استفاده از متن و عکسهای نادعلیان در سایت های دیگر ممنوع است.
تا دیماه سال 1385 جزیره هرمز در رسانههای مجازی شناخته شده نبود. در موتورهای جستجو فقط مصاحبه صادرات خاک معدن سرخ وجود داشت. جشنواره دیماه سال 1385 بیشترین تاثیر را در معرفی جزیره هرمز در خبرگزاریها داشت. برای این ادعا مستندات زیادی وجود دارد. ابتدا نحوه پوشش خبر توسط اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان منعکس میشود. و بعد خبری در خبرگزاری ایسنا منتشر شد و بازتاب خبری آن در روزنامهها و مجلات معرفی میشود.
در اولین سفرم به جزیره هرمز به صورت شفاهی از هنرمندان شنیدیم که «خدا دنیا را نقاشی کرده و بقیه رنگها را در هرمز رها کرده است». بعدها بهواسطه آقای حسین قنبری از پیشکسوتان و بزرگان جزیره هرمز متوجه شدم که این مطلب را هنرمند چک تبار «جری پولاک» قبل از انقلاب گفته بوده است. او در سالهای 1351 تا 1357 در جزیره هرمز زندگی میکرده است. تا آنجا که من و همکاران پژوهشگر بررسی کردهایم در اسناد قبل از سال 1385 این گفته جایی ثبت نشده بود. با وقوع انقلاب اسلامی، به دلیل ارتباط «جری پولاک» با دربار پهلوی و واکنشهایی علیه او از هرمز گریخت و ایران را ترک کرد. چون بخشی از خانه او به آتش کشیده شد. اسنادی از بین رفتند و افکارش فراموش شدند. علی رغم اینکه این نقل قول وجود داشته است، هیچگاه فراتر از استان شنیده نشده بود. من تاکنون سندی ندیدم. اگر خوانندههای این متن سندی دارند ارسال کنند تصحیح میشود. در مورد جری پولاک تحقیق مستقلی انجام دادهام که روزی منتشر میشود.
ضرورت بحث
در چند هفته گذشته در مباحثی که در کلاب هاوس بحث میشد شرکت کردم. فضای روشنفکری به شدت نسبت به حضور سرمایه گذار و اقامتگاه ماجرا انتفاد میکنند. از طرف دیگر اعلام میکنند که چرا جزیره پاتوق افراد هیپی شده است؟ با این توصیف چندان عاقلانه نیست که بنویسم نقش ما و یا من چه بوده است. واقعیت را مینویسم چون فکر میکنم نگاه آنان عمیق نیست. گفتوگوها برای مرکز هرمز شناسی ضبط شد. در زمان مناسب با دیدگاه انتقادی نسبت به مطالبی که بیان شده نظرم را خواهم نوشت.
از طرف دیگر در خود جزیره هرمز گاهی افراد نا آگاه عنوان میکنند که زمانیکه جزیره هرمز شناخته شد، دکتر نادعلیان به جزیره هرمز آمد. او با جزیره هرمز معروف شد و در سالهایی که اینجا زندگی کرده است پول خوبی به جیب زده است و. ..
لینک زیر را ببینید
احمد نادعلیان – چیدمان ویدیویی و صدا : با عنوان یک زن و سه مرد از جزیره هرمز
پیشینه رسانهای احمد نادعلیان
احمد نادعلیان پس از بازگشت از اروپا در دهه اول فعالیت خود اغلب در حوزه هنرهای محیطی کار میکرد. ابتدا کارهای او در کتابهای مرجع بینالمللی منتشر شد. به دلیل این دستاورد یکی از هنرمندان ایرانی بود که کاری محیطی او در دوسالانه ونیز معرفی شد. بعد از آن برای انجام کارهای هنری، به کشورهای زیادی دعوت شد.
با چنین پیشینهای خبرنگاران ایرانی سلسله سفرهای احمد نادعلیان به گوشه و کنار دنیا برای انجام اثر هنری را در خبرها گزارش کردند و بسیاری از آنها برای مطبوعات گفتوگوی اختصاصی ترتیب دادند. از طرف دیگر دلیل بازتاب وسیع کار او در این بود که هنری که او دوست داشت رسانهمحور بود و علاوه بر وب سایت شخصی مجله الکترونیک داشت.
معرفی کارهای احمد نادعلیان در کتاب ها و مجلات بین المللی
گفتگو ها با احمد نادعلیان در مجلات و رونامه های ایران
هنر بازیافت: استفاده احمد نادعلیان از روزنامه ها و مجله ها برای تولید اثر هنر هنری
خانم راد از خبرگزاری ایسنا همانند سایر خبرنگاران هر چند وقت یک بار برای من ایمیل ارسال میکردند و یا تماس تلفنی داشتند و جویا میشدند که چه کاری انجام میدهم؟ این ایمیل مربوط به سه سال قبل از آمدن به جزیره هرمز است.
در متن نوشته شده: سلام آقای نادعلیان امیدوارم کارها خوب پیش بره. لطفاً از خودتون یه خبری به من بدهید. کارا چطور پیش میره؟ خبر تازه دارید؟ منتظرم مرسی راد
دلیل اینکه متن فارسی را به حروف انگلیسی (پینگلیش) نوشتهاند این است که در آن زمان همه ایمیلها به خوبی کلمات فارسی را پشتیبانی نمیکردند.
پس از مدتی به تجربه برای من ثابت شده بود که در بعضی از زمانهای سال زمانی کمبود خبر وجود دارد خبرنگاران با هنرمندان تماس میگیرند و خبر و یا گفتوگویی را تنظیم و یا تولید میکردند. از دید آنها آقای نادعلیان همیشه خبری داشت چون سفرهای پی دربی به گوشه و کنار دنیا داشت یا در پلور جشنواره برگزار میکرد و یا اینکه توسط انجمنها و نهادها دعوت میشد.
اطلاعرسانی کارگاه هنر محیطی در اسناد اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هرمزگان
آنچه که مسلم است اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هرمزگان قبل از رفتن من به بندرعباس از طرف خودش برای روابط عمومی و ادارات استان اطلاع رسانی لازم را داشته است. بیست روز قبل از کارگاه چنین نامهای ارسال شده بود.
زمانی که به بندرعباس رسیدم متوجه شدم که این در حد یک کارگاه آموزشی و آنچه که در گزارشات خود اداره ارشاد منعکس شده بود شرکت کنندهها را در حد یک کارآموز معرفی میکرد. حتی تا یک سال بعد از جشنواره هنرمندان در گزارش خبرنامه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هرمزگان کارآموز معرفی شدهاند.
معمولاً به دلایل مختلفی هر جا که دعوت میشدم سعی میکردم که جایگاه این رویداد و سطح انتظارات را بالا ببرم. با این رویکرد در نحوه خبررسانی در سایت هم مداخله میکردم که در نهایت از نظر رسانهای به نفع شرکت کننده بود. چون در سابقه آنها ذکر میشد که در جشنوارهها شرکت داشتند. اگرچه بالابردن سطح آنها نتیجهاش توهم بعضی از آنها بود و پس از مدت کوتاهی یک از آنها میخواست مسیر تاریخ هنر را عوض کند. هر عملی پیامدهای خوب و بد دارد.
به هر حال در واقعیت زمانی که به بندرعباس رسیدم به اعضای انجمن هنرهای تجسمی پیشنهاد دادم که اگر عنوان جشنواره خلیج فارس باشد بهتر است. بیشتر دلایل فرهنگی داشتم. دلایل من در خبری که منتشر شده ذکر شده است. البته بعدها منتقدین این پیشنهاد من را نقد کردند که به جشنواره سمت و سوی سیاسی دادم. اما از دید من جشنواره خلیج فارس یا هنر محیط خلیج فارس صیانت از جغرافیای فرهنگی بود.
تمامی افراد ایرانی داخل کشور و خارج از کشور بر این توافق دارند و فکر میکنند صیانت از این نام میتواند از تصاحب تدریجی آنجا دفاع نماید. تلاشهای من محدود به این رویداد نبوده و کارهای شخصی بسیاری برای خلیج فارس انجام دادم و اگر نیت من سیاسی بود هرگز در کارهای بعدی این روند رو به دنبال نمی کردم و در یادداشتهای بعدی دلایل فرهنگی، پیامدهای و دستاوردهای این رویدادها را توضیح خواهم داد.
انتشار اخبار جزیره هرمز را در خبرگزاری ایسنا و با همکاری صمیمانه سرکار خانم زهرا راد شروع کردم. از سالها قبل از حضور در جزیره هرمز با هم همکاری داشتیم.
در اولین روز جشنواره این عکسها را برای خانم راد ارسال کردم. گفتوگویی انجام شد. شماره آثای همایون امیرزاده نیز داده شد. ایشان نیز برنامه و هدف را توضیح دادهاند.
اگرچه از دید برگزارکنندگان این اتفاق در همه گزارشها یک کارگاه محسوب میشد ولی از دید من جشنواره خلیج فارس نامگذاری شد. یک روز بعد از اطلاعرسانی من، اداره ارشاد این نامه را به خبرگزاریها ارسال کرده بود.
یک روز بعد از اطلاعات و اخباری که من برای ایسنا ارسال کردم و نام خلیج فارس قید شده بود و اهدافی را بیان کرده بودم از طرف روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان نیز نامهای به همه نشریات استان ارسال شده بود و از طرف دیگر برای خبرگزاریها نیز مخابره شده بود. حالا پس از گذشت سالها باید پرسید که در روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان چه سندی وجود دارد که این اطلاعرسانی موثر بوده است.
پس از کارگاه به تهران رفتم روزهای زیادی روی سایت و گزارش آن کار کردم و برای انتشار آماده کردم. تصاویر را برای خانم راد ارسال کردم.
چند روز گذشت و خبری نشد. احساسم این بود که کوتاهی و یا بی اعتنایی صورت میگیرد. در آن زمان برای من کاملاً روشن و واضح بود که این یک اتفاق مهم خواهد بود.
به میزبانان و آقای پشتکوهی قول داده و برنامهریزی کرده بودم که در اوایل بهمنماه همان سال به همراه دانشجویانی که در کارگاههای هنر جدید و هنر محیطی من شرکت میکردند به جزیره هرمز بروم.
در مخزن ایمیلها دیدم که یک نامه گلایهآمیز به سرکار خانم راد نوشتهام که «شما زهرای سابق نیستید و چرا این خبر رو منتشر نمیکنید». در توضیحاتم نوشته بودنم که خیلی برای آن زحمت کشیدم.
بعد از ارسال لینک یکی دو روز بعد خانم راد پاسخ دادند که خبر آماده است خبر تکمیلی و بهزودی ارسال میشود.
چند روز قبل برای نوشتن این خاطرات (شهریورماه) با خانم راد تماس گرفتم و سوال من این بود که چرا در آن زمان سریع عمل نکردند؟ درحالیکه همیشه خودشان پیگیر اخبار بودند. موضوعی را به من گفتند که تاکنون نمیدانستم. خانم راد گفتند در آن زمان افرادی از مدیران فرهنگی وقت شاید به دلیل حساسیتهایی که منشا مشخصی نداشتند یا شاید هم سلیقهای که تنه به رقابت منفی میزد به مدیران جهاد و ایسنا گلایه میکردند که دلیل توجه به اخبار مربوط به احمد نادعلیان چیست؟ چرا تعداد اخبار او انقدر زیاد است؟ بنابراین در بخش فرهنگی قرار بر این میشود اخبار با فاصله زمانی روی خط برود تا حساسیتی را حتا از جنس حسادت برانگیخته نشود.
در آن زمان خانم راد این موضوع را از من پنهان کرده بودند. اگر میگفتند خبرگزاریهای دیگری تمایل داشتند که روی این خبر کار کنند. به هر حال از نظر حرفهای من میدانستم که پیش خبر آن، با ایسنا شروع شده بود و اگر حرفهای رفتار میکردیم باید خود ایسنا ادامه اخبار را کار کند. در آن زمان شخصا قبل از ارسال خبرگزاری خبر را در سایت منتشر نمیکردم. چون همه خبرنگارها استفاده میکردند. این رفتار اعتبار خبر را کم میکرد.
به هر حال خبر منتشر شد. خانم راد در گفتوگوی اخیر به من گفتند که پس از انتشار برای خود خبرگزاری استقبال از این خبر غافلگیر کننده بود. چون پوشش خبری وسیعی داشته و روزنامههای زیادی در تیتر یک صفحه اولشان یک خبر فرهنگی را منعکس کرده بودند.
این رویداد قرار بود فقط یک کارگاه آموزشی باشد. اما حالا تبدیل به یک جشنواره تمام عیار شده بود و در خبر وعده داده شده بود که جزیره هرمز به یک مرکزی برای هنرمندان بینالمللی تبدیل خواهد شد. در آن زمان در جزیره هیچ زیر ساختی وجود نداشت. این ادعا میتوانست یک تبل تو خالی باشد. اما دیماه سال 1386 من، دو هنرمند را از آلمان به جزیره هرمز دعوت کردم و برای رویدادی که انجمن هنرهای تجسمی برگزار کرد میهمان بینالمللی داشتم و همچنین بهمن 1386 یک میهمان انگلیسی ما را همراهی میکرد. امروزه تبدیل به یک امر قابل باوری شده است و دور از ذهن نیست.
این خبررسانی یک شروع بود. نوشتهای که تدریجا باور شد که خاک هرمز ارزشمند است. ارزش گردشگری و دیده شدن آن مدیون هنر بود. امروزه مردم هرمز آن را باور کردهاند. سال 1385 حتی به آن فکر نمیکردند. یک سال قبل از جشنواره صادرات خاک افتخار بود.
اما هنر محیطی و کار با خاک رنگی تعریف جزیره هرمز را عوض کرد.
به عنوان یک هنرمند قبل از اینکه به جزیره بروم طعم نیم صفحه اول روزنامه چشیده بودم. تا قبل از آن مخصوص سیاست و سیاستمداران بود.
پس از جشنواره در هواپیما یک مجله به من دادند. در آن این خبر منعکس شده بود.
در متن خبر کابرد خاک سرخ برای تهیه سوراغ نیز مطرح شده بود. با این استدلال که این خاک ارزش خوراکی دارد بر روی بدن کار کرده بودم و نحوه ساخت سوراغ توضیح داده شده بود. چون مطمئن بودم به بدن انسان آسیب نمیرساند. نوشته بودم یک خاک ارزشمندی خواهد بود که کودکان یا هنرمندان میتوانند با آن کار کنند.
هنور در مورد سوراغ متنی پیدا نکردم که آن را بهعنوان جاذبه گردشگری معرفی کند. در سایتم نوشته بودیم که «ما تنها هنرمندان زمینی هستیم که زمین هم بستر هنر ماست و هم غذای ما». در سالهای این نوشته در تبلیغات جزیره هرمز رایج شد «تنها کوه خوراکی جهان در جزیره هرمز». از نظز علمی اینگونه نیست. اکسید آهن برای روکش کپسول استفاده میشده است. اما از نظر گردشگری برای هرمز را شگفت انگیز توصیف میکند.
در سایتها و روزنامههای انگلیسی زبان هم خبر منعکس شد.
در نوشتههای بعدی به کارکرد وبسایت شخصی خودم و مجله دوزبانه الکترونیک آن اشاره میکنم. در بخش دیگری مستندات معرفی جزیره هرمز در عرصه بینالمللی را معرفی خواهم کرد.
ادامه دارد
Views: 1
اشتراک ها: اولین بار چگونه جزیره هرمز بواسطه وبسایت شخصی احمد نادعلیان در عرصه بین المللی معرفی شد؟ - Dr. Nadalian
اشتراک ها: پاسخ به انتقاد ها: رسانه گرایی احمد نادعلیان در آثار هنری و تاثیرات آن بر هنر هرمزگان - Dr. Nadalian