هنر بویژه نقاشی امری سرگرم کننده است و اصولا هر سرگرمی برای بعبودی روحیه افراد مفید است. به عنوان یک هنرمند با توجه به روحیه حساس، کمال گرایی و چالش هایی که در فرایند هنر زیست محیطی و کنشگری اجتماعی گاهی به شدت غمگین می شوم. از سوی دیگر انجام ندادن کار هنری حالم را بد می کند. شاید نتواند من را کاملا درمان کنم.

سال های زیادی در جزیره هرمز و حالا در روستاهای قشم زنانی که اغلب تحت پوشش گمیته امداد و بهزیستی هستند برای کسب درآمد به نقاشی روی آوردند. هدف آنان از نقاشی کردن بیشتر اقتصادی و کسب درآمد بود. تعدادی از آنها پس از جدایی از همسر به این کار روی آورده بودند. اغلب آنها از سختی زندگی می گویند. در چند مورد خاص دختران بد سرپرست برای کار مراجعه کردند. و مواردی بوده است که پدر و یا همسر بیماری اعتیاد داشتند. بعضی از شاگردان مرد من نیز به بیماری اعتیاد مبتلا بودند.

تجربه میدانی در جزیره هرمز و روستاهای قشم و مستنداتی که به صورت مصاحبه ثبت و جمع آوری کرده ام کرده ام گواهی می دهد که نقاشی کردن می تواند به افراد روحیه خوبی بدهد و برای جلوگیری از ناملایمات روحی مناسب باشد. آنها می گویند نقاشی برای تسکین فکر و خیال آنها بسیار مفید بوده است. بعضی از آنها می گویند قرص تپش قلب می خوردند، اما زمانیکه نقاشی می کردند احساس خوبی داشتند.


این موضوع عمومیت نداشته است. بسیاری از آنها هم همسر و پدر خوبی دارند و با عشق نقاشی می کنند. برای همه آنها هم دستمزد مهم بوده است و هم این مسئله همواره مطرح بوده است که نقاشی به آنها روحیه خوبی داده است.

در موارد نادری به دلیل نیاز اقتصادی کار زیاد آنها را خسته کرده است. برای سلامتی آنها همواره توصیه می کنم که به اندازه کافی کار کنند و تحرک داشته باشند. اما بعضی از آنها مادر هستند و از جان مایه می گذارند.
پژوهشهای روانشناسی هنر و هنردرمانی نشان دادهاند که انجام فعالیتهای هنری مانند نقاشی، طراحی یا کار با رنگ تأثیر مستقیمی بر بهبود حال روحی، کاهش استرس و کاهش افسردگی دارد. در ادامه چند دلیل علمی و روانی برای این موضوع آوردهام:
بیان غیرکلامی احساسات
بسیاری از افراد، بهویژه در شرایط افسردگی یا اضطراب، نمیتوانند احساسات خود را با کلمات بیان کنند. نقاشی به آنها امکان میدهد درونشان را بدون قضاوت و بدون نیاز به واژهها بیرون بریزند. این تخلیهی درونی، باعث آرامش و کاهش فشار روانی میشود.
ترشح هورمونهای شادی
هنگام کار هنری، بدن دوپامین و سروتونین ترشح میکند — همان هورمونهایی که احساس لذت و انگیزه ایجاد میکنند.
به همین دلیل، حتی چند دقیقه کار با رنگها میتواند مثل ورزش یا موسیقی، حال فرد را بهتر کند.
افزایش حس کنترل و خودشناسی
وقتی فرد نقاشی میکشد، احساس میکند چیزی را خلق کرده و بر دنیای کوچک خودش کنترل دارد.
این حسِ «توانستن» و خلق، برخلاف حس ناتوانی و بیهدفی در افسردگی، اعتمادبهنفس را بالا میبرد و ذهن را منظمتر میکند.
ارتباط اجتماعی و احساس تعلق
در صورت انجام فعالیت هنری در جمع (کلاسهای نقاشی، کارگاههای گروهی، یا حتی نمایش آثار)،
افراد احساس دیدهشدن و تعلق به جمع میکنند — عاملی که در کاهش احساس تنهایی و انزوا (از علائم اصلی افسردگی) بسیار مؤثر است.
حضور در لحظه و مراقبهی ذهنی
نقاشی نوعی مدیتیشن فعال است. وقتی فرد درگیر رنگ، بافت، و فرم میشود، ذهن او از گذشته و آینده فاصله میگیرد و در «حال» متمرکز میشود. این حضور در لحظه، استرس را بهطور طبیعی کاهش میدهد.
Views: 0
English

