خانه دکتر نادعلیان در کوچه اصلی و مرکز بافت تاریخی لافت واقع شده است. این خانه به هنرکده ای برای دختران و زنان لافت تبدیل شده است. در بخشی از خانه کارگاهی وجود دارد که دختران و زنان آثار هنری تولید می کنند.
در قسمت ورودی خانه یک نگارخانه وجود دارد که در آن آثار هنری و صنایع دستی زنان روستاهای جزیره قشم به فروش می رسد. در یکی از اتاق ها مجموعه ای غنی از شلوارهای گلابتون به نمایش گذاشته شده است. اشیاء کهنه که در زمان خرید خانه به صورت زباله باقیمانده بودند تبدیل به اثر هنری شده اند و به نمایش درآمده اند. در حیاط خانه بر روی چوب های دور ریز لنج سازی نقاشی کشیده شده است. برای بازدید کنندگان از خانه همانند موزه دکتر نادعلیان در جزیره هرمز گزارش صوتی و تصویری کوتاهی به نمایش درمی آید و بازدید کننده ها با زندگیٍ ، آثار و فعالیت های دکتر نادعلیان آشتا می شوند. بسیاری از فعالیت ها کارهای مشترک با زنان را نشان می دهد.
حتی زمانیکه درب خانه بسته است بواسطه پنجره کوچک و هفت روزنه این امکان وجود دارد که مفهوم هنر درگ شود. پس از اسکن کردن کد کیو آر و شنیدن صدای دیوار می توان آثاری را از روزنه ها تماشا کرد، همچنین لمس کردن حجم با دست در روزنه ای که با چشم نمی توان آن را دید، بوئیدن رایحه در یک روزنه، صحبت کردن در یک حفره بزرگ که کیفیت صدا تغییر می کند، مفهوم هنر در دیوار و پس آن درک می شود.
اگر درب خانه بسته بود زنگ بزنید و با شماره های همراهی که کنار درب ورودی نوشته شده است تماس بگیرید. حتی شب ها می توانید بازدید داشته باشید و آثار را خریداری کنید.
فعالیت هنری نادعلیان در جزیره قشم و لافت زیر نظر مرکز هنر پردیس انجام می شود و مجوز آن از طرف مرکز هنرهای تجسمی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر شده است. موسسه فرهنگی و هنری دخت پردیس قشم نیز در این محل کارهای پژوهشی انجام می دهد.
جاذبه ها و دیدنی های بندر تاریخی لافت در جزیره قشم
بهترین یادگیرهای لافت در اطراف این خانه دیده می شوند.
در سمت راست درب وردی فرو رفتگی وجود دارد که سایه انتزاعی است و علافمندان می توانند در داخل آن بروند و عکس بگیرند.
سر در و مشبک ورودی خانه در نوروز 1400 افتتاح شد.
اگر روز ها و شبها هر رهگذری از اصلی ترین کوچه بندر تاریخی لافت عبور کند روزنه ای پر نور می بیند. روزنه ای که بینتده را به درون دعوت می کند , اگر از روزنه به داخل نگاه کند، لافت را از نگاه یک نقاش می بیند. نقاشی که آثار هنرمندان جزایر را انتخاب کرده و به سلیقه خودش چیدمان آنها را ارائه می دهد. دنیای درون که دنیای بیرون را نشان می دهد. مهم نیست که آیا حالا حالا ها شرایطی فراهم شود که این دنیای درون از نزدیک دیده شود و فهمیده شود. .
با اسکن کردن یک کد کیو آر فایل صوتی شنیده می شود که نادعلیان در ارتباط با مفهوم دیوار صحبت می کند.
برای گوش کردن صدای این دیوار لینک زیر را ببینید
دیوار مفهومی خانه دکتر نادعلیان در بندر تاریخی لافت در جزیره قشم
در بندر لافت با چالش های جدیدی روبرو شدم. به دلیل اعتقادات دینی نقاشی موجود زنده خصوصا انسان کراهت دارد. اگرچه نقاشی های من بسیار ساده و نمادین هستند، با این وجود به دنبال زبان دیگری رفتم. من هیچوقت به صورت جدی نقاش منظره و معماری نبوده ام. اما سعی کردم نقاشی هایی بکشم که برای جامعه محلی قابل درک باشد و محیط خودشان را نشان دهد. نقاشی می تواند یک عامل گفتکو با جامعه محلی باشد.
در یکی از روزنه ها این بادگیر دیده می شود.
از روزنه ای دیگر بدون اینکه حجمی را ببینید می توانید آن را لمس کنید. با لمس کردن حجم را ذهن دیده می شود.
در یکی از روزنه ها این امکان وجود دارد که با دست حجمی را لمس کند.
در روزنه ای دیگر بواسطه بوییدن مفاهیم منتقل می شوند.
پیشینه خانه دکتر نادعلیان در لافت
در سال 1395 به پیشنهاد زینت دریایی یک خانه تاریخی در مرکز بافت تاریخی لافت خریداری کردیم. این خانه در روز دهم اردیبهشت (روز خلیج فارس) خریداری شد. زمانیکه خانه را خریدیم اتاق ها پر از وسایل زندگی کهنه بود که تخلیه نشده بود. با کمک افراد فامیل زینت وسایل تخلیه شدند و خانه تمیز شد.
خرید خانه نادعلیان در بافت تاریخی لافت 1395
از زمان خرید خانه در لافت چالشی پیش آمد. در حافظه تاریخی مردم آنجا ثبت شده است. روزی داستان آن نوشته خواهد شد. پس از گذشت زمان زینت دریایی خانه را پس داد و من شریک ورثه مالک اصلی خانه شدم. مهم این است که ما در هر شرایطی کار می کنیم. توقف هنر برای من یعنی توقف زندگی کار ما ممکن کردن غیر ممکن هاست. هر وقت به قشم می رفتم اغلب روزهای شنبه و یکشنبه به این خانه می آمدم و در آن برای شاگردانم رنگ درست می کردم و گاهی کارهای هنری انجام می دادم.
از همان سال اول یکی از اتاق های ضلع غربی خانه را به نگارخانه تبدیل کردم و به صورت محدود گردشگرانی مه دوستان من معرفی می کردند بازدید می کردند و آثار زنان روستاهای قشم را خریداری می کردند.
هر وقت به این خانه می آمدم آقا سید پوازی برزگ را می دیدم. در روبروی خانه ما در لافت مغازه داشت. دفتر حساب و کتابش را خیلی دوست داشتم. حساب ها و بدهی ها را می نویسد و زمانیکه هزینه ها پرداخت شد خط می خورند. سال قبل از دنیا رفتند. به من قول داده بود که دفترش را به یادگار به من بدهد. سال قبل از دنیا رفتند. پس از مرگ او از نوه اش دفتر امانتی را گرفتم. حساب ها پرداخت شده بود. حالا در مجموعه ما این دفتر در کنار سایر اسناد نگهداری می شود.
تا سال 1398 نمی توانستم خانه را مرمت کنم. چون قسمتی که متعلق به ما می شد تعیین نشده بود. با محبت و پادرمیانی سید حامد و شیخ نادر خانه تقسیم شد. و ما اجازه پیدا کردیم در قسمت شرقی که حالا متعلق به من شده است مرمت را شروع کنم. می خواهم نتیجه مطالعاتم در زمینه معماری داخلی و نماهای لافت را به کار بگیرم و خانه را مرمت کنم. کل خانه را به یک اثر هنری تبدیل می کنم.
سهم ما از دنیا همیشه خانه های خیلی ارزان و ویرانه است. ویرانه هایی که باید آباد کنم. همیشه گفته ام “دو کار را در دنیا از همه بهتر بلدم. پرتاب کردن ماهی در آب و آباد کردن یک ویرانه که می تواند به مرکز فرهنگی تبدیل شود”. تاکنون فقط دو اتاق کوچک کنار در ورودی مرمت شده است و از روزنه ای دیده می شود. بقیه قسمت ها در حال مرمت است.
برای شکل گیری این مجموعه در مراحل آغازین کار دوستان زیادی آمدند و کمک کردند. دوسنان بیشتری قرار بود به ما بپیوندند. اما به دلیل شیوع بیماری کرونا و برای سلامتی همه نتوانستیم میزبان آنها باشیم و به ما کمک کنند. بیشتر کارها را من و همسرم انجام دادیم، بنایی ، لوله کشی، برق کاری و … همیشه باید کار کرد و امیدوار بود.
در روزهایی که در خانه کار می کردیم احمد عبدالحمید سفاری که از همسایه های ما در لافت هستند برای بازدید می آمدند. او ما را تشویق می کند. از دیدن نقاشی ها خیلی خوشحال شد. او می گفت به خانه من بیایید بادگیر قشنگی دارد.
طبیعت لافت
غروب ها در ساحل لافت قدم می زنم بادگیر ها ، غروب بندر لافت و لنج های آن برای عکاسی، طراحی و نقاشی فوق العاده هستند.
برای شکل گیری این خانه علاوه بر همسرم اتل منشادی، خانم ها شهرزاد داوور، مریم احمدی راد، فاطمه بلوردی، ریحانه کاردانی، میلا کریم زادگان، الهه طاهری، خواهران عبیری (بتول، نرجس، فاطمه)، آقایان مسلم سعید و سعید بینظیر به صورت داوطلبانه و صمیمانه مشارکت داشتند.
Views: 54
درود بر شما جناب نادعلیان
از دیدن عکسها و خواندن توضیحاتتان متوجه شدم که شما چه دنیای عجیب و با مفهوم و زیبایی را در موزه بنا نهاده اید؛ به ذهنم رسید دنیایی پر از اسرار، مفهوم، هنر و شاید بتوان گفت عرفان را ساخته و پرداخته اید.بسیار علاقمند هستم که به دیدار موزه بیایم.همچنین جنابعالی و خانم محترم و کارهایتان را از نزدیک ببینم اگر توفیقی داشته باشم.
با احترام
نازیلا شیرازی
متشکرم
سلام من دوم آبان هزار و چهارصد به این موزه با تور مراجعه کردم و به شب برخوردیم . کنار موزه یک کانال آب بود که من که در حال فیلم برداری بودم به دلیل کم نور بودن محل در کانال سه متری افتادم و از ناحیه لگن و دست آسیب جدی دیدم . دستم کاملا نقص عضو شده ولی لگن جوش خورده . تنها خواهش من اینه که روی اون کانال رو بپوشانید یا دورش رو حصار بکشید.
با سلام
سرکار خانم شریفی بسیار متاسفم و شرمسار که چنین حادثه ای برای شما پیش آمده است. اما جهت اطلاع شما ما در بندر لافت موزه نداریم. فقط خانه و محل فروش صنایع دستی وجود دارد. خانه ما در کوچه قدیمی و اصلی بافت تاریخی واقع شده است و هیچ کانالی وجود ندارد. اما دو مکان دیگر وجود دارد. یکی اکو موزه و دیگری موزه ناخدا علی. نظر شما به مسئولین شهر منعکس می شود.