاوت اجرا کرده بودم. در آن زمان من و دانشجویان هنر از هنر مفهومی یا کانسپچوال هیچ نمی دانستیم.
زندگی من همیشه در حد توانم ثبت شده است. این نوع زندگی و تجربه زمینه ای شد که سریع از انگلستان برگردم و به همراه خانواده در طبیعت زندگی کنم.
Views: 3