آشنایی با کنیز در جزیره هرمز و شروع آموزش و کارهای مشترک

در سال 1386 با کنیز عباس پناه در جزیره هرمز آشنا شدم. از سال 1387 کمی به او آموزش دادم و کارهای مشترکی انجام دادیم. منظور از آموزش این است که دنیای ذهنی خودش را نقاشی کند. پس از چند سال کار کنیز توانست به تنهایی کار کند. نقاشی برای کنیز یک نوع درمان است. او دنیای درون خود را با نقاشی نشان می دهد. با اینوجود معیشت زندگی او نیز با نقاشی گره خورده است. بزرگترین مشکل من مداخله افراد مسئول و دیگر هنرمندان بود که شناخت کافی از نقاشی هنرمندان آموزش دیده نداشتند و توصیه های موازی آنها کار را به بیراهه کشانید. نقاشی های کنیز گاهی خیلی با ارزش هستند و گاهی خیلی بد. منظور من از خوب بد تقلید کار دیگران به صورت واقع گرایی و یا نقاشی ذهنی است. تا آنجایی که توانسته ام تمام نقاشی های خوب کنیز را خریداری و جمع آوری کرده ام. توصیه می کنم با مراجعه به یک کارشناس حرفه ای کارهای خوب کنیز را خریداری نمائید. 

کنیز و دو تا از دخترانش (مرضیه و عالیه) در سال 1387 در آن زمان کنیز صدف جمع آوری می کرد

پس از برگزاری اولین دوره آموزش نقاشی با خاک به زنان جزیره کنیز با من تماس گرفت و گفت دوست دارد از من نقاشی یاد بگیرد. برای من خیلی جالب و عجیب بود که یک نفر از زنان بومی خودش با من تماس گرفته است و چنین درخواستی دارد. به دلیل علاقه و استعدادش قبول کردم به صورت خصوصی به او آموزش بدهم.  کنیز قبل از اینکه نقاشی کند اغلب حلزونها و صدف های دریایی را جمع می کرد و با آنها گردن بند درست می کرد. او برای ساخت گردن آویزها گاهی صدف زنده را در آب جوش قرار می داد و آنها را تمیز و بی بو می کرد. علاوه بر کار با صدف ها گاهی ماهی های غیر خوراکی صید می شدند و پس از یک فرایند شکم آنها پر می شد و در نهایت برای نمایش در خانه ها فروخته می شد.

کنیز در حال پر کردن شکم ماهی برای صنایع دستی ، سال 1387
کنیز و گردنبند با حلزون، سال 1387 ، در آن زمان کنیز صدف جمع آوری می کرد

دوست داشنم با توسعه نقاشی صید حلزون و ماهی برای کارهای تزئینی متوقف شود. صید ماهی و برداشت حلزونها و صدفها برای تولید صنایع دستی به محیط زیست آسیب می رساند. 

مرضیه دختر کنیز و گردنبند با حلزون، سال 1387

  همانطور که قبلا نوشتم در زمانیکه در خانه بی بی زینب تردد داشتم تعدادی کار که به صورت قلاب دوزی روی گونی پلاستیکی کار شده بودند را دیدم. قبلا نوشتم کارها برایم جالب بودند و در ذهن من مانده بود. در آن زمان کنیز را به اسم نمی شناختم. پس از برگزاری کلاس ها در یک مدرسه و مراجعه کنیز به من متوجه شدم که آنها متعلق به کنیز بودند.

احمد نادعلیان: زمینه های انجام هنر اجتماعی برای ترویج گردشگری پایدار در جزیره هرمز، سال 1387

قلاب دوزی روی گونی، کار کنیز، 1387
قلاب دوزی روی گونی، کار کنیز، 1387

سعی من این بوده و هست که این اعتماد به نفس را در کنیز ایجاد کنم. کنیز پیش از این قلم به دست نگرفته بوده است بیشتر سوزن دوزی میکرده است.

در آن زمان فکر می کردم نقاشی با خاک و شن رنگی فقط برای صنایع دستی نوپدید می تواند جایگزین صید حلزون و صدف زنده باشد. اما تداوم کارهای فرش خاکی و گینس گرایی، خام فروشی و بسیاری از مسائل موجب شد که خود ماسه های رنگی را بدل سازی نمایم. 

در سال های اول دخترهای کنیر نیز همراه با من و کنیز در کارهای نقاشی مشارکت داشتند. سا عت ها با هم کار می کردیم.

عالیه دختر دختر کنیزدر حال نقاشی با خاک ها و شن های رنکی، سال 1387

 

درخت موز حیاط خانه کنیز

در حیاط خانه کنیز یک درخت موز وجود داشت. بعد ها بریده شد. یک بار بز همسایه آمده بود که ساقه های درخت موز حیاط کنیز رو بخورد. ما کمی از دم بز را قیچی کردیم و به بچه ها یاد دادم که چگونه قلم مو درست کنند.

قیچی کردن موی دم بز برای ساخت قلم مو، جزیره هرمز، خانه کنیز سال 1387

 

در خانه کنیز با احمد آشنا شدم. احمد شوهر خواهر کنیز بوده است. آنها می گفتند جن زده شده است. خود احمد می گوید همیشه جن ها را می بیند. احمد شبها در بازار قدیم که بیشتر متروکه شده بود می خوابید.

آنها می گفتند که یک بار احمد را برده بودند و پشت کوه تنها گذاشته بودند. در آنجا از خوف و ترس جن زده شده بود. پس از این رویداد به صورتش ماست می مالیده، آینه ای در دست می گرفته است و به طرف کوه ها راه می رفته است.

نقاشی جن با شن و خاک جزیره هرمز سال 1387

زمانیکه با شاگردان کلاس نقاشی برای جمع آوری خاک های رنگی به کوه می رفتیم آنها نیز کلی روایت ها و توصیف ها از جن و پریزاد برایم گفته بودند. آنها می گفتند چهارتا انگشت دارند.

نقاشی با شن و خاک جزیره هرمز سال 1387

 

نقاشی های کنیز با شن و خاک جزیره هرمز سال 1387

گاهی اوقات کنیز سعی میکرد که طرح های کارتونی بکشد و یا طراحی های من را تقلید کند. من سعی کردم که به او تفهیم کنم اگر آن نگاه بدوی را حفط کند ارزش هنری آن بیشتر خواهد بود.

 

نقاشی کنیز با شن و خاک جزیره هرمز سال 1387

نقاشی کنیز با شن و خاک جزیره هرمز سال 1387

 

 

نقاشی کنیز با شن و خاک جزیره هرمز سال 1387
نقاشی کنیز با شن و خاک جزیره هرمز سال 1387

گاهی گارهای مشترک انجام دادیم و از نگاه بدوی او بهره بردم و در کارهایم استفاده کردم.  من این نوع داد وستد با نگاه بدوی را دوست دارم.  کنیز وقتی نقاشی های من را تقلید می کرد بدوی جلوه می کرد و من دوست داشتم از دنیای درست کشیدن فرار کنم و به قلمرویی متفاوت وارد شوم.

ادامه دارد

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *