گردشگری مبتنی بر هنر اجتماعی عاملی برای تغییر و توسعه جوامع محلی

هنر اجتماعی و شکل‌گیری گردشگری محلی

در نگاه احمد نادعلیان، هنر اجتماعی تنها یک فرآیند هنری نیست؛ یک بستر تحول‌ساز است که فرهنگ، طبیعت و تجربه زیسته مردم محلی را در معرض دید قرار می‌دهد و از این طریق گردشگری را فعال می‌کند. نادعلیان در هرمز و روستاهای قشم نشان داد که خلق آثار مشارکتی، چیدمان‌های محیطی و روایت‌های فرهنگی می‌تواند توجه گردشگران را جلب کند و جریان پایداری از بازدید و آگاهی ایجاد نماید. گردشگریِ برخاسته از هنر اجتماعی، از دل جامعه رشد می‌کند و برخلاف توسعه‌های تحمیلی، ریشه در هویت محلی دارد.

این روند زمینه‌ساز تغییرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی می‌شود و کیفیت زیست مردم محلی را از حاشیه به شرایط رفاهی مرکز نزدیک می سازد.

نگرانی ها در مورد رشد گردشگری در جوامع محلی 

رشد گردشگری و تغییر فرهنگ در جوامع محلی معمولاً چند لایه برو پیدا می کند: نگرانی‌های فرهنگی ـ اجتماعی و پیامدهای اقتصادی ـ زیست‌محیطی.

ما می دانیم زمانی که گردشگری رشد می‌کند، بسیاری از عناصر فرهنگیِ اصیل ـ مانند آیین‌ها، موسیقی، پوشاک و حتی مهمان‌نوازی ـ ممکن است به «نمایش» تبدیل شود. یعنی برای سلیقه گردشگران بازسازی شود و به تدریج معنا و کارکرد اصلی خود را از دست بدهد.

به‌جای شناخت عمیق از فرهنگ، گردشگران اغلب آن را در قالب تصاویر ساده‌شده و سوغاتی‌پسند مصرف می‌کنند. این امر می‌تواند باعث ایجاد کلیشه درباره مردم محلی شود یا آنها را مجبور کند خود را مطابق انتظار خارجی‌ها بازتعریف کنند.  افزایش درآمد، تماس با گردشگران، و ورود رسانه‌ها به منطقه اغلب باعث تغییر در پوشش، روابط اجتماعی، نقش‌های جنسیتی و اولویت‌های جوانان می‌شود.  این تغییرها همیشه از درون جامعه شکل نمی‌گیرد بلکه تحمیلی و بیرونی است.

گردشگری گاهی باعث می‌شود گروه کوچکی از مردم محلی به درآمد بالا برسند، در حالی که دیگران سهم کمی دارند. این شکاف جدید درون جامعه خود یکی از عوامل تغییر فرهنگی و تنش‌های اجتماعی است.  وقتی اقتصاد به گردشگری وابسته می‌شود، مشاغل و مهارت‌های سنتی ممکن است کم‌رنگ شوند. این موضوع یکی از مهم‌ترین انتقادها در حوزه فرهنگ است؛ زیرا با حذف آن مشاغل، بخشی از حافظه جمعی نیز از بین می‌رود.  منتقدان معتقدند که گردشگری می‌تواند فضای عمومی و طبیعی را از حالت عمومی به حالت تجاری تغییر دهد. این وضعیت باعث می‌شود مردم محلی احساس بی‌جایی یا بیگانگی در سرزمین خود کنند.

هرچند این نگرانی فرهنگی نیست، اما بسیاری از منتقدان تأکید می‌کنند که تخریب محیط‌زیست خود به تغییر سبک زندگی و روابط سنتی با طبیعت منجر می‌شود.  منتقدان می‌گویند که با رشد گردشگری، روایت فرهنگ محلی بیشتر توسط رسانه‌ها، تورگردان‌ها یا گردشگران شکل می‌گیرد تا خود مردم. این باعث می‌شود جامعه محلی توان تعریف روایت واقعی خود را از دست بدهد.

قویت فرهنگ و هویت با ورود گردشگران

منتقدان معمولاً حضور گردشگر را تهدیدی برای فرهنگ محلی می‌دانند، اما نادعلیان تجربه‌ای متفاوت ارائه می‌کند. به باور او، گردشگری معقول و آگاهانه باعث می‌شود مردم محلی به طبیعت، آیین‌ها، اسطوره‌ها و غذاهای بومی خود نگاه دوباره‌ای بیندازند. بسیاری از سنت‌ها که در حال فراموشی بودند، با حضور گردشگران احیا شده‌اند و اکنون بخشی از هویت فعال جامعه‌اند. گردشگری در این دیدگاه، فرهنگ را نمی‌زداید؛ بلکه انگیزه‌ای برای بازبینی، بازسازی و تقویت آن فراهم می‌کند و ارزش میراث فرهنگی را در نگاه خود مردم افزایش می‌دهد.

پاسخ احمد نادعلیان به منتقدان تغییر جوامع محلی

حمایت دولت و ریل گزاری حضور سرمایه داران بزرگ، با امتیاز گرفتن پنهانی و اولویت داشتن سود اقتصادی می تواند نتایجی را به همراه داشته باشد در حدود اختیارات یک هنرمند نیست.

همیشه جوامع محلی زمانی از گردشگری استقبال می کنند که از نظر اقتصادی و فرهنگی به آن نیاز داشته باشند.

فواید و زیان گردشگری باید مورد ارزشیابی قرار بگیرد و زمانیکه فواید آن بیشتر است نباید از بخش سودمند آن انتقاد کرد. باید در نظر داشت که حتی اگر گردشگر حضور نداشته باشد تغییرات اجتناب ناپذیر است. چون بدون گردشگر حتی وجود ماهواره و رسانه های امروزی جامعه را تغییر می دهد.  نادعلیان در پاسخ به منتقدان می گوید: پویا بودن فرهنگ امری طبیعی است. او تأکید می‌کند که جوامع محلی حق دارند مانند هر انسان دیگری زندگی کنند، فناوری داشته باشند، پوشش متفاوتی انتخاب کنند و سبک زندگی‌شان را به‌روز کنند.  فرهنگ اگر در گذشته منجمد شود، می‌میرد. آنچه باید حفظ شود «روح فرهنگ» است نه شکل ثابتی از گذشته. بسیاری از پوشاک، آیین‌ها و رفتارهای سنتی ذاتاً نمایش‌گونه بوده‌اند و اجرای آنها برای گردشگران ادامه طبیعی همان سنت اجرایی است. آنچه ارزشمند است نه تقلید از گذشته، بلکه آگاهی و مشارکت مردم در معنا بخشیدن دوباره به آن عناصر است. به این ترتیب حضور گردشگر نه تهدید، بلکه بهانه‌ای برای بازتعریف فرهنگ و گفت‌وگو میان نسل‌هاست. گردشگری، اقتصاد و توسعه از پایین به باور نادعلیان، گردشگری مبتنی بر هنر اجتماعی نوعی «توسعه از پایین» است. این نوع توسعه نه از برنامه‌های بالا‌دستی، بلکه از کنش خلاقانه جامعه آغاز می‌شود. زنان، جوانان و افراد به حاشیه‌رانده‌شده از طریق مشارکت در هنر و تماس با گردشگران، فرصت‌های تازه اقتصادی پیدا می‌کنند. فروش صنایع دستی، خدمات گردشگری، خوراک محلی و بازدید هنری به ایجاد درآمد پایدار کمک می‌کند. گردشگری در این مدل نه تنها اقتصاد، بلکه اعتمادبه‌نفس و توانمندی اجتماعی را افزایش می‌دهد و موجب می‌شود جامعه مسیر تحول فرهنگی و اقتصادی را خود انتخاب کند. هنر اجتماعی، اسطوره و آگاهی زیست‌محیطی نادعلیان از هنر اجتماعی به‌عنوان راهی برای پیوند گذشته و حال استفاده می‌کند.

زنان جزیره هرمز نقاشی مشارکتی و آشکارسازی استعدادهای پنهان نادعلیان

گردشگری در جزیره هرمز در سال 1387 شروع شد. در جشنواره های سال 1385 و یا 1386 به خانه هایی غذا سفارش داده می شد ولی در ظرف یک بار مصرف ارائه می شد. گاهی خود هنرمندان غذا درست می کردند. محل های اسکان به شکل موردی در خانه به صورت موقت، خوابگاه ورزشگاه، و ساختمان محیط زیست بود. گاهی هم از خانه های سازمانی استفاده می شد.  تا نوروز 1388 کسی تبلیغ غذا و یا اسکان نداشت.

نادعلیان ابتدا زنان هرمز را در نقاشی‌های مشارکتی درگیر کرد و بعد میهمانان خودش را به عنوان گردشگر به آنها معرفی می کرد. در جامعه‌ای که بسیاری از زنان فرصت بروز خلاقیت نداشتند، این فعالیت‌ها به آنها امکان داد توانایی‌های پنهان خود را کشف کنند. نقاشی پشت شیشه و بر وری بوم و فروش آنها به زنان کمک کرد درآمد داشته باشند.  آموزش گردشگرپذیری و نقش‌آفرینی اجتماعی زنان هرمز موجب شد که از طریق گردشگران با دنیای بیرون ارتباط پیدا کنند. نادعلیان به آنها کمک کرد تا این ارتباط را به فرصتی اجتماعی و اقتصادی تبدیل کنند.  نقاشی‌هایی که اغلب روایتگر عناصر فرهنگی و پوشش زنان بومی بود، محرومیت‌ها و نقش‌های پنهان آنها در زندگی روزمره بودند.  نادعلیان با این روش، هنر را به ابزاری برای بیان تجربه‌های زنان تبدیل کرد.

 

تجربه در جزیره هرمز نشان می دهد. هنر معاصر، حتی بدون تأمین مالی دولتی می‌تواند به توسعه گردشگری در جوامع محلی کمک کند، . این امر به چندین روش شکل گرفت:

گردشگری در جزیره هرمز در سال 1387 شروع شد. برای جشنواره های هنر محیطی از همسایه های موزه خواسته شد که برای هنرمندان غذا آماده کنند. البته این رفتار نمادین بود و گامی بود که اقتصاد هنر با گردشگری پیوند بخورد. در آن زمان جزیره هرمز مقصد گردشگری نبود و غذاخوری وجود نداشت. نادعلیان ابتدا یک مرکز اقامتی برای هنرمندان ایجاد کرده بود. به تدریج روز به روز تعداد گردشگران زیاد شد و نادعلیان خیلی از زنان جزیره را تشویق کرد به در خانه های محلی به گردشگران امکان اسکان بدهند و برایشان غذا درست کنند. زنان تدریجا راهنمای گردشگری شدند و  مدیریت اقامتگاه‌های بوم‌گردی، خدمات پذیرایی و آشپزی سنتی را به عهده دارند.

تولد گردشگری در جزیره هرمز، اولین سفرخانه ها و بومگردی ها

احمد نادعلیان: زمینه های انجام هنر اجتماعی برای ترویج گردشگری پایدار در جزیره هرمز، سال 1387

طبیعت جزیره رنگین کمانی جزیره هرمز

 

 

 

 

 

 

حالا ساحل سرخ و ماسه های نقره ای لب ساحل یکی از جاذبه های گردشگری هرمز است. گاهی در روز چندین هزار نفر از آن بازذید می کنند.

 

گردشگری سازگار با محیط زیست

انجام جشنواره های زیست محیطی و انتقادات نسبت به صورد خاک های رنگی و کانی مجوب شد که به جای جابجایی و مصرف طبیعت، حالا فقط تماشا کردن آن درآمد زا باشد.

جان بخشی به محیط های متروکه ، ایجاد مرکزی فرهنگی و بومگردی

احمد نادعلیان در امتداد هنرمند محیطی در حوزه پیکربندی اجتماعی و هنر متکی بر جامه و بدون کمک دولت از سال 1388 تا کنون ساختمان‌های متروکه بسیاری را به موزه، نگارخانه، اقامتگاه گردشگری ، مراکز برگزاری آئین ها و  مراکز فرهنگی تبدیل کرده است. او شرایطی را فراهم کرد که زنان ، کودکان ، در جوامع محلی و همچنین هنرمندان، گردشگران ، فعالان محیط زیست در کارهای هنر او مشارکت کنند. نتیجه این فعالیت ها توسعه گردشگری پایدار، توامندی و اعتماد به نفس بالای زنان، رشدخلاقانه کودکان و در نهایت ایجاد یک توازن برا ی حفظ فرهنگ ، سنن بومی و تغییراتی که در زمانه ما ضروری به نظر می رسند. در مسیر کار نادعلیان هنر نقش سازنده ای دارد محیط های متروکه جان تازه و رنگ می گرید و به مراکز فرهنگی تبدیل می شوند.  او به مردم بومی کمک کرد خانه های متروکه خودشان را تغییر کاربری بدهند و بومگردی و سفره خانه ها راه اندازی شدند. نهایتا هنر به عنوان عامل تعیین کننده برای توجه به محیط زیست و توانمندسازی اجتماعی و در اقتصادی آن منطقه تاثیر داشته است.

گردشگری فرهنگی با تاکید بر آیین ها و هنر بومی

نادعلیان در موزه اش به فرهنگ و هنر بومی توجه زیادی دارد. او پس از تحقیق میدانی افسانه های فراموش شده را ضمن مصاحبه با سالمندان جمع آوری و تدوین کرد.  سپس او از آن افسانه ها طرح های تهیه کرد و در اختیار زنان قرار داد.  زنان را تشویق می کرد که افسانه های بومی جزیره هرمز مثل بی بی گل و بی بی صورت، پریزاد، ملمداس، پری دریایی ، و آئین ها را نقاشی کنند.  او بر اهمیت فرهنگ بومی و روایت‌های زنان جزیره تأکید کرد. زنان دریافتند که آنچه در زندگی و سنت‌هایشان وجود دارد، می‌تواند به شکل هنر و گردشگری فرهنگی ارزشمند شوند. این روند به آنها تحساس غرور می داد و به بومی بودن خودشان افتخار می کردد.  بنابراین انجام کار هنری فقط منفعت مالی نداشت، بله نوع آموزش بود که افسانه های فراموش شده را یاد بگیرند و ضمن فروش نقاشی ها داستان و یا افسانه آن را توضیح بدهد. بواسطه این آثار گردشگران با غنای فرهنگ بومی آشنا می شدند.

پرداختن به افسانه های بومی مثل بی بی صورت، بی بی گل، پریزاد و ملمداش و هارگیس گردانی موجب می شود که آنها به گذشته خود علاقمند شوند و رویدادها مرسوم سنتی را با علاقه بیشتری برگزار نمایند. بازتاب فرهنگ در وب سایت های نادعلیان و شبکه های اجتماعی  موجب می شود هنرمندانی بیشتری به عنوان فیلم ساز ، مستند ساز، عکاس، چهره های تاثیر گذار در فضای مجازی راهی این مناطق شوند و این روند به چرخه شهرت آن منطه کمک کند.

 

انجام نقاشی بی بی صورت توسط نادعلیان و باز آفرینی روایت زندگی او که یک ملکه هرمزی بوده و در نقاشی بسیار توانمد موجب شده است که بومی ها نسبت به سرزمین مادری خود غرور پیدا کنند. یکی از توانایی های هنر منحصر به ‌فرد هنر این است که مردم را حول تجربیات خلاقانه مشترک گرد هم آورد. بسترهایی فراهم می شود که صداها شنیده شوند و با دیدگاه‌های بومی ها آشنا شوند. آنها بحث‌های مدیریتی و نیازهای جامعه را با هنرمندان مطرح می کنند.

 

 

رشد و توسعه اقتصادی

از همان زمانی که اولین رویداد هنری برگزار شد نادعلیان این امید را داشت که هنر می تواند اقتصاد جزیره را دگرگون نماید. در اولین سفرش به جزیره زمانیکه برای برگزاری کارگاه مجسمه های شنی دعوت شده بود بیانیه ای نوشت که در خبرگزاری های آن زمان منتشر شد. او گفته بود “جهت معرفی جزیره هرمز به عنوان یکی از بکرترین و زیبا ترین جزایر جهان به گردشگران و هنرمندان علاقمند به هنر محیطی برنامه هایی در آینده پیش بینی و اجراء گردد.این برنامه ها می بایست بر اساس معرفی ویژگی های خاص این جزیره از جمله دارا بودن تنوع زیست محیطی و رنگی و زیبایی خاص آن برگزار گردد. همچنین با توجه به وضعیت اقتصادی و معیشتی  ساکنین این جزیره پیشنهاد گردید با استفاده از بستر سازی و جریان های  فرهنگی و هنری و ایجاد زمینه اقتصادی در استفاده از صنایع دستی و گردشگری این منطقه راه کارهایی اندیشیده شود تا در آینده به سود ساکنین بومی این جزیره زیر بنایی سود آور ایجاد شود.”

 

جزیره هرمز، راهنمای سفر، توصیه ها، دیدنی ها و جاذبه ها

زمانیکه که کسب و کار رونق بگیرد افراد جوامع محلی مطالبه گر می شوند و از آن جامعه کوچ نمی کنند. مهاجرت معکوس بومی ها و غیر بومی ها شروع میشود. حضور مهاجران فرصت ها و چالش هایی را ایجاد می کند. اما دستاوردهای مثبت آن بیشتر از آسیب های آن است.

 

زنان روستای سَلَخ (قشم) ابداع و آموزش پارچه نقاشی پشت شیشه و استفاده از آئین به عنوان جاذبه گردشگری
ایجاد کارگاه‌های کوچک خانگی او فضایی ایجاد کرد که زنان بتوانند بدون خروج از محیط سنتی زندگی خود، کارگاه‌های کوچک تولیدی راه‌اندازی کنند و استقلال مالی به دست آورند.  نادعلیان به زنان سلخ کمک کرد تا آیین ها را در مکانی مناسب برای ارائه به گردشگران ارایه دهند.
زنان روستای برکه‌خَلف پیوند صنایع دستی با هنر معاصر در برکه خلف،
نادعلیان زنان را تشویق کرد که مهارت‌های سنتی خود را در قالب فرم‌های جدید و آزادانه‌تر ارائه دهند؛ نادعلیان به زنان و دختران برگه خلف کمک کرد تا زیبایی‌شناسی موجود در نقش حنا و گلابتون نقاشی روی بوم نقاشی کنند.
همسر من اتل منشادی نگارخانه هنری پردیس در برکه خلف قشم
زنان روستای لافت استفاده از معماری و بافت تاریخی به‌عنوان بستر توانمندسازی
نادعلیان با توجه به مقاومت فرهنگی لافت نسبت به نمایش تصویر انسان، شیوه‌ای نو آفرید: او زنان را در فعالیت‌هایی مشارکت داد که بر معماری، بادگیرها، نقش‌ها و عناصر نمادین تکیه داشت و این امر قضاوت‌های مذهبی را کاهش می‌داد. تعامل از طریق روزنه‌ها و دیوار مفهومی دیوار مفهومی خانه نادعلیان، با روزنه‌هایی برای دیدن، شنیدن، لمس و بو کردن، زنان و مردان لافتی را وارد تجربه‌ای بی‌سابقه کرد—بدون آنکه اعتقادات مذهبی نقض شود. زنان در این فرآیند آموختند که هنر لزوماً نقاشی چهره نیست، و می‌تواند مفهومی، محیطی و چندحسی باشد. معرفی فرهنگ لافت به گردشگران توسط زنان نقش زنان در انتقال داستان‌ها، معماری، آیین‌ها و فرهنگ خوراکی لافت تقویت شد و آنان بخشی از فرآیند گردشگری فرهنگی شدند.
زنان کوچرو سنگسری ارزش‌گذاری بر نقش‌های فراموش‌شده کوچ‌نشینی
نادعلیان در میان زنان کوچرو سنگسری، بر نقش آنان حفظ آیین‌های کوچ تمرکز کرد. او این فعالیت‌ها را از «کار روزمره» به «اثر هنری» تبدیل کرد. ثبت تصویری و مشارکتی فرهنگ کوچ‌نشینی از طریق نقاشی‌های مشارکتی، تصویر زنان کوچ‌نشین به‌عنوان حاملان حافظه فرهنگی ثبت شد.

Views: 1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *