زمینه اجتماعی و ضرورت کار با زنان
فعالیتهای احمد نادعلیان در جزیره هرمز، روستاهای قشم زمانی آغاز شد که بسیاری از زنان با محدودیتهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی روبهرو بودند. نبود فرصتهای شغلی، نبود امکان حضور آزادانه در فضاهای عمومی، و نادیدهگرفتهشدن استعدادهای بومی، او را به سمت استفاده از «هنر» بهعنوان ابزار تحول اجتماعی هدایت کرد. نادعلیان باور داشت که هنر میتواند سکوت زنان حاشیهنشین را به بیان، و انزوای آنها را به حضور فعال تبدیل کند. در قلمرو کوچروهای سنگسری او با استفاده از رقص شرایطی را فراهم کرد که رنان در محیط عمومی حضور پیدا نمایند و توانمندی هنری خودشان را نشان دهند.
روشهای توانمندسازی: از هنر تا گردشگری پایدار
نادعلیان مجموعهای از فعالیتهای هنری و آموزشی را طراحی کرد که زنان بتوانند بدون سرمایه اولیه وارد آن شوند. نقاشی پشتشیشه، نقاشی با خاکهای رنگی، طراحی و دوخت، انجام نقاشی به مواد بازیافتی، و نیز آموزش گردشگری پایدار، مهمانپذیری خانگی، بازاریابی و فروش آثار، همگی ابزاری برای ایجاد استقلال مالی بودند. او علاوه بر تولید هنر، مهارتهای حرفهای مانند قیمتگذاری، بستهبندی، ارائه اثر به گردشگران و مدیریت ارتباطات را نیز آموزش میداد. این فرآیند موجب شد زنان نهفقط تولیدکننده هنر، بلکه مدیر کسبوکارهای کوچک خود شوند.
اعضای انجمن زنان نقاش جزیره هرمز در موزه دکتر نادعلیان
حضور اجتماعی و بازیابی اعتمادبهنفس
شرکت در کلاسها، حضور در موزه نادعلیان، معرفی آثار به گردشگران و اجرای فعالیتهای جمعی، فرصت حضور اجتماعی زنان را افزایش داد. در برخی مناطق، رقصهای آیینی، اجراهای جمعی و فعالیتهای محیطزیستی بهانهای شد تا زنان برای نخستینبار در فضاهای عمومی دیده شوند. همین حضور، نگاه خانوادهها و جامعه را به نقش زنان تغییر داد و موجب افزایش اعتمادبهنفس، بازیابی هویت فردی و اجتماعی، و ایجاد حس مشارکت فعال در توسعه محلی شد.
بازآفرینی فرهنگ بومی و تبدیل تهدیدها به فرصت
نادعلیان همواره بر ارزش میراث فرهنگی زنان تأکید میکرد. او پارچهها، شلوارهای کهنه و پارچههای گلابتون دوزیشده را از خطر نابودی و تبدیلشدن به ریزپلاستیک نجات داد و آنها را در قالب نقاشی، هنر ترکیبی یا مجموعههای موزهای احیا کرد. هر شلوار به سندی از زندگی زنان تبدیل شد. بسیاری از زنان و دختران شلوارهای کهنه یا لباسهای تنگشده را به موزه او هدیه دادند و به شکل نمادین در حفظ هویت فرهنگی خود سهیم شدند. این روند، زنجیرهای از مشارکت، حافظه جمعی و بازشناسی ارزشهای زنانه ایجاد کرد. انجام پی در پی رقص باستانی کوچرو های سنگسری موجب شد که به سوزن دوری سنتی با نقوش اصیل بیشتر توجه شود.
نادعلیان در سال 1394 پارچه نقاشی پشت شیشه را ابداع و به صورت رایگان به زنان بسیاری در روستاهای جزیره قشم آموزش داد. حالا این آثار در موزه و نگارخانه های او به فروش می زسند.

پارچه نقاشی پشت شیشه طرح احمد نادعلیان و اجرا دختران روستای سلخ قشم
پیوند توانمندسازی با رشد نمادهای زنانه در آثار نادعلیان
روند توانمندسازی زنان تنها یک پروژه اجتماعی نبود؛ بهتدریج به بخشی از ساختار زیباییشناختی و جهانبینی هنری نادعلیان تبدیل شد. او با مشاهده زندگی، رنجها، امیدها و تواناییهای زنان، نمادهای زنانه را بهصورت اسطورهای و اجتماعی در آثار خود گسترش داد. چهرههای مادر-کودک، الهههای خاک و رنگ، زنان در حال رقص، یا چهرههایی که از دل پارچههای سوخته و خاکهای رنگی بیرون میآیند، همه بازتاب حضور زنان واقعی جنوب و کوچروها هستند.
این نمادها نهتنها یادآور نقش اسطورهای «الهه مادر» در فرهنگهای کهناند، بلکه تصویر تازهای از زن معاصر ایران در جنوب و شمال ارائه میکنند: زنی که با وجود محدودیتها، خلاقیت، نیرو، بقا و زیبایی خود را حفظ کرده است. او از حاشیههای اجتماعی وارد متن هنر میشود و هنر نادعلیان نیز با الهام از این مسیر، به «روایت تصویری توانمندی زنان» تبدیل میگردد.

هنر بهمثابه تغییر اجتماعی و احیای اسطوره زنانه
ترکیب هنر با آموزش، اقتصاد خلاق و مشارکت اجتماعی باعث شد زنان به بازیگران مهم توسعه فرهنگی و گردشگری تبدیل شوند. در این مسیر، نادعلیان نهتنها زندگی زنان را تغییر داد، بلکه زبان بصری خود را نیز گسترش داد و نمادهای زنانه را از نو بنا کرد؛ نمادهایی که در آنها سنت و مدرنیته، رنج و زیبایی، و حضور و سکوت در کنار هم قرار گرفتهاند. این روند نشان میدهد که هنر میتواند همزمان: ابزاری برای توانمندسازی واقعی زنان باشد و بستری که در آن نمادهای زنانه شکل بگیرند.


Views: 0
English

