برای برگزاری پانزدهمین جشنواره هنر محیطی در ایران در اولین روزهای بهمن ماه 1386 چهل دانشجو و هنرمند من را همراهی کردند و به جزیره هرمز رفتیم. محور اصلی کارهای گروهی “مخالفت با جنگ و نظامی شدن خلیج فارس بود.” برای این موضوع چندین کار جمعی انجام شد. توجه به هزینه جنگ و پیامدهایش، همیشه در کارهای من بوده است.
بعد ها متوجه شدم که بدون رضایت من و همراهانم از این اثر سوء استفاده شده است. تا آنجا که من به یاد دارم و یک صورت جلسه نشان می دهد از من عذر خواهی شد. این انتظار هم از طرف افرادی که عذر خواهی کردند وجود داشت که دیگر در باره این موضوع صحبتی نشود. اما من هم انتظار داشتم که آنها اگر صحبتی پیش می آید بگویند ما اشتباه کردیم، عذر خواهی کردیم و موضوع تمام شد. انتظار نداشتم که پس از آن جلسه در روز روشن به پژوهشگران دروغ بگویند. زمانیکه اسناد ثبت شده پژوهشگران را دیدم، متوجه شدم که آنها هنوز در بررسی هنر در جزیره هرمز، واقعیت را وارونه جلوه می دهند. حتی نتیجه یک جلسه را که تصویر برداری شد را معکوس بیان کردند.
(پس از آن جلسه در مصاحبه های موجود با پژوهشگران به دفعلات مطالب کذب و دروغ را تکرار کردند و حتی آنها ادعا کرده اند که از تهران آمدند و به آنها حق داده اند). در روند تاریخی نوشتار و زندگی نامه صورتجسله غیر حرفه ای آنها را منتشر می نمایم، مطالبی که از سایتم حذف شده را دو باره تدریجا در دسترس قرار می دهم. یک روز باید یاد بگیرند که دروغگویی عاقبت خوبی ندارد. و دفعه بعد عذر خواهی کردند واقعیت را بگویند.
اما مشکل من فراتر ار استان هرمزگان است. شاید بواسطه نشر آن در هرمزگان یا رجوع مستقیم به سایت من بسیاری از نهادها و ارگان ها تصویر این نوع آثار را در کتاب ها با بیانیه و انگیزه تحریف شده منتشر کردند. من از روایت آنها راضی نبودم و نیستم. به همین دلیل سعی می کنم کمتر این نوع آثار را در کتابم منتشر نمایم.
در سفرهای بین المللی برای اهداف انسانی کارهای ضد جنگ در خصوص لبنان و فلسطین انجام دادم. یک بار روایتی از روزنامه کیهان دیدم. سخت پشیمان شدم که چرا فایل آن در فضای رسانه ای اطلاع رسانی شد. در یک سفر به امریکا و تصمیم شخصی که با سیاستمداری عکس نگیرم روایتی از اخبار بیست سی دیدم که روایت آنها صحت نداشت. گاهی هم صداقت در بیان خاطرات واقعی زندگی من برایم دردسر ایجاد کرده است.
به همین دلیل برای جلو گیری از این نوع رفتار بسیاری از کارها را که انجام دادم در ایران منتشر نمی کنم. دلیل آن این است که آنها اصلا به بیانیه و هدف هنرمند دقت نمی کنند. فقط روایت خودشان را می نویسند.
بسیاری از همکاران من که در خصوص هنر انقلاب کار کرده اند نیز از این موضوع ناراضی هستند که چرا نقاشی های روی بوم آنان با شعارهای سیاسی توسط شرکت های سودجو در شهر بزرگ نمایی می شود. و بارها شنیده ایم که بسیاری از اهالی موسیقی رسما اعلام کرده اند که آنها راضی نیستند که اثر آنها در مناسبت هایی خاص استفاده شود. در حالیکه در زمانیکه آنها آن را اجرا کرده اند با چالش و مشکل های زیادی مواجه شدند. در کشور ما نهاد ها خود را مالک هر هنری می دانند. این اشتباه است. نتیجه آن این است که هنرمند از مسائل انسانی فاصله بگیرد. آنقدر هم سخت گیر نبوده ام. به یکی از دانشجویانم و همکارشان اجازه دادم از روند این اثر مستند تهیه نمایند. اگر چه تمام ابعاد آن مورد تایید ما نبود. اما چون اجازه دادیم هیچوقت گلایه نکردم.
تکلیف ما با این موضوع و جشنواره از ابتدا روشن بود. یک روز قبل از رفتن به بندر عباس خبری در خبرگزاری ایسنا منتشر شد و در روزنامه منعکس شد. این خبر و عنوان بیانیه اثر بود. در مسیر تهران از دفتر اداره حفظ ارزش ها و دفاع مقدس مستقر در تهران با من تماس داشتند و گفتند از طرف آن مجموعه ریاست می خواهند سفری داشته باشند و در مراسم باشند و … به چند دلیل تمایل نداشتم و پاسخ من منفی بود. گویا آنها به زیر مجموعه خود نامه ای زده بودند که بدانند جریان چیست؟
با این پیش زمینه در هرمز متوجه شدم که یک مستند ساز که با آن نهاد همکاری دارند آمدند .از همان ابتدا من آگاهی داشتم که آنها تمایل داشتند از موضوع فیلم بگیرند. یک روز را برای اجرا اعلام کردم و یک روز جلوتر از روز اعلام شده برنامه را اجرا کردم که این اثر توسط آنان مستند نشود.
مسئولیت انتخاب موضوع و انتخاب هنرمندان از شهرهای مختلف به عهده من بود. آنها ترکیبی از هنرمندانی بودند که در زمینه هنر محیطی سابقه داشتند و تعدادی از آنها جوانان مشتاقی بودند که می خواستند در انجام کار مساعدت و کمک کنند.
هنرمندان و دانشجویان شرکت کننده از شهر های مختلف ایران: راحله زمردی نیا_ شهرناز زرکش_ طاهره گودرزی _زهرا شفیع آبادی_ عاطفه خاص_ فاطمه ژاله_ ساناز غلامی_ غزاله تجربه کار_ فرشته زمانی_ فیزه قایمی منش_ مریم تاجیک_ مهسا مرعشی_ میترا سلطانی_ زهرا قوامی نژاد_ عالیه اکبرزاده_ زهره دلداده_ فرزانه نجفی_ مونا باقری_ عارفه وفا_ الهه اکبری_ زهره هاشمی_ مریم ربیعی_ مینا ابوالقاسمیان_ پویا پرهیزکار_ مهدی کریم زاده_ اشکان ماهرویی_ محمود مکتبی_ حسام الدین محمدیان پور_ حجت امانی_ نعیمه نافلی_ فاطمه محمودی_ نجمه اکبری_ سمیرا پشمکیان_ طاهره اسماعیل پور_ زهره ریاحی
در هرمز بیش از 50 هنرمند بومی به ما پیوستند. هیچکدام از هنرمندان استان در این کار هیچ مشارکتی نداشتند. با این حال زمانیکه فیلم بردار آن نهاد نبود دو نفر در بالای کوه مستقر شده بودند که عکس بگیرند. یک نفر خوابش برد. دیگری عکس ها بدون رضایت ما در اختیار یک ارگان قرار داد. بیانیه شعاری برای آن نوشته شد. بدون اطلاع ما در یک جشنواره ساختگی آن را معرفی کردند. این اعمال اوج رفتار غیر حرفه ای بود. این رفتار غیر حرفه ای مهم نبود. جوان بودند و بی تجربه. آنچه که غیر حرفه ای تر بود. مسئولین زیادی در استان هرمزگان اعتبار خودشان را زیر سئوال بردند.
در کنار کار گروهی با محوریت مخالفت با جنگ در جشنواره پانزدهم کارهای متفاوتی ارائه شدند. هنرمندانی کارهای مستقل ارائه دادند.
برای جشنواره پانزدهم با موضوع مخالفت با جنگ از هیچ نهاد یا مرکزی درخواست حمایت مالی نشد. هزبنه سفر به منطقه و غذای روزانه توسط هنرمندان شرکت کننده پرداخت شد و هنرمندان مواد مورد نیاز برای اجرای آثار هنری خود را تامین کردند. شبها در مقر محیط زیست ساکن بودیم. از محبت آنها متشکریم. تا حدودی هم برای دانشجویانی که عادت نداشتند سخت بود که یک هفته در آب دریا استحمام کنند و بر روی موکت بخوابند.
اگر چه موضوع مخالفت با جنگ بود، اما ابعاد زیست محیطی آن مهم بود. در این جنگها که خلیج فارس گذرگاه ناوهای جنگی بوده و در طول سه دهه ناوها و کشتی های بسیاری منهدم شدند که پیامدش سرازیر شدن نفت و آلاینده های شیمیایی به دریا بوده است. دکل های نفت بسیاری به آتش کشیده شدند. در دوران جنگ اول خلیج فارس، اورانیوم خام مورد استفاده قرار گرفت. فقط در جنگ دوم خلیج فارس بیش از 10 میلیون بشکه نفت، آب های منطقه را آلوده کرد. چاه ها و سکوهای نفتی بسیاری به آتش کشیده شدند. سوختن چاه های نفت کویت به شدت منطقه را آلوده کرد. بارها شاهد آن بوده ایم که دود سکوهای نفتی آتش گرفته آسمان منطقه را سیاه کرده است.
به دلایل ذکر شده بالا برخی کارشناسان محیط زیست، خلیج فارس را آلوده ترین دریای جهان می دانند.
آمارها نشان می دهند طی سالهای گذشته به دلیل آلودگی بالا مرگ ومیر ماهی ها چند برابر شده است و مرگ دسته جمعی دلفین ها علامت سئوال بزرگی هستند. تخریب محیط زیست یعنی تخریب سلامت روخی و روانی انسان و تنزل اشتغال. در حال حاضر کارشناسان تولد کودکان ناقص الخلقه، بسیاری از بیماریهای انسان را به این آلودگی ها نسبت میدهند.
صلح در خلیج فارس” برای گوگل ارت
جمله “صلح در خلیج فارس” در ابعادی طراحی و نوشته شد که در سایت گوگل دیده شود. جهت اجرای این طرح با استفاده از گوگل ارت مکانی در جزیره انتخاب شد که مسطح ، دارای رنگ زمینه یکدست و منظر هوایی مناسبی دارد. این مکان که در ضلع جنوب شرقی جزیره هرمز واقع شده و دور از امواج دریا و شهر هرمز میباشد این امید وجود داشت که در صورت به روز شدن تصاویر ماهواره ای گوگل ارت این جمله دیده شود. این جمله از سویی صلح دوستی مردم ایران است و از سوی دیگر هدفش تقابل با تحریف نام خلیج فارس میباشد.
بیشترین عکسهای جشنواره را سرکار خانم راحله زمردی نیا تهیه کردند.
بنجامین هیوت هنرمند انگلیسی در جشنواره شرکت کرد و در طراحی حروف این نوشته به هنرمندان کمک کرد او نقش دیو کریهی را به عنوان نماد جنگ بر روی صخره های جزیره هرمز حجاری کرد.
زمانیکه کار تمام شد از هنرمندان بومی خواسته بودم مراقب آن باشند که سالم بماند تا در زمان به روز شدن عکس های گوگل دیده شود. اما متاسفانه پس از اجرای فرش خاکی از تعدادی از مجریان آن خواسته شده بود که برای دریافت کمک مالی از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نام غزه را در هرمز بنوییسند. برای اجرای آن طرح آنها پس از یک سال این اثر را تخریب کردند و با سنگ های آن نام غزه را نوشتند.
مخالفت با جنگ و نظامی شدن
دلیل انتخاب “مخالفت با جنگ” این بوده که تا آن زمان در طول سه دهه پس از جنگی که در سال ۱۹۸۱ به ما تحمیل شد و حضور مستمر آمریکا و دول غربی و پیامد آن حمله کشور عراق به کویت در سال ۱۹۹۱ و در نهایت حمله امریکا و هم پیمانانش به عراق در سال 2003 ما شاهد بودیم که چند میلیون انسان بیگناه جان خود را از دست دادند.
“پرواز شماره 655“
ملت ایران در این جنگها بیشترین آسیب را دیده است. “پرواز شماره 655” ایران ایر نمونه ای بارز از قربانی شدن مردم بیگناه در این جنگها بوده است، در طول جشنواره هنرمندان شزکت کننده از شهرهای مختلف ایران کمک کردند که اثر “پرواز شماره 655” شکل بگیرد.
پرواز مسافربری شماره 655 شرکت هواپیمایی ایران ایر با شناسه ‘IR655‘ از بندر عباس به مقصد دبی، در تاریخ ۳ ژوییه ۱۹۸۸ میلادی برابر با ۱۲ تیرماه ۱۳۶۷ با شلیک موشک هدایت شونده کروز از کشتی جنگنده یو اس. اس. جک وینسنس متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده امریکا بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی ۲۹۰ مسافر آن جان باختند. در جمع مسافران ۶۶ کودک (۵۷ کودک ۲ تا ۱۲ ساله و ۸ کودک زیر دو سال) 42 مسافر با ملیت غیر ایرانی و 16 نفر خدمه پروازی وجود داشتند.
گفتنی است که هیچکدام از خدمه جنگی ناو متخاصم آمریکایی تحت پیگیرد قرار نگرفتند و حتی فرمانده ناو نیز در پایان خدمت خود مدال گرفت. ایالات متحده آمریکا هیچگاه بخاطر این حادثه تاسفبار رسماً از مردم ایران و جامعه جهانی عذرخواهی نکرد.
طراحی هواپیما با استفاده از سنگ و خاک قرمز جزیره هرمز انجام شد. پیش بینی شده بود که بالا آمدن آب، هواپیما به زیر آب برود و خاک سرخ با آب امواج ترکیب شود. پس از طراحی و عقب نشینی هنرمندان در کوههای اطراف مستقر و روند یکی شدن هواپیما با آب را عکاسی کردند.
آب تدریجا بالا آمد و هواپیما ناپدید شد. تنها شماره پرواز 655 باقی ماند.
با توجه به اینکه ابعاد این چیدمان بزرگ بود و برای اجرای آن سرعت عمل نیاز بود دشواریهای بسیاری وجود داشت. برای دسترسی به مکان مورد نظر اجرای چیدمان که با استفاده از تصاویر هوایی گوگل ارت مکانیابی و شناسایی شده بود میبایستی که از مکانی دماغه ای شکل و از داخل آب عبور کنیم. این مکان در ضلع جنوب شرقی جزیره واقع شده است. صبح زود زمانیکه آب در پائین ترین سطح آن بود از محل مورد نظر عبور کردیم. تا ساعت 11 وقت داشتیم که کار را تمام کنیم. در غیر اینصورت عبور از آب با توجه به امواج بسیار دشوار به نظر میرسید.
دوست هنرمند زیست محیطی من خانم ابیگل داون که در نیویورک زندگی میکند طرح این پرنده ها را ارائه داد و من آنها را با استفاده از خاک هرمز بر صخره ها نقاشی کردم.
انگیزه من برای دعوت از هنرمندان بین المللی عمل نمادین بود که ملل مختلف در گوشه و کنار جهان خواهان صلح هستند.
زیبیل کالف هنرمند و آهنگساز آلمانی تصویر فرشته صلح را برای جشنواره ارسال کرده است. و قطعه موسیقی را اجرا و برای جشنواره ارسال کرده است.
شعر باربارا راکس در بطری های رها شده در خلیج فارس
باربارا راکس یکی دیگر از هنرمندان امریکایی بود که جدید ترین سروده اش را که متضمن زشتی جنگ و رویای صلح بود را برای ما ارسال کرد . باربارا تا زمان جشنواره این شعر را جایی ارائه نداده بود. به دلیل اهمیتی که برای این جشنواره قائل بود دوست داشت که در سایت جشنواره ارائه شود.
سروده باربارا:
گریز پرنده
روزهای زیادی پرنده کوچک پرواز کرد
از نهیب صدای گوشخراش و بوی آتش لال شد
سایه اش تصویر کریهی از هواپیماهای جنگ باقی گذاشت
او ناتوان و گرسنه به دشتی در پائین و قالی با گلهای آبی خیره شده بود.
در کرانه دشت او به بیشه ای پناه برد
اینجا در پناه درختان او مکانی یافت تا بخوابد و رایحه صلح را در رویایش ببیند.
باربارا راکس 2007
در طول جشنواره این سروده باربارا به زبان های فارسی و انگلیسی تکثیر شد و در داخل بطریهای لاستیکی قرار گرفتند و در نقاط متعددی همچون سواحل شرقی، غربی و مرکز دریا رها شدند.
پیشنهاد من بود که این اشعار و توصیف مخالفت با جنگ در ارتباط با پرواز 655 در داخل بطری ها قرار گیرد و هنرمندان جوان شرکت کننده در جشواره آماده سازی متن ، در جمع آوری بطریها از ساحل و مشارکت داشتند و دو هنرمند جوان به نامهای میترا سلطانی و حسام الدین محمدیان در این اجرا مشارکت داشتند.
این سنت یعنی قرار دادن متن در یک بطری در گذشته دور رسانه ای بود که افراد گرفتار در جزیره ها از دیگران استمداد و کمک میطلبیدند. در زمانه ما مفهومی است که مخاطب بواسطه این اجرا و بازتاب رسانه ای آن از سویی مظلومیت مردم بیگناه و از سوی دیگر صلح دوستی اندیشمندان و هنرمندان معاصر جهان را نشان میدهد.
ادامه دارد
Views: 7