داستان بزرگترین فرش خاکی در جزیره هرمز به روایت رسانه ها و احمد نادعلیان

اجرای بزرگترین فرش خاکی در جزیره هرمز بسیار تاثیر گذار بوده است. شگفتی خاک های رنگی و طرح موضوع ثبت در گینس موجب شد که در رسانه های جمعی و مجازی جزیره هرمز را معرفی نماید. فرش اول و چهارم از جذابیت بیشتری برخوردار بودند هنوز هم در حوزه مجازی به مستندات تصویری آنها توجه می شود. اجرای آن انتقادات زیست محیطی بحث برانگیزی را به همراه داشت. با اینوجود این رغبت در خود هرمزی ها بوجود آمد که در اجرای این نوع کارها سهمی داشته باشند.  رقابت بومی های جزیره و هنرمندان مقیم بندر عباس برای اجرای فرش خاکی تا حدی شد که کار به دادستانی کشیده شد.

به دلیل انجام کارها در یک مکان در نزدیکی سنگ مرغان موجب شد که آن ساحل فرش خاکی نامیده شود.  محل استقرار مجریان آن کمپ فرش نامیده می شد. پس از برگزاری یک نمایشگاه از بازتولید های فرش خاکی در ابعاد کوچک در نگارخانه محسن زمینه حضور حمایت و سرمایه گذاری احسان رسولف در محل کمپ فرش فراهم شد. در میان دست اندرکاران ، همراهان و مجریان، فرش های خاکی در مورد مالکیت مادی و معنوی آنها توافق وجود ندارد.  در محل ساحل سنگ مرغان یا فرش هنوز هم تلاش می شود که کارهای محیطی با شن، خاک و سنگ انجام شود. اما حالا عموما احتیاط می شود و با موادی اجرا شود که انتقادات زیست محیطی مطرح نشود.

در تاریخ دوشنبه 19 بهمن 1394 مطلبی با عنوان “از عرش تا فرش یک پدیده هنری” در هفته نامه فرهنگی هنری “هرمزگان فردا” منتشر شد. در مقدمه آن آمده است “فرش خاکی هرمز پدیدهی فرهنگی- هنری کم نظیری بود که ابعاد فرهنگی آن فقط دامن هرمزگان را نگرفت. جاذبه ی ایده و فرم فرش در کنار وسعت اطالع رسانی این اتفاق فرهنگی، فرش خاکی جزیره هرمز را تبدیل به یک اتفاق ملی قابل اعتنا کرد. در این مدت مخاطبان فرش رنگارنگ خاکی از جاسک و گاوبندی، حاجی آباد و حتی گاهی خارج استان و کشور عزم سفر به جزیرهی رنگها کردند تا از دیدن این پدیدهی هنری لذت ببرند. صرفنظر از ارزشگذاری این اتفاق کم نظیر و پرمخاطب در استان، بررسی این پدیده ی هنری میتواند راههای نرفته را برای هنرمندانی که در رشته های مختلف هنری فعالیت میکنند روشن کند. راههایی که نه بهصورت آگاهانه بلکه به صورت اتفاقی، همه این هنرمندان از رشته های مختلف به نوعی با آن درگیر بودند”.

سئوال ها و روایت های زیادی در خصوص کهن الگو، تاریخ شکل گیری، مالکیت مادی و معنوی آن وجود داشت و دارد؟

در هفته نامه فرهنگی هنری “هرمزگان فردا” در تاریخ دوشنبه 19 بهمن 1394 با عنوان “از عرش تا فرش یک پدیده هنری” سئوال هایی مطرح شدند:

 ایـده اصلـی فـرش خاکـی توسـط کـه و چگونـه شـکل گرفـت؟ جشـنواره هنرهـای محیطـی چقـدر در بـه وجـود آمـدن فـرش خاکـی مؤثـر بـود؟ فـرش خاکـی تأثیـری فرهنگـی بـر روی جزیـره و مردمـش داشـت؟  فعـالین محیط زیسـت میگوینـد فـرش خاکـی آسـیبهای جـدی بـه محیط زیسـت وارد کـرده، نظـر شـما در ایـن خصـوص چیسـت؟  …

به انتخاب هفته نامه افرادی که در این جریان تاثیر داشتند و یا دست اندرکار بودند انتخاب شدند و به سئوال ها پاسخ دادند. در میان مصاحبه شونده ها افرادی پس از چاپ آن اعلام کردند که نظر آنها منعکس نشده است. به عبارتی حق مطلب ادا نشده است. با اینوجود پاسخ ها متناقض بودند.  پژوهشگرانی که در دهه گذشته در مورد دلایل رشد گردشگری در جزیره هرمز تحقیق می کنند پس از خواندن روایت های به این نتیجه می رسند که داستان ها متناقض هستند.

به دلایل متعددی از جمله اهمیت موضوع در روند نوشتن داستان زندگی سعی می کنم تجربه، شنیده ها و روایت خودم را بنویسم. روایت و دلایل من این است:

پس از دوسال کارهای هنر محیطی که بسیاری از آنها با خاک های رنگی جزیره انجام می شد، در آذر ماه سال 1387 مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان هنرمندان شناخته شده استان را به جلسه دعوت می کند و از آنها می خواهد که با خاک های جزیره هرمز بزرگترین فرش خاکی را اجرا نمایند و آن را در کتاب گینس ثبت کنند. در روزهایی که این رویداد شکل می گرفت در جزیره هرمز بودم و در ضلع شرقی در دره های اطراف محیط زیست جزیره هرمز با خاک های رنگی به تنهایی نقاشی می کردم.

احمد نادعلیان: هنرمند خاکی، نقاشی خاکی و هنر خاکی،جزیره هرمز آذر 87

قبل از اجرای آن در روز بیست و هفتم آبان ماه 1387  در خبرگزاری فارس این خبر منتشر می شود :  “محمد بانوج، مدیر اجرایی پروژه بزرگترین فرش خاکی دنیا در گفت‌وگو با فارس گفت: این پروژه از 2 آذرماه در جزیره هرمز آغاز می‌شود. وی با اشاره به اینکه ایده این طرح متعلق به “همایون امیرزاده”، مدیرکل ارشاد استان هرمزگان است و پروژه به همت انجمن هنرهای تجسمی استان هرمزگان و حمایت اداره ارشاد این استان به اجرا درمی‌آید، افزود: از سه ماه پیش تحقیقات این پروژه آغاز گشته و 95 درصد آن کامل شده است. وی با اشاره به اینکه طرحی که در نمایشگاه به نمایش گذاشته شده، طرح اصلی نیست و طرح متناسب با فضای نمایشگاه است، افزود: در این طرح به مناسبت سی‌امین سال پیروزی انقلاب اسلامی 30 لاله که نماد شهادت و 30 سال رشادت و مقاومت ملت ایران است، 30 انار که نماد دانش و فهم ایرانی است و 8 نخل به نشانه هشت سال دفاع مقدس به تصویر کشیده شده و در قسمت پایین آن خلیج فارس نشان داده شده است. محمد بانوج گفت:‌ ما در این طرح نام خلیج فارس را ننوشته‌ایم چون از نظر ما این یک امر بدیهی است و نیازی نیست ما تأکید کنیم و حتماً این اسم را بیاوریم. وی در ادامه با اشاره به اینکه طرح اصلی از چهار بخش تشکیل شده، افزود: بخش اول آن مربوط به آزادسازی قلعه هرمز توسط سردار ایرانی امام قلی‌خان است. بخش دوم، بخش ملی است که بحث خلیج فارس در آن مطرح می‌شود، بخش دیگر این فرش به خود جزیره هرمز و وضعیت و امکانات فعلی آن می‌پردازد و در بخش چهارم، فرهنگ منطقه هرمزگان و داستان‌ها و روایت‌هایی که سینه‌به‌سینه نقل می‌شود به تصویر کشیده می‌شود تا در این شیوه آنها را به ثبت برسانند. مدیر اجرایی این پروژه زمان آغاز این طرح را 2 آذر اعلام کرد و ادامه داد: 2 تا 7 آذرماه تیم پشتیبانی کار ساخت کمپ و زیرسازی را آغاز می‌کند. 8 تا 14 آذر ضمن برگزاری کارگاه آموزشی برای مردم تیم اجرایی خاک‌های شناسایی شده را جمع‌آوری می‌کنند و روز 19 آذرماه کار رونمایی می‌شود. “

روند موضوعی فرش های خاکی ابتدا متناسب با ارزش های انقلاب و نظام تبیین می شود. تدریجا اسطوره گرایی و عرفان گرایی جایگزین می شود.

با گذشت زمان موضوع پیچیده تر شد. افرادی که خود را عضو گروه هنر نو هرمز می نامیدند روایت های جدیدی ارائه دادند و تدریجا در مراحل بعدی نام دست اندارکاران فرش خاکی و موقعیت آنان چندین بار تغییر کرد.

برای مثال در روز یکشنبه / ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ محمد سایبانی، مشاور هنری استاندار هرمزگان در گفت‌و‌گو با ایسنا با اشاره به نحوه شکل‌گیری ایده طراحی فرش خاکی با استفاده از خاک‌های رنگی جزیره توضیح داد: “گروه هنری نو هرمز به عنوان نخستین طراح و ارائه‌کننده ایده فرش خاکی، اولین بار در سال 87، این ایده را در جشنواره مطبوعات تهران با ارائه نمونه کوچکی از کار مطرح کرد که مورد استقبال رسانه‌ها قرار گرفت و این گروه در این جشنواره اعلام کرد که نخستین فرش خاکی را در جزیره هرمز رونمایی خواهد کرد. “

در حالیکه در تاریخ های قبلی اخبار متفاوت است. خبرگزاری جمهوری اسلامی در تاریخ 87/08/28  اعلام کرد: “جشنواره مطبوعات.فرش خاکی .هرمز بزرگترین فرش خاکی جهان موسوم به فرش خلیج فارس که توسط گروهی از هنرمندان هنرهای تجسمی بومی منطقه طراحی شده است در عید سعید قربان در جزیره هرمز به نمایش گذاشته می شود.  در طراحی بزرگترین فر ش خاکی جهان که ماکت یک دهم آن هم اکنون در غرفه فرش خلیج فارس در پانزدهمین جشنواره بین المللی مطبوعات و خبرگزاری ها در محل مصلای تهران به نمایش گذاشته شده 70 رنگ مختلف از خاک های متنوع جزیره هرمز به کار رفته است .   در طراحی فرش خلیج فارس که مساحتی معادل 120 متر مربع دارد 10 تن از هنرمندان رشته های گرافیک و نقاشی شرکت داشته اند و 50 تن از ساکنین جزیره هرمز نیز پس از گذراندن آموزش های لازم نزد آنان به تفکیک رنگهای خاک این فرش پرداخته اند.”

علاوه بر این بر اسال گزارش هایی در وبلاگ آقای مسلم امیرزاده کار طراحی و اجرای نهایی این فرش بزرگ از صبح روز چهارشنبه  13/9/1387 در ساحل سنگ مرغی جزیره هرمز آغاز خواهد شد.

در نهایت گزارش کردند “در روز سه شنبه 19 آذر 1387 پس از ده روز کار بی وقفه و شبانه روزی کمیته طراحی (طراحی روی زمین در ابعاد وسیع و اجرای رنگی با خاک ) و کمیته پشتیبانی ( امور پشتیبانی، تدارکات و اجرا رنگی با خاک) این فرش خاکی در ساحلی به نام سنگ مرغی در جزیره هرمز رونمایی شد.

مدیر پژوهش و تحقیقات : ابوذر نوروزی نژاد

کمیته طراحی واجرا:

طراح کاراکتر و Layout : امیر مسلم زاده
طراح کاراکتر و Layout : امیر غفارزاده
طراح موتیف و حاشیه : آمنه رییسی
طراح موتیف و حاشیه : فرانه جلالی
طراح موتیف و حاشیه : سهیلا کشفی
طراح موتیف و حاشیه : احسان میرحسینی
طراح موتیف : ابوذر نوروزی نژاد

مدیر هماهنگی بخش هنری : لاله فلاحتی
مدیر اجرایی : احمد کارگران
مدیر پشتیبانی و تدارکات : محمد بانوج

کارگردان فیلم: شهاب آبروشن
تصویربردار وعکاس: امیر مینابیان

اولین فرش خاکی در جزیره هرمز، اثری از هنرمندان هرمزگانی و عضو انجمن هنرهای تجسمی هرمزگان، عکس از مرتضی صفا

آقای مسلم زاده قید کرده بودند که “جا دارد از فاطمه بردال که 7 روز، لیلا مقصودی 4 روز، فهیمه جلالی 4 روز، شیرین آقایی 3 روز و مانیه علویان 2 روز بصورت افتخاری ما را در اجرای فرش یاری دادند ، و نیز از حسن بردال (عکاس) ، حمزه سلیم پور (عکاس) ، شهرداری جزیره هرمز (به خاطر دراختیار گذاشتن وسیله نقلیه جهت جابجایی خاکهای رنگی و … ) ، بخشداری جزیره هرمز ( به خاطر در اختیار قرار دادن خوابگاه جهت اسکان خانم های گروه ) ، نیروی انتظامی جزیره هرمز و مردنم خوب این جزیره قدردانی کنم.

کمیته پشتیبانی و تدارکات : محمد ایرندگانی ، هادی بانوج ، پیمان بخشی ، مسعود بهزادی فر ، امین تیماس ، نبی تیماس ، حمید رضا حاجی پشت گل ، محمد جواد حاجی زاده ، رضا دهقانی ، احسان ذبیح رضوانی ، علی رضا رحیمی، رضا رمضان پور ، سامان صادقی ، میلاد عامری ، هادی علیشاپور ، حسن نیکزاد. “

بارها راوی های اصلی به دلیل جذابیت تملک مالکیت معنوی آن در طول زمان روایت های ثبت شده و منتشر شده در خبرگزاری ها و فایل های صوتی قبل را فراموش می کنند و روایت های جدیدی را بیان می نمایند. در روایت های جدید جایگاه افراد و موقعیت افراد تغییر می کند و …

با توجه به خبر خبرگزاری جمهوری اسلامی در تاریخ  87/08/28  و اعلام این موضوع که با حمایت مدیر کل کار کوچکی در نمایشگاه مطبوعات انجام شده بود خبرنگاران مطلع شده بودند و طبق روال رویدادهای قبلی چند نفری با من تماس داشتند و پیگیر بودند. در حالیکه این کار ارتباطی به من نداشت و به دلایلی بنا شده بود که بدون حضور من انجام شود. بحث دیگر تغییر در رفتاری بود که مجریان فرش خاکی، همان دوستان قدیمی با شخص من داشتند. زمانیکه در آذرماه 1387 در طبیعت جزیره هرمز کار می کردم، کم کم تردد تعدادی از بچه های بندر که کار پشتیبانی را انجام می دادند شروع شد. آنها برای برداشت بعضی از خاک های رنگی به نزدیکی محلی که من کار می کردم می آمدند. گاهی هم تعدادی از آنها نعره می زدند دکترررر و با قهقههه از محیط دور می شدند. این رفتار اخلاقی نبود و مجریان اصلی فرش خاکی نیز از این بابت متاسف بودند.

حسن دریاپیما که همیشه با من در ارتباط بود و متوجه چنین رفتارهایی شده بود با پرسش ها و کنایه ها سعی می کرد آتشی روشن کند. در این کار استاد بود.  به من می گفت استاد به شاگردانت سر نمیزنی؟ بعد که سکوت می کردم دوباره می پرسید پارسال چهل نفر دورت بال بال می زدند یکی نوشیدنی خنک می داد، یکی کیک می داد، اما حالا تنها شدی.

عبدالرسول دریاپیما نیز متوجه این امر شده بودند. در آن زمان عبدالرسول دریاپیما در یک مغازه که روبروی شهرداری بود در یک باب مغازه خطاطی می کرد. او گفت که به یکی از مجریان خاکی گفته ام که دکتر نادعلیان در جزیره است. او می گفت متکبرانه فقط پاسخ داده است که می دانم. بعدها از یکی از طراحان فرش شنیدم که برای اینکه اساسا برای دعوت شدن به محیط کمپ و دیدن کار آنها نظرسنجی انجام شده بوده است و آنهایی که ارتباط بیشتری با من داشتند مخالف بودند.

پس از گذشت زمان متوجه شدم که چند عامل موجب شد که مسیر من از بعضی از دوستان که خود را هنر نو هرمز می نامیدند جدا شود. آنها ابتدا شیفته سابقه ، سرمایه فرهنگی و اجتماعی من بودند که همراه با رسانه گرایی بود. با گذشت زمان فکر کردند که حالا با ابعاد فکر و اجرای اثر به اندازه کافی آشنا شده اند و می توانند آن را پیش ببرند.  یک تیغ دولبه بود. نادعلیان در طول دو سال اول جزیره هرمز را به تنهایی معرفی می کرد. در آرشیو سایت من گزارش ها واقعی در زمان خود منعکس شده است. همیشه همانطور که بود شرایط را گزارش می کردم.  یکی از مجریان فرش خاکی یک بار به من گفت که به ما انتقاد می شود که شما نادعلیان را دعوت می کنید. اما ایشان زمینه حضور شما در جشنواره ها در پایتخت را فراهم نمی کند.

از طرفی دیگر همایون امیرزاده که در زمان اولین سفر من معاون فرهنگی بود و بعد مدیر کل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شده بود شاهد فضای رسانه ای بود. به نظر می رسید که برای ایشان هرمز وسوسه انگیز بود که برای خود اعتبار فرهنگی کسب نماید. در اصل همایون امیرزاده تصمیم گرفت که رویدادی را راه اندازی کند که در آن نادعلیان نباشد. البته به نظر می رسید اغلب هنرمندان با این بخش آن موافق باشند.

همه این مسائل قابل درک هستند. به همین دلیل بعدها خودم تصمیم گرفتم از بسیاری از هنرمندان محیطی تدریجا فاصله بگیرم تا آنها بتوانند رشد کنند.

قبلا یادداشتی با عنوان “تاثیرات جشنواره های محیطی بر هنر هرمزگان قبل از فرش خاکی” نوشتم که چگونه زمینه تاریخی فرش خاکی در جزیره هرمز فراهم شد.

احمد نادعلیان: تاثیرات جشنواره های محیطی بر هنر هرمزگان قبل از فرش خاکی

در روزهایی که حسن به دیدن من می آمد می گفت که شما می گویید “این خاک ارزش دارد و چرا آقای خزعلی آن را میبرد؟” اما حالا شما و بچه هایی که به آنها یاد دادی این خاک را میبرند. مردم جزیره ، مسئولین هرمز و هنرمندان بومی از اینکه خاک را میبرید ناراضی هستند.  من از شنیدن این حساسیت خوشحال شدم.  خوشحالم بودم که هنر محیطی این حساسیت را نسبت به طبیعت ایجاد کرده بود.  اگرچه من به حسن گفتم که در دوسال گذشته  تمامی خاکهایی که در جشنواره ها و نمایشگاه ها مصرف شده به اندازه یک کامیون هم نمیشود. از طرف دیگر به این نتیجه رسیده بودم که ما باید یاد بگیریم که از کیفیت خاک استفاده کنیم نه از کمیت آن.  به حسن گفتم که  ما باید یاد بگیریم که  با دست خاک برمیدارم.  نه با بیل و یا لودر!   حسن گفت حالا تو برگ میکنی، بچه های بندر شاخه و خزعلی از ریشه میکند! این صحبت حسن عجیب بود.

در یاداشتی به آنها خسته نباشید و تبریک گفتم. بخشی از یاداشت من که آن رویداد را تحقیر می کرد. خود این موضوع نتیجه اش این بود که در تعدادی از وبلاگ های آن زمان چند نفر از هنرمندان بندر نسبت به نوشته من واکنش نشان دهند. قسمت هایی از انتقادات آنان به جا بود. و در مواردی هم آنها اشتباه می کردند. تا آنجایی که به نوشتار من مربوط می شود و  اشتباه بوده است. از مجریان آن اثر هنری عذر خواهی می کنم.

اما ایراداتی که به جا بود بحث رکورد شکنی و ثبت در گینس بود. به یک اثر هنری اعتباری نمی داد. چون مقیاس بزرگ ارزش تلقی می شد. تدریجا در دراز مدت مهم بودن اندازه اثر جایگزین ارزش هنری شد و کار به دست افرادی ادامه پیدا کرد که تخصص کافی نداشتند.

انتقاد دیگر من این بود که در مدت زمانی که در هرمز بودم رابطه منطقی با بچه های بندر عباس نداشتم.  گویا ما با هم غریبه بودیم و کارمان غیر مرتبط.  با اینوجود حتی به عنوان همکار نمیدانم این مسئله طبیعی بود یا غیر طبیعی که چرا موقعیت مناسبی پیش نیامد من کار آنها را از نزدیک ببینم و یا اینکه آنها بدانند که من آنجا چه میکنم و چگونه فکر میکنم.   از این بابت متاسفم.

همایـون امیـرزاده در هفته نامه فرهنگی هنری هرمزگان فردا در تاریخ دوشنبه 19 بهمن 1394 گفت : اصـل ماجـرا برمیگـردد بـه نیمـه دوم سـال ۸۵ زمانـی دوسـتان در انجمـن هنرهـای تجسـمی انسـجام بیشـتری داشـتند. بچه هـا جشـنواره مجسـمه های شـنی را برگـزار کردنـد و بعـدازآن جشـنواره هنرهـای محیطـی برگـزار شـد کـه بیشـتر روی شـنهای سـاحل نـه خاکهـای رنگـی هرمـز کار میکردنـد. عالقـه و دغدغـه ام بیشـتر ایـن بـود کـه کارهـای بزرگتـری در ایـن زمینـه انجـام دهیـم. در مـورد فرش گل هلند مطلبی را خوانده بودم. هلند از ظرفیتهای خـودش کمـال اسـتفاده را بـرده اسـت. وسوسـه انگیز بـودن خاکهـای رنگـی هرمـز باعـث شـد چیـزی بـه ذهنـم برسـد. بـا هنرمنـدان انجمـن هنرهـای تجسـمی در میـان گذاشـتم. در جلسـهای کـه برگـزار شـد دوسـتانی مثـل احمـد کارگـران، ابوذر نـوروزی، امیـر مسـلم زاده، عیسـی جنگانـی، امیـر غفـار زاده، محمـد بانـوج، فلاحتـی، رئیسـی و دوسـتان دیگـری حضـور داشـتند. بـه شـوخی گفتـم: بـس اسـت خاکبـازی، بیایـم کاری بکنیـم کـه بـه لحـاظ رسـانهای بـرد بیشـتری داشـته باشـد و بـه لحـاظ مفهومـی هم یک اثر ماندگاری خلق شـود! در همـان جلسـه پیشـنهاد دادم کـه بزرگتریـن فـرش خاکـی جهـان را بسـازیم. بچه هـا هـم خالصانـه شـبانه روز زحمـت کشـیدند و ایـن اتفـاق رو بـه وجـود آوردنـد. قبـل از آن بـرای ایـن دیگـران آشـنایی کوچکـی از فـرش خاکـی پیـدا کننـد در مقیـاس کوچکتـر فـرش خاکـی را در نمایشـگاه مطبوعـات یـا کتـاب انجـام دادیـم؛ و بعـدازآن ابـوذر نوروزی نژاد بحـث طراحـی و اجـرای فـرش خاکـی را بـر عهـده گرفـت. “

احمد کارگران در نشست مشترک خبرنگاران و پدید آورندگان فرش خاکی که در روز جمعه / ۲۵ آذر ۱۳۹۰ در خبرگزاری ایسنا منتشر شده است گفت: کشف خاک های رنگی جزیره و استفاده آن در تولید آثار هنری نقطه عطفی در تاریخ هنرهای تجسمی استان محسوب می شود.

کارگران در ادامه گفت : استفاده از خاک های رنگی جزیره هرمز در تولید آثار نقاشی برای اولین بار درسال 1385 اتفاق افتاد و پس از برگزاری جشنواره  هنرهای محیطی در جزیره با حضور اساتید مطرح  ، بصورت گسترده ای خاک جزیره در سطح ایران معرفی و هم اکنون هنرمندان زیادی از کشور و حتی جهان از آن استفاده می کنند .

آقای امیر زاده دیگر از خاطره خود با نوریزاد صحبت نمی کند. بر اساس پژوهش های انجام شده، محمد نوریزاد (فعال فرهنگی و در سال های اخیر سیاسی) کارهای محیطی انجام شده با خاک را دیده بود. ایشان قبلا با همایون امیرزاده در ارتباط و در آن زمان با نهاد های انقلابی همسو بودند.  او گفته بود این آثار (کار با خاک روی زمین) همانند فرش هستند. به دلیل این گفته فکر فرش خاکی شکل می گیرد.

احمد نادعلیان: تاثیرات جشنواره های محیطی بر هنر هرمزگان قبل از فرش خاکی

از چالش های مالی سخنی به میان نمی آید. امیر زاده همچنین فراموش کرده است که پیش از این در سال های 1385 و 1386 در رویداد های مختلفی با خاک ها رنگی کار شد. شاید مقدمه جشنواره را برای او نوشته بودند و اگر خودش نوشته بود سعی می کرد که حافظه تاریخی نداشته باشد.

انتقادات زیست محیطی و گینس گرایی که ماهیت هنری اثر را مخدوش می کرد وجود داشت و دارد. اما همین عوامل و بحث شگفتی طبیعی بودن این عناصر نقاشی در محیط طبیعی موجب شد که عملکرد رسانه ای آن برای جزیره، استان خوب باشد. تا این حد که همایون امیرزاده در گفتگو با هفته نامه فرهنگی هنری هرمزگان فردا گفته است:  “رونمایی از فرش خاکی در آن زمان با استقبال بیشتری روبرو بوده تا استقبال از رئیس جمهور! به هرحال فرش بهانه ای شد که ما آداب و رسوم خودمان را یکبار دیگر معرفی کنیم.” کمی مبالغه کردند. چون رئیس جمهور احمدی نژاد در سفرهای استانی استقبال کنندگان زیادی داشت.

زمانیکه با حسن دریاپیما برای دیدن اولین فرش خاکی رفتیم او حاشیه آن را به من نشان داد و به من گفت من حاشیه را بیشتر از متن دوست دارم. (حاشیه بهتر تر  است.)    به من گفت مثل اینکه شما هم از حاشیه بدت نمیاد. با نظر حسن موافق هستم من حاشیه را دوست دارم. هنر محیطی از متن فرار میکند و با حاشیه میرود. هنر به مکانهایی میرود که به حساب نمی آمده.  در این هنر مرز میان متن و حاشیه مبهم است.  حالا  من در حاشیه فرش بودم.   گاهی اوغات مسائل را باید از حاشیه دید.

با نگاهی به حاشیه فرش به خوبی دیده می شد که رویکرد زیست محیطی مطرح نبود. در انتقاداتم نوشته بودم که “این اثر نه تنها محیطی نبوده بلکه پدیدآورندگان بنیادی ترین مبانی اخلاقی رفتن به محیط را رعایت نکردند.

 با دیدن این نقش خاطرات دو سال قبلم زنده شد که به شرکت کننده ها گفته بودم که چگونه میتوانند با بازیافت زباله ها و مواد پلاستیکی شابلن بسازند.  اما حالا هنر محیطی خود زباله ساز شده است.

چیدمان با زباله، بندر عباس دیماه 1385، کارگاه مجسمه شنی و صخره ای (انسانها آشغال می سازد و ما با آشغالها انسان می سازیم)

احمد نادعلیان در محل اجرای اثر هنر محیطی با خاک رنگی - جزیره هرمز - 13 دیماه 1385 - عکس از انجمن هنرهای تجسمی هرمزگان

احمد نادعلیان در محل اجرای اثر هنر محیطی با خاک رنگی – جزیره هرمز – 13 دیماه 1385 – عکس از انجمن هنرهای تجسمی هرمزگان

عکس از اولین روزی که در ساحل سنگ مرغی با خاک نقاشی کردیم. در اولین روزی که خاک را به عنوان ماده هنر محیطی پیشنهاد دادم هیچوقت چنین سرانجام و فضای اخلاقی نادرست را پیش بینی نمیکردم.

نقشمایه ها و نماد های بومی - اثر هنر محیطی با خاک رنگی - جزیره هرمز - 13 دیماه 1385
نقشمایه ها و نماد های بومی – اثر هنر محیطی با خاک رنگی – جزیره هرمز – 13 دیماه 1385

من به این دلیل استفاده از خاک را در محیط پیشنهاد دادم که با رنگهای صنعتی آلوده نشود.  اما کمیت استفاده از خاک و باقی گذاشتن آلینده ها خود مشکلات زیست محیطی ایجاد کرد هنوز نمی توان باور کنم که کار من برای که خاک رنگی را به عنوان ماده ایجاد اثر محیطی پیشنهاد دادم اشتباه بوده است.  همیشه سعی کردم  از حاشیه ها بنویسم و گزینه های موازی را پیشنهاد دهم.

مالکیت مادی و معنوی فرش های خاکی در خود استان پر حاشیه بودو هنوز جای بحث دارد. توافق همگانی وجود ندارد که متعلق به یک فرد است. واقعیت امر هم این بود که  یک کار جمعی بود. اما افرادی همیشه در گفتگو ها و یا پی دی اف سازی سعی می کنند که آن را از آن خود بدانند. تاریخ چه قضاوتی خواهد کرد؟ در نوشته های بعدی از فرجام فرش در سال های بعد و کشمکش هایی که بوجود آمد بیشتر می نویسم.

ادامه دارد

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *