چگونه و چرا فعالیت هنرمند سرای مرکز پردیس در سال 1390 هرمز محدود و تعطیل شد؟

پس از دو سال فعالیت هنرمند سرای مرکز پردیس در جزیره هرمز (خلیج فارس) ، در سال 1390 مشکلات جدی تری را برای هنرمند سرا ایجاد کردند که ابتدا فعالیت آن محدود شد و بعد تعطیل شد. هنرمند سرا نمی توانست همانند گذشته میزبان هنرمندان باشد. برای ادامه حیات هنرمندسرا شرایط جدیدی بوجود آمد.

اولین بومگردی در جزیره هرمز برای گردشگران

از سال 1388 همواره فعالیت های من در هرمز با دشواری هایی روبرو بود. اغلب افراد غیر مسئول در کارهای هنرمند سرا دخالت می کردند. یکی از افراد خلیل زارعی بود. در آن زمان سرنگهبان قلعه پرتقالی ها بود.  گاهی اعتنا نداشتم و گاهی برخورد می کردم.

رویدادهای هنر محیطی سال 1390 در جزیره هرمز

نامه پاسگاه مرزی دریایی هرمز به مرکز هنر پردیس

مسئولین پاسگاه مرزی هرمز که نقش نیروی انتظامی در جزیره هرمز را به عهده دارند و همکارانشان از هنرمند سرا بازدید داشتند.  در اسفند ماه درخواست بازدید تکرار شد.  زمانی مسئولین پاسگاه مرزی از هنرمند سرا بازدید داشتند پنج نفر از استادان دانشگاه تهران و هنر به همراه خانواده هایشان میهمان من بودند.  تمامی افراد دوستان مشترک بودند که به همراه خانواده خود به هنرمند سرا آمده بودند. البته خانواده حسن دریاپیما و یکی از دوستان تصویربردار آقای کریمی پور نیز حضور داشتند.  پس از گفتگو و رفع بعضی از ابهام ها این موضوع از طرف آنها مطرح شد که برای اسکان هنرمندان باید مجوز اخذ شود. پس از دومین بازدید مسئول پاسگاه مرزی هرمز از من خواسته شد که تا زمان اخذ مجوز از اسکان دادن به هنرمندان پرهیز شود و آن محل فقط به عنوان نگارخانه بازدید شود.

 

آقای کامبیز صبری مدرس مجسمه سازی دانشگاه تهران در ساحل هرمز با این سرهای بریده کوسه ها مواجهه شده بود و از آنها چیدمان هائی ترتیب داده بود.

به همین دلیل درخواست من از مسئول پاسگاه مرزی هرمز این بود که چگونه برای ادامه فعالیت هنرمند سرا و دادن اسکان به هنرمندان می توانم اقدام نمایم.  مسئول پاسگاه مرزی اعلام نمودند که باید برای اسکان از شهرداری هرمز  مجوز اخذ شود. همان روز درخواست تنظیم شد و به همراه مدارک لازم به شهرداری تخویل داده شد.

در روزهای قبل از سال نو و هفته اول تعطیلات نوروز در ایران حضور نداشتم و متوجه شدم که در جزیره هرمز شایع شده بود که حتی به عنوان نگارخانه هم مرکز تعطیل شده است. سرنگهبان قلعه پرتغالی ها به جمعی از گردشگران گفته بود آنجا تعطیل شده است. و در هفته اول نوروز هیچ گردشگری از آنجا بازدید نکرده بود. این موضوع به اشتغال زنانی که مرکز آثار آنان را به فروش می رساند صدمه زد.

محیط هنرمند سرا جائی بود که هنرمندان و زنان بومی کارهای مشترک انجام می دادند. آنها یاد می گرفتند که چگونه با خاک های رنگی نقاشی کنند.

در آن سال آثار من و هنرمندانی که شاگرد من بودند  در تقویم هنر محیطی آمریکا منتشر شده بود و در زیر آن هنرمند سرا و برگزاری مستمر جشنواره های محیطی در جزیره هرمز معرفی شده بود.

در آن زمان جزیره گردشگر زیادی نداشت. من یقین داشتم که حضور هنرمندان در جزیره و مدت زمانی که در آنجا زندگی می کنند به اشتغال افرادی که در زمینه مسافربری ، فروش مواد غذائی و آشپزی قعال هستند کمک می کند. آنها با خرید صنایع دستی و به کارگیری استعدادههای بومی به اقتصاد آنجا کمک می کنند.

 

دختر هرمزی در حال ایجاد نقش با حنا در سال 1390 ، مرکز هنر پردیس
در سال های اول فعالیت هنرمند سرا و بعد موزه راننده های بسیاری هر روز به خانه من می آمدند. اما حالا شرایط عوض شده است
هنرمندان با راننده ها برای بازدید از جزیره اغلب از موتور های سه چرخ استفاده می کردند
هنرمندان در حال خداحافظی. موتور سه چرخ ها تا دم ورودی هنرمند سرا می آمدند.
هنرمندان در حال خداحافظی. موتور سه چرخ ها تا دم ورودی هنرمند سرا می آمدند.
هنرمندان با موتور سه چرخ ها در کوچه های اطراف هنرمند سرا
هنرمندان با موتور سه چرخ ها در کوچه های اطراف هنرمند سرا

در ضمن هنرمندان به صورت هرمی جزیره را بواسطه عکس و گزارش و فیلم معرفی می نمایند و در دراز مدت جامعه آماری بیشتری از جزیره بازدید خواهند داشت.  معضلات اجتماعی جزیره ریشه در بیکاری و عدم وجود اشتغال دارد.

به دلیل اهمیت موضوع پس از بازگشت از سفر کره مستقیما به هرمز رفتم.  گفتگو های زیادی انجام شد که هنرمند سرا دوباره راه اندازی شود.

در اسفند ماه تعدادی از استادان دانشکده های هنری به همراه خانواده خود به هنرمند سرا آمدند و در هنرمند سرا پذیرائی شدند.
تعدادی از هنرمندان و استادان دانشکده های هنری به همراه خانواده در طبیعت جزیره هرمز ، سال 1390

در سفر نوروز نیز آقای گلناری به هرمز آمدند و خانم طالبی که مدرس رشته هنر در دانشگاه آزاد قشم هستند به همراه همسرشان که هنرمند قلمرو موسیقی هستند میهمان من بودند.

در ایام نوروز نیز به من اطلاع دادند که معاون پاسگاه مرزی هرمز به همراه همکارانشان قصد دارند مجددا از مجموعه بازدید نمایند. این بار شخصا به همراه میهمانانم به آنجا رفتم.

این حق من بود که بدانم دلیل مراجعه پی در پی چیست؟  و برای اهل محل نیز این سئوال پیش آمده بود که اینجا چه خبر است؟!  اول بار که به همراه افراد پاسگاه برای بازدید خانه مادر حسن دریاپیما به آنجا رفتم در محل شایعه شده بود که دکتر دستگیر شده است!

در سالهای قبل مسئولین قبلی پاسگاه مرزی از جمله آقای بابائیان از هنرمند سرا بازدید می کردند.  آنها به عنوان بازدید کننده فرهنگی به آنجا مراجعه کردند.  آنها من را تشویق می کردند که در زمینه  اعتیاد کار فرهنگی و هنری انجام دهم انجام دهم.

با توجه به به ماهیت فعالیتم من فکر می کنم شان هنرمند سرا بالاتر از آن بود که چندین بار پاسگاه مرزی مستقیما در آنجا حضور پیدا نماید.

در پیگیری های بیشتر با افراد مختلف در داخل پاسگاه مرزی و بخشداری متوجه شدم که گویا چند نفر در مورد حضور هنرمندان در آن مکان اطلاعات غلطی را به مقامات قضائی مستقر در قشم ارائه داده اند و شکایت کرده اند. پیرو این اطلاعات دستوری صادر شده بود که مکان مورد بازدید قرار گیرد.  به من گفته شده شاکیان رقیب من هستند! در نهایت متوجه شدم که موضوع جلوگیری کردن از اسکان در هنرمند سرا از طرف مالک نهنگ سفید مطرح و پیگیری شده بود.  در سال 1390 چند مغازه تغییر کاربری داده شده بود. در شروع کار موفق نبود. چون ارتباطات من را نداشت. راه حل آنها  این بوده که ما فقط نگارخانه باشیم و میهمان های ما آنجا ساکن شود. برای من اینگونه تصمیم گیری چندان جذاب و اخلاقی نبود. به همین دلیل من تصمیم گرفتم بیشتر از گذشته همسایه ها را تشویق کردم که آنها پذیرای میهمانان من باشند.

حالا یقین دارم که گزارش افراد شاکی دلسوزی اخلاقی نبوده است، بلکه آنها یا به موفقیت مجموعه حسادت می کردند و می خواستند کسب و کار خود را جایگرین نمایند.  حضور من در آنجا به منزله رقابت نبود. زمانی که من این کار را شروع کردم کسی نبود. کار من فرهنگی بود. ماهیت کار من در یکی دو سال اول هیچ تفاوتی نداشت. چرا تا به حال مراجعه ای نبوده است.

گاهی اوقات حاشیه هائی می شنیدم که بیشتر به شوخی شبیه بودند.  آنها را نادیده گرفتم. به عنوان مدیر این مرکز وظیفه خود می دانم که برای دفاع از هنرمندانی که آنجا کار کرده اند، متعصبانه اعلام نمایم که محیط فرهنگی و فضای اخلاقی حاکم بر جشنواره ها، کارگاه های آن فضای سالمی بوده است. اگرچه حالا یقین دارم افرادی که شکایت با گزارش غلط ارائه داده اند ماهیت پیگیری آنها نگرانی اخلاقی نبوده بلکه ریشه در جهل و حسادت آنان داشته است. حضور من در هنرمند سرا و نوع فعالیت من در آنجا از فعالیت های اقتصادی متمایز است.

پس از پیگیری مجوز اسکان ایرادهائی به مکان هنرمندسرا وارد شد و برای ادامه کار توصیه هائی نیز مطرح شد. این ایراد ها و توصبه ها همه از یک نهاد  واحد نبودند.

1- محله به دلیل واقع شدن در یک بافت سنتی و کوچه های باریک و تاریک احتمالا امن نیست.

2- دو کاربری همزمان ممکن نیست.  نگارخانه و اسکان هنرمندان دو امر متفاوت هستند.

3- اسکان دختران و پسران به صورت مجزا باشد

نا امن بودن محل را قبول نداشتم. اگر ناامن بود مسئول آن من نبودم. همواره قبل از جشنواره ها از مسئولین شهر خواسته ام که روشنائی محل را تامین نمایند و آنها نهایت همکاری را داشته اند. از این بابت تشکر می نمایم. من فکر می کنم اگر ما در این کوچه ها راه برویم روشنائی تامین شود اشتغال باشد امنیت تضمین می شود.

آرزو دارم در همه محله های هرمز هنرمند سرا ایجاد شود. بهانه خوبی است روشنائی به آنجا سرایت کند

متاسقانه بعضی از محله های مرکزی همیشه تاریک است.

در پیگیری های بیشتر متوجه شدم که شهرداری مرجعی نیست که بتواند مجوز اسکان صادر نماید.  آنها فقط می توانستند مسافران نوروزی را ساماندهی کنند.  این پیشنهاد مطرح شده است که از اداره میراث فرهنگی و گردشگری مجوز میهمان سرا اخذ شود.  اما مشکلی که وجود دارد این است که روند اخذ مجوز خیلی سریع نخواهد بود. عدم اعتیاد ، سوء پبشینه، اداره اماکن، و …  از این روند خسته هستم. برای گالری برای آموزشگاه …

اگر همه این مراحل طی شود و اگر قرار باشد نظر اداره اماکن یا هر مرجع دیگری این باشد که محله که من در هرمز زندگی می کنم ناامن است همه این مراحل بی فایده خواهد بود.

نکته ای که اهمیت دارد هنر محیطی سیال بود و در استان های مختلف برگزار می سد و گاهی هنرمندان در طبیعت ساکن می شدند. آیا می توان در هر جای ایران یک  میهمان سرا دارای مجوز داشت. هر سازمانی میهمان سرا دارد و الزاما نباید برای اسکان کارکنانش از میراث فرهنگی مجوز اخذ نماید.

موضوع با آقای همایون امیر زاده مدیر کل سابق اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان که حالا در تهران در اداره فرهنگ و ارشاد اسلام شاغل هستند مطرح کردم. با آقای پیشدار معاون فرهنگی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هرمزگان. بخشدار  محترم هرمز آقای دریانورد، آقای مهندس زرنگاری ریاست شورای شهر ، محمد سلامتی عضو شورای شهر، مهدی سلامتی مدیر محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمز نیز جلسه داشتم.

در جلساتی که داشتیم بر این موضوع تاکید داشتم حالا هنرمندسرا در میان هنرمندان شناخته شده است و تعطیلی آن اگرچه بار سنگینی را از مدیران آن کم می کند.  اما با توجه به اینکه جامعه هنری ایران و فراتر از آن در حوزه جهانی فعالیت های آن را پیگیر هستند. تعطیلی بدون دلیل موجه بازتاب خوبی نخواهد داشت. و تاکید داشتم در صورتی که برای این مشکل راه حلی نباشد در سال آینده ما نمی توانیم جشنواره هنر محیطی در هرمز برگزار نمائیم.

در یکی از روزهای نوروز بخشدار  محترم هرمز آقای دریانورد، آقای مهندس زرنگاری ریاست شورای شهر ، مخمد سلامتی و خانم خنجی زاده اعضای شورای شهر، مهدی سلامتی مدیر محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و آقای طالب گلزاری از مجموعه بازدید داشتند و مجموعه و اهداف آن را برایشان توضیخ دادم.  ضمن مذاکره و پیگیری انجام شده همه مسئولین یاد شده تمایل داشتند فعالیت های مرکز ادامه پیدا نماید.  قول داده اند که راه حلی برای ادامه فعالیت هنرمند سرا پیدا نمایند و در صورت کمبود فضای اسکان در این زمینه همکاری می نمایند. بدینوسیله از پشتیبانی آنها تشکر می نمایم.

مسئولین شهر در هنرمندسرا هنر پردیس در سال 1390

در خصوص مکان اسکان مجزای دختران و پسران ما همواره دو مکان مجزا را پیش بینی کرده بودیم. سه سال قبل بنای مرزنشینان به آقایان اختصاص داشت و از دو سال قبل خانه مادر آقای حسن دریاپیما مکان دوم ما بوده است.

اما انجام آثار هنری به صورت گروهی و شرکت در بحث و گفتگو در باره آثار در هنرمند سرا انجام می شود. نباید نادیده گرفت که جمعی که در هنرمندسرا می آیند اغلب به صورت خانوادگی به آنجا می آیند و بسیاری از آنها از استادان دانشگاه هستند و به همراه دانشجویان خود به آنجا می آیند. در کل ماهیت کار ما به گونه ای است که همه با عقبه دانشگاهی به آنجا می آیند.  در محیط دانشگاه آنها در کنار هم کار می کنند. گمان نمی کنم کسی راه درازی را از محیط دانشگاهی طی کند و بخواهد در هرمز ملاقاتی داشته باشد.

اسرار من بر این بود که  نوع فعالیت هنرمند سرای پردیس که در کشور ما مشابه آن وجود ندارد تلفیقی از نمایشگاه، آموزشگاه، کارگاه باز (open stediu) و اسکان هنرمندان باشد.

در خصوص همزمانی انجام اثر هنری و بازدید مخاطب امر رایجی است. این موضوع که من اجازه می دهم که ببیننده فقط نتیجه اثر هنری را نبیند و فرایند شکل گیری اثر هنری را نیز شاهد باشد امری مثبت است. نگارخانه های بسیاری وجود دارند که فرایند اثر هنری را به نمایش می گذارند.

در آن سال ها خیلی سعی کردم راه حلی پیدا کنم موضوع هنرمندسرا ها به عنوان یک طبقه بندی مستقل در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تعریف شود. قانون مند شدن آن کمک خواهد کرد که چنین مراکزی را افراد بیشتری در گوشه و کنار ایران احداث نمایند.

سعی من بر این بود که با یک مجوز واحد در نقاط مختلف ایران فعالیت نمایم. در بخش نمایشگاهی این موضوع پیش بینی شده است که مدیر پردیس یک مجوز واحد برای کل کشور داشته باشد و برای شهر های مختلف ضمن هماهنگی با اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی محل فعالیت مربوطه که همان هنر محیطی است انجام شود.

در آن زمان به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام شده است که دو اطاق از پنج اطاق موجود از دایره نگارخانه خارج شده است و این فضا با توجه به استقلالی که دارد خانه خصوصی من است. حالا فقط اطاق مرکزی ، شمال شرقی، جنوب شرقی و محوطه باز آن به عنوان نگارخانه بازدید می شود.

نگارخانه باقی ماندن کل مجموعه داشتن میهمان خانوادگی و خصوصی را از من سلب می نمود.

در شرایط جدید من مجاز بودم به عنوان یک فرد دوستان میهمان را در خانه خودم پذیرا باشم.  افرادی که من در این فضا می پذیرم دوستان هنرمند من به همراه خانواده  هستند و یا دوستان هنرمندی که فقط گروه های آقا یا خانم هستند.

هزینه های ما از کجا تامین می شد؟

تا زمانی که هنرمند سرا بودیم با پرداخت حق اقامت هزینه ها تامین می شد. از زمانیکه هنرمند سرا تعطیل شد، ما فقط نگارهانه تلقی شدیم و برای هزینه جاری آن مشکلاتی پی ش آمد

در آمد ها و خرج کرد ها هنرمند سرا مشخص بود

ورودیه ها به افرادی تعلق می گیرد که هنرمند سرا را تمیز می کردند

درصد فروش آثار زنان برای نقاشی کوچه ها استفاده می شود

تا آن زمان هیچ دستمزدی برای خودم برنداشتم

خرج کرد های ما بیش از ورودیه ها بوده است

در همان سال با کمک هنرمندان کارهای زیادی انجام شد.  فقط برای تهیه جاروبرقی و سیستم امنیتی هفتصد هزار تومان هزینه شد و برق ما به سه فاز تبدیل شود.  شاید چهارصد هزار تومان هزینه بیشتر نیاز داریم. تابستان ها فشار برق محله ما کم است و کولر گازی کار نمی کند. قطع می شود.

حتی اگر نتوانم هنرمند سرا را به صورت رسمی راه اندازی نمایم به هر قیمتی شده می خواهم این مجموعه را حفظ کنم و به عنوان نگارخانه و آموزشگاه به کار خودش ادامه خواهد داد.

 من در کنار خانواده حسن دریاپیما در آن خانه زندگی می کنم.

اگر من و حسن از آنجا برویم می دانم دوباره متروکه می شود و معتادان دوباره می آیند

 حسن دریاپیما و نامزدش شاخه

در نتیجه زندگی کردن در این خانه هنر است.

آیا این هنر خریدار دارد.  کسی هست چنین هنری را از من بخرد

هنر خوابیدن در اطاقی که قبلا معتادان در آن بودند

خوابیدن بر روی تختی که قبلا متعلق به یک معتاد بود و با التماس به مبلغ پنج هزار تومان به من فروخت.

خلاصه کلام

ادامه کار هنرمند سرا به صورت نگارخانه بلامانع است

زنان نیازمند به کار و معتادان به صورت رایگان آموزش خواهند دید.

دو اطاق از مجموعه دیگر نگارخانه نیست. فقط خانه من است

افرادی که با من دوست هستند به شرط اینکه به همراه خانواده سفر کنند و یا گروه فقط دختر و یا پسر باشد می توانند بدون پرداخت هزینه میهمان ما باشند. در این صورت ما میهمان سرا نیستیم و دو اطاق حریم خصوصی تلقی می شود.

برای جشنواره ها درخواست رسمی تنظیم خواهد شد و در صورت موافقت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و موافقت مسئولین شهر با اسکان هنرمندان در مکان های پیش بینی شده که همان هنرمند سرا و خانه مادر حسن باشد برگزار خواهد شد.

برای هزبنه های مرکز از افراد خیر خواه می خواهم تعدادی از آثارم را خریداری نمایند و پول آن هزینه های آنجا را تامین می نمایم.

فکر نمی کنم ایرادی داشته باشد که من بابت حفظ آنجا و تنفس در آنجا آثارم را برای فروش ارائه نمایم و بر روی تخت خودم بخوابم ایرادی داشته باشد.

بازدید کننده های جوان بندری پس از بازدید از هنمند سرا، سال 1390
دانش آموزان هرمزی پس از بازدید از هنرمند سرا، سال 1390

در سال های اول حضورم در هرمز هر روز تعداد زیادی کودک هرمزی مراجعه می کردند و می گفتند ما می خواهیم اینجا را ببینیم. آنها دستشویی نقاشی شده مرکز را خیلی دوست داشتند. یک بار گفتم با مدرسه بیایید تک تک مراجعه نکنید.  روز بعد با فرم مدرسه آمدند.

بازدید کننده ها هنگام بازدید از هنرمند سرا با من گفت و گو می کردند، در آن زمان گزارش تصویری وجود نداشت.. سال 1390

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *