پس از بازگشت از انگلستان در فصل های پائیز و زمستان به همراه خانواده ام ( همسر، فرزند و مادرم) در تهران زندگی می کردیم و بهار و تابستان در پلو به صورت چادر نشینی زندگی اجداد کوچرو خودم را تجربه می کردم. زمستان وچند ماه پس از اخذ دکترا و بازگشت به ایران از اواخر بهار 1376 به روستای پلور آمدیم. نه خانه داشتیم و نه زمین. مدت پنج سال اواخر بهار و تابستان در چادر زندگی کردیم.
زندگی چادر نشینی در طبیعت پلور پس از بازگشت از انگلستان
در تهران بواسطه ارتباط اینترنی و داشتن مجله الکترونیک هنرمندان بین المللی با من تماس می گرفتند، به ایران می آمدند و در خانه ما ساکن می شدند. گاهی با هم به روستای پلور می رفتیم. زمانیکه در پلور بودیم از همان سال ها اول مدیران هنری، استادن و دانشجویان برای دیدن کار و فعالیت من و مهم تر از آن باور کردن نحوه زیست من و خانواده ام به پلور آمدند. بعضی از هنرمندان و دانشجویان دوست داشتند شب را در چادر ما بمانند و یا اینکه در طبیعت کار کنند. اوایل کارها با طراحی شروع شد. بعد ها هنر بازیافت و محیطی هم تدریجا تجربه شدند. تا اینکه اولین رویداد هنر در طبیعت به صورت رسمی برگزار شد.
مرکز هنر پردیس پلور: اولین جشنواره اجرا و نمایش هنر در طبیعت
اما قبل از این رویداد هنرمندان زیادی در پلور کار کرده بودند. آقای مجتبی میرتهماسب و دوستانشان زمانی به پلور آمدند که هنور ساختمان سه طبقه ساخته نشده بود. با ایشان و همکارانشان مدتی زندگی کردیم.
در سال 1377 هنر رودخانه عمده فعالیتهائی بود که در این روستا انجام شده بود. در آن زمان طبیعت پلور نگارستان دائمی حجاریها و سنگ نگاره های احمد نادعلیان بود. چنین هزار نفر در روز سایت هنری این فعالیت ها را مشاهده می کردند.
این مرکز اول بار در سال 1377 به صورت یک پایگاه مجازی در اینترنت راه اندازی شد از آن زمان تا کنون همواره در حال توسعه بوده است .
تدریجا بسیاری از هنرمندان و بازدید کننده های ایرانی و خارجی از این آثار موجود و طبیعت آنجا بازدید کردند و بعضی از آنها شب را در چادر میهمانان ما می ماندند. بسیاری از آنها تمایل داشتند که در طبیعت پلور کار کنند.
حضور مجتبی میرتهماسب و همکارانشان و ماندن آنها در خانه همسایه خود بخشی از ضرورت شکل گیری مرکز هنر پردیس بود. آنها زمانی به پلور آمدند که هنوز ساختمان اصلی مرکز ساخته نشده بود.
Views: 5