در سفر بهمن سال 1385 علاوه بر کارهای متعدد در داخل طبیعت از دوستان بندری خواستم برای صبح زود و دیدن طلوع آفتاب به بالای بام خلیخ فارس برویم و ضمن تماشای ساحل لاک پشت ها طلوع آفتاب را تماشا کنیم. صبح زود به همراه هنرمندان آنجا رفتیم. در زمان طلوع آفتاب بر روی صخره های آنجا روز آفرینش و زوج نخستین را نقش زدم. زمانیکه در دیماه ۱۳۸۵ برنامه کارگاه داشتیم اینجا را دیده بودم.
سفر با دانشجویان هنر به جزیره هرمز در بهمن ماه 85 برای برگزاری جشنواره هنر محیطی
عکس ها از راحله زمردی نیا و احمد نادعلیان
تا کنون چند عکس تاریخی از زمان جری پولاک از طبیعت جزیره بدست آوردم که معدن، صخره دره مجسمه ها، کوه های اطراف کلاه رستم را نشان می دهند.
زمانیکه ریکاردو زیپولی به ایران آمدند نیز چهل عکس از زمان قبل از انقلاب را به مرکز ما تقدیم کردند. اغلب عکس ها مربوط به هرمزگان قبل از انقلاب است. تعدادی از عکس های زیپولی جزیره هرمز قبل از انقلاب را نشان می دهند. آنها با کیفیت خوبی روی بوم چاپ شده اند. تا کنون از محل ساحل لاکپشت ها عکس تاریخی پیدا نکردم.
آنچه غم انگیز بود این بود که در سال اول که این صخره ها را دیدم، در صبحگاهی به چشم دیدم که در آنجا یکی دو نفر آتش روشن کرده بودند و با نوعی وسیله ارتباطی تعدادی از قایق ها که به نظر می رسید کالا حمل می کنند از همین ارتفاع راهنمایی می کردند.
غم انگیز تراز آن این بود که پس از چند سال فردی با عنوان شرکت بهدین کیش می خواست آنجا مجموعه ای ویلا بسازد. با مسئولین جزیره که صحبت کردم همه تایید کرده که موافقت کرده اند. از دید من فاجعه بود. سئوال من این بود که چرا با ساخت این مجموعه موافقت کردید؟ پاسخ این بود: “یک نفر مثل نادعلیان جلوی آن را می گیرد”.
برای جلو گیری از این پروژه با مسئولین وقت میراث جلسه داشتم. متوقف شدن این کار موجب شد که سرمایه گذار متنی بنویسید و بگوید نادعلیان در همه کارها دخالت می کند. او خود را منجی می داند. تبارشناسی منجی از اینجا شروع شد. در نوشته ای جداگانه چگونگی حضور این شرکت را توضیح خواهم داد.
چرا مخالفین من زیاد هستند؟ برای اینکه راه سختی را انتخاب کرده بودم. کلید واژه های منجی و پیتزا و … زیاد تکرار شده است. بسیاری از مخالفت ها از طرف افرادی بر سر زبان ها افتاده است که من نسبت به رفتار آنها در محیط زیست انتقاد داشته ام.
قسمتی از سازه ساخته شده بود و تا لبه ساحل گچ ریخته شده بود. این یعنی محروم کردن همه گردشگران و راننده ها برای دیدن اینجا و کسب و خصوصی سازی ساحل بود.
اگر چه هر متخصص سازه ای خیلی زود متوجه می شد که صخره های نزدیک به ارتفاع تاب آوری چنین سازه هایی را ندارند. فقط فتو شاپ بود.صخره های نزدیک پرتگاه پس از مدتی به صورت طبیعی ریزش کرد و حجاری های من هم فرو ریختند. اما ویلاها قرار بود که در بالای جاده ساخته شود.
کارگاه نقاشی با خاک سرخ جزیره هرمز بر روی پارچه، درخت، سنگ و چهره ها در جشنواره هنر محیطی بهمن 1385
ادامه دارد
Views: 0