نمادهای زنانه در آثار احمد نادعلیان نتیجهی یک فرایند تدریجی و چندلایه است که از تجربههای زیستی و خانوادگی آغاز میشود و تا اسطوره، عرفان، طبیعت و کنشگری اجتماعی امتداد مییابد. این سیر باعث میشود «زن» در آثار او نه یک پیکره منفرد، بلکه جوهرهای معنایی، اسطورهای و انسانی باشد. دلایل مختلفی وجود دارد که در آثار هنری احمد نادعلیان به زنان توجه می شود و نمادهای انسانی در کارهای احمد نادعلیان زنانه هستند.
زمینههای زیستی و عاطفی: زنان خانواده و الگوی مادر
او زمانیکه دانشجو بود، پدرش را از دست داد. او با مادر؛ خواهران و مادربزرگش زنگی می کرد. در دوران دانشجویی و محیط خانه اغلب از آنها طراحی می کرد. مادر احمد نادعلیان ارتباط عاطفی عمیقی با احمد نادعلیان دارد. دوری او از فرزندش که در ایران نبود، و زمانیکه سفر می رفت و یا حتی حالا که همیشه در کوچ است خیلی برایش سخت است. .
پس از درگذشت پدر، نادعلیان سالها در کنار مادر، خواهران و مادربزرگ خود زندگی میکرد. این محیط زنانه، اولین و پایدارترین تجربه عاطفی او را شکل داد. زنان خانواده نخستین مدلهای طراحی او بودند. رابطه عمیق عاطفی با مادر، که دوری فرزند برای او همواره دشوار بوده، تصویر زنِ مراقبتکننده، رنجکشیده و زندگیبخش را در ذهن هنرمند تثبیت کرد. در این مرحله، مفهوم «زن» با فداکاری، صبر، عشق و مادری پیوند میخورد.



دوران نقاشی سنت گرا
نادعلیان همانند بسیاری از هم نسل های خودش در دانشگده هنرهای زیبا پیش از سفر به اروپا، تحت تأثیر نقاشی قدیم ایران بود. گرایش به زیبایی شناشی هنر ایراق قدیم، در نقاشی های آن دوره او دیده می شوند. اما در طراحی کردن بیشتر واقع گرایانه عمل می کرد.

زندگی در فرانسه و انگلستان و تاثیر بر نمادگرایی نقاشی ها احمد نادعلیان
زمانیکه او به فرانسه و انگلستان رفت به شدت در موزه ها و مراکز هنری تحت تاثیر هنر دنیای باستان بویژه ایزان قرار گرفت. در فرانسه طراحی و نقاشی متوقف شد. بیشتر زبان می خواند، در کلاس های زبان کار طنز انجام می داد. زندگی او ابتدا در فرانسه و بعد انگلستان دنیای او را متحول کرد و یکی از نقاط اوج تحول نگاه اوست. حضور در موزهها و مراکز هنری، او را با مفاهیم جهانی هنر اشنا کرد. اما در آن دوره تجلی پیدا نکردند.


کماکان کار طنز ترسیمی را ادامه داد و مجموعه ای از کارهایش توسط دانشگاه محل تحصیلش در انگلستان چاپ شدند. در زمان شروع دوره دکتر در انگلستان به دلیل مطالعات سخت چندان فرصتی برای نقاشی وجود نداشت. نقاشی های کمی که در آن دوران انجام شد به نقاشی قدیم ایران نزدیک بودند. نقاشی های دختران، مادر و مادر کودک یکی از حلقههای بسیار مهم در شکلگیری نمادهای زنانه در آثار نادعلیان بود.

ازدواج، تولد فرزند و ظهور رابطه شاعرانه مادر
ازدواج و تولد فرزندش است موجب شد تحولی تازه رخ دهد: بسیاری از آثار اواخز دکترا و پس از بازگشت به ایران، با زبانی شاعرانه، رابطه مادر و کودک را روایت میکنند. این تصاویر بهطور مستقیم ارجاعی به همسر و فرزند هنرمند دارند. اما زبان تصویری بهگونهای است که مادر و کودک از سطح شخصی فراتر میروند و به نمادی جهانی از مهر مادری تبدیل میشوند. در این مرحله، زن به عنوان مظهر زایش، پرورش، استمرار حیات و پیوند نسلها در آثار او تثبیت شد.




تاثیر مطالعات دوره دکتری و پدیدار شدند نمادهای اسطوره ها هنر ایران باست پس از بازگشت به ایران
موضوع تز دکترای او تاثیر عرفان بر هنر بود. پژوهش دکترای نادعلیان درباره تأثیر عرفان بر هنر بود. مطالعه اسطورهها، ادیان کهن و متون عرفانی او را از نگاه صرفاً واقعگرا دور کرد. بعد ها پیکره زن در این مرحله به نماد زمین، آب، زایش و عشق کیهانی تبدیل شد. همزمان با مطالعات نظری، زبان تصویری او نیز به سمت استعاره، رمز و تمثیل رفت. دیدن آثار کهن مثل الهههای مادر در تمدنهای خاور نزدیک، یونان، بینالنهرین و فلات ایران، پیکرههای باستانی مرتبط با باروری، آب، زمین و آفرینش، نقش محوری زن در اسطورههای کیهانی و آیینهای آغازین بشر و … موجب شد «زن» برای او عنصر بنیادین اسطوره و آفرینش تلقی شود.
گذار از واقعگرایی به نمادپردازی
مطالعه اسطوره ها و عرفان زمینه ای شد که او از هنر واقع گرایانه فاصله بگیرد و به هنری تمثیلی و نمادین روی بیاورد و تدریجا او را با مفهوم زن بهعنوان حامل معنا و نماد همراه کرد.
تحت تاثیر آثاری که حضور زن در آیینها و نقشمایههای باستانی را نشان می دادند او به اسطورههای مربوط به باروری و زمین علاقمند شد و همزمان به جای بازنمایی صرف نگاه تمثیل در آثار نقاشی و سنگ او نمایان شدند. این سطح، زمینهی فکری و زیباییشناختی مناسبی برای شکلگیری نمادهای زنانه در آثار او ایجاد کرد. این تحولات راه را برای ظهور «الهه» در آثار بعدی او باز کرد.


مادر و کودک ، حجاری احمد نادعلیان
هنر در طبیعت: پیدایش آناهیتا و الهه مادر
زمانیکه کار در طبیعت را شروع کرد در سنگ نگاره هایس آناهیتا الهه آب پدیدار شدو و یعد در کارهای با خاک د ویا در خاک الهه مادر . آنها نه تنها مفاهمی نمادین داشتند بلکه بیانگر زخم زیست محیطی بودند. زمانی که کار در طبیعت را آغاز کرد، سنگها و خاکها خود الهامبخش شکلهای زنانه شدند: در سنگنگارهها، آناهیتا الهه آب بهتدریج ظاهر شد.
در نقاشیها با خاک سرخ هرمز و خاکهای کرم رنگ قشم، الهه مادر حضور پیدا کرد.



فعالیتهای اجتماعی نادعلیان در هرمز و قشم، موجب شد که او به زن از منظر انسانی و اجتماعی توجه کند. او در جزایر هرمز و روستاهای قشم به زنان آموزش داد و این فرصت را ایجاد کرد که از نظر اقتصادی توانمد و رشد فرهنگی داشته باشند.
کنشگری اجتماعی و جانبداری از زنان: پیوند زخمهای اسطوره ای ، زیست محیطی و اجتماعی
آخرین حلقه آن کنشگری اجتماعی و جانبداری از زنان بود. کارهای او پلی ما بین اسطوره ها و مسئله نابرابری زنان در زمینه حال است. جنبش سب رویداد های سال 1388 و در مرحله دیگری در سال 1401 پس از جنبش زن، زندگی آزادی کارهای نادعلیان تحت تاثیر قرار گرفت. تبدیل نمادهای اسطورهای زنانه به ابزاری برای بیان نابرابریها و محرومیتهای زنان امروز در این مرحله، نماد زنانه تبدیل میشود به پلی میان اسطورههای کهن و مسائل اجتماعی معاصر.

این نمادها علاوه بر معنای اسطورهای، نشانهای از زخمهای محیطزیستی و آسیب طبیعت نیز هستند. اینجا زن به نماد طبیعت زخمی و مادرِ رنجدیده تبدیل میشود.
در نهایت می توان گفت: نمادهای زنانه در آثار احمد نادعلیان حاصل ترکیبی از عوامل زیر است: تجربه زیستی و عاطفی با زنان خانواده، ازدواج و تولد فرزند؛ تثبیت تصویر جهانی مادر–کودک، تأثیر هنر سنتی و اسطورههای ایران باستان، تجربههای موزهای در اروپا و مواجهه با الهههای جهانی، مطالعات عرفانی و اسطورهشناختی، کار در طبیعت و کشف چهره الههها در سنگ و خاک، توانمند سازی زنان با آموزش نقاشی، گردشگری و رقص، کنشگری اجتماعی در کنار زنان و بازنمایی نابرابریها و زخم های آنان ، در نتیجه، «زن» در آثار نادعلیان تنها یک موضوع هنری نیست؛ بلکه روح جهان، مادر طبیعت، حافظ زندگی، تجربه زیسته و صدای زنان امروز است.

مادر زمین زخم دیده: نقاشی احمد نادعلیان با خاک ها و کانی های جزیره هرمز و درصد کمی پودر رنک

Views: 0
English


