چهارمین روز دیماه 1386 پیرو دعوت انجمن هنرهای تجسمی و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان به همراه خانم گیزیلا وارگا سینایی نقاش و خانم سمیرا سینایی کارگردان و بازیگر ، عازم بندر عباس شدیم. هوای بندر عباس طوفانی بود. هواپیما در شیراز توقف داشت. چندین ساعت در فرودگاه با گیزیلا و سمیرا سینایی صحبت کردم. با تاخیر به بندرعباس رفتیم و بعد از یک شب توقف در بندر عباس روز پنجم دیماه به جزیره هرمز رفتیم.
لینک گزارش در سایت قدیم:
چاپ مهر استوانه ای الهه ها و ماهی بر روی ماسه های ساحل جزیره هرمز دیماه 1386
گزارش: جشنواره هنر محیطی خلیج فارس (دیماه 1368)
بیش از یکصد نفر در این جشنواره شرکت کردن که حدو 30 نفر از هنرمندان از شهرهای مختلف ایران دعوت شده بودند. مرتضی محلاتی از اساتید جوان حوزه گرافیک به اتفاق همسرشان از شیراز آمدند و در فستیوال شرکت داشتند. این بار در ساختمان محیط زیست اقامت داشتیم.
در اسناد ایمیل دیدم که زمانی که به تاجیکستان می رفتم متن فارسی را در فرودگاه به حروف انگلیسی نوشته ام.
صحبت از شرکت هنرمندان محیطی است که همراه من در بهمن ماه به هرمز آمده بودند. علی رغم اینکه افراد زیادی از چند استان دعوت شده بودند زمینه ای فراهم نشد که آنها هم شرکت کنند. شاید جالب باشد بین بسیاری از دانشجویان من که در جشنواره های متعدد شرکت کردند دوستی های عمیقی بین بعضی از آنها شکل گرفت. در موارد بسیاری رابطه حرفه ای ادامه دارد. بعد ها به دلایلی بعضی از آنها از هم فاصله گرفتند. اما در کل جریانی که در جنوب شکل گرفت هیچوقت با آنها نزدیک نشد و تعامل نداشتند. از امتیازاتی که بعدها آنها برای همدیگر فراهم کردند نصیب هرمزگان نشد. هنر محیطی در هرمزگان مسیر متفاوتی را در پیش گرفت.
به هر حال تا سال 1386، هنرمندان جنوب به جایگاه علمی و رسانه ای من نیاز داشتند. از کاتالوگ آنها می شود چنین قضاوت کرد.
عکسهای جشنواره از منصور وحدانی، بلوچی، آمنه رئیسی، گیزلا وارگا سینایی و احمد نادعلیان
قبل از جشنواره سال 1386 دو هنرمند از آلمان به نامهای برنارد بوب و خانم پریسا کریمی با من تماس داشتند و گفتند که بواسطه اینترنت با مرکز پردیس آشنا شدند و قصد داشتند مرکز ما در پلور را ببینند. برنارد 17 سال قبل گروه نمایش آنتاگون را تاسیس کرده است. این گروه که بیش از بیست نفر عضو دارد در 17 سال گذشته در گوشه و کنار دنیا اجرا های متعددی داشته اند و ویژگی کار آنها این است که اجرا هایشان در فضاهای عمومی اجرا میشود. پریسا کریمی که پدر و مادر ایرانی دارد در آلمان متولد شده بود. او فارغ التحصیل رشته سانه تصویری و صوتی بود و به عنوان عضو گروه آنتاگون با آنها همکاری داشت.
از آنجا که فصل مناسبی نبود که مرکز پردیس در پلور را ببینند پس از هماهنگی با میزبانان در هرمزگان از آنها دعوت کردم که در جشنواره خلیج فارس مشارکت کنند. در یکی از شبها نمونه اجرا های گروه آنتاگون و فیلمی از خانم پریسا کریمی برای هنرمندان جشنواره به نمایش در آمد و پرسش و پاسخ صورت گرفت.
اگر چه عنوان من میهمان ویژه بود. اما در مقایسه با سایر میهمانان وظایف سنگینی به عهده من بود. هدایت می کردم. تنشی ایجاد می شد بر طرف می کردم. ترجمه می کردم و …
اما بعد ها می شنیدم که می گفتند که ما جشنواره بین المللی برگزار کردیم و … البته با گذشت زمان تجربه بدست آوردند و پس از سال ها در بعضی از حوزه ها هنوز تجربه کافی ندارند.
برنارد بوب در طول جشنواره برای هنرمندان جوان کارگاه نمایش ترتیب دادند.
در برنامه هایی که در ساختمان محیط زیست برگزار شد فیلم آقای سینایی هم به نمایش درآمد. هنرمندان جنوب به خانوده سینایی خیلی علاقه داشتند.
بعد از ساخت فیلم جزیره رنگین حد اقل نگاه بخشی از آنها تغییر کرد. گاهی مستقیما به آقای سینایی توهین می کردند و گاهی با حملاتی که به من داشتند غیر مستقیم نارضایتی خودشان را اعلام می کردند.
در طول چند سفر و رویداد آنها شناختی بدست آورده بودند. این شناخت کم یا زیاد بر فیلم سایه افکنده بود. اول بار پس از بازگشت از انگلستان با خانواده سینایی در موزه هنرهای معاصر آشنا شدم. من دبیر یک همایش بودم و با هماهنگی که انجام دادند فیلم کوچه پائیز در موزه به نمایش گذاشته شد. تمرکز آن بر زندگی ژازه طباطبائی بود و مهدی احمد نقش یک جوان دانشجو را بازی می کرد. اما این آشنایی عمیق نبود. با شکل گیری انجمن هنرمندان نقاش بیشتر گیزلا را در انجمن می دیدم. در خصوص سایت انجمن آنها با من مشورت می کردند. اولین بار سایت انجمن هنرمندان نقاش را راه اندازی کردم. یک بار به عنوان کارشناس یک برنامه تلویزیونی به خانه سینایی رفتم. تصمیم من نبود. من فقط طراح سئوال بودم. اما آنچه که دوستی ما را عمیق کرد توقف در شیراز بود و در طول جشنواره ساعت ها با گیزلا و سمیرا صحبت کردیم. میزبانان قبلی خانواده سینایی سعی کردند که نفهمند. گاهی گفته می شد که من بر آنها تاثیر داشتم. قبل از اینکه آقای سینایی برای همیشه از میان ما برود با یکی از پژوهشگران به دیدار ایشان رفتیم. گفتگو شد و ظبط شد. اول آنکه واکنش های هرمزگان را اصلا جدی نمی گرفتند و خیلی صریح گفتند که من کاری را که باور کنم انجام می دهم. اگر باور نکنم انجام نمی دهم. در زمان معرفی فیلم جزیره رنگین ناگفته های بیشتری بیان می شود.
من شخصا سمیرا سینایی را ندیده بودم. از اینکه هنرمندان بندر این زمینه را فراهم کردند با سمیرا آشنا شوم، از آنها متشکرم.
شخصا قبل و بعد از جشنواره هیچ کار خبری در خصوص جشنواره انجام ندادم. اما سمیرا گزارشی نوشته بود.
سمیرا در گزارش به توقف در شیراز اشاره کرده است. او نوشته است که اگر از همانجا برمی گشتیم تهران راضی بوده و احساسش این بوده است که با دست پر برگشته است.
کلیه اسناد و فایل های مربوط به رویدادها در اسناد هرمزشناسی موزه نگهداری می شود. باعث تاسف است که با گذشت زمان گاهی سعی می شود که نام جشنواره، برگزار کننده و … توسط خود تولید کنندگان بروشور و سی دی تغییر کند و تحریف شود. جهت اطلاع پژوهشگران همواره مستندات را در اختیار آنها قرار داده ام.
Views: 3