باور کردن داستان زندگی کنیز برای من مشکل است. کنیز به من گفت اگر سواد داشتم داستان زندگیم را می نوشتم. کمی برایش می نویسم. مادر کنیز در سن هفت سالگی ازدواج کرد. 25 بار زایمان داشت. از فرزندانش فقط پنج نفر بزرگ شدند چهار دختر و یک پسر. تعدد زایمان برای این بود که پسر داشته باشد. یک پسر به دنیا آورد ولی متاسفانه در 6 ماهگی به دلیل تزریق یک آمپول اشتباه از ناحیه پاها فلج شد. کنیز نیز اول بار در هفت سالگی ازدواج کرد.
آشنایی با کنیز در جزیره هرمز و شروع آموزش و کارهای مشترک
اولین آثار هنر مشارکتی خاله کنیز و احمد نادعلیان در جزیره هرمز
راه اندازی کارگاه نقاشی در خانه کنیز، جزیره هرمز در سال های 1387 و 1388
حدود پانزده سال بیش نداشت که متوجه شد شوهرش زن دیگری دارد و چندین بچه دارد. به همین دلیل از او جدا شد.
در پانزده سالگی دوباره ازدواج کرد. پس از اینکه در زندگی مشترک دارای هفت فرزند بود، شوهرش دوباره ازدواج کرد کنیز گفت که شوهرش او را تنها گذاشت و کنیز می بایستی برای تامین مخارج فرزندانش کار کند. دوران سختی را تحمل کرد. کنیز برای بار سوم ازدواج کرد و این زندگی مشترک هنوز ادامه دارد. انگیزه او برای سومین ازدواج این بود که در سایه آن با آزادی بیشتری در جامعه کوچکی مثل هرمز کار کند. آخرین شوهر کنیز قبل از ازدواج همسر دیگر و شش بچه داشته است. آنها حالا جمعا بیش از بیست بچه دارند. ولی کنیز می تواند مادر حدود سی فرزند باشد. چرا که هر سه مرد زندگی او دوبار ازدواج کرده اند. ازدواج آخر چیزی از مسئولیت های کنیز کم نکرد. شوهر کنیز محمد به او کمک می کند، اما بیمار است. برای نان آوردن به خانه کنیز معمولا حلزونها ی دریا را جمع می کرد و با خشک کردن آنها گردن بند می ساخت.
در خصوص نقاشی های دیواری خانه کنیز مطلب جداگانه ای می نویسم.
در خصوص نقاشی های دیواری خانه کنیز مطلب جداگانه ای می نویسم.
Views: 71