Tourism in Hormuz Island started in 2008. I want to continue writing the history of the island’s social evolution. During the festivals of 2006 or 2007, food was ordered to houses. Sometimes the artists themselves prepared food. Places of accommodation were temporary houses and sometimes institutional houses. Until 2009, no one advertised food or accommodation. If you intrested this topic you can translate the text below.
در سال 1387 در جزیره هرمز دسترسی به اینترنت بسیار محدود بود. از بالای قلعه پرتقالی ها سیگنال ضعیفی از بندر ممکن بود. اما غیر قابل استفاده بود. من برای دسترسی به اینترنت به دانشگاه آزاد مراجعه کردم. در آن زمان دانشگاه در محل ساختمان شهرداری بود. آقای غلامی با دادن یوزر و پسورد این امکان را فراهم کردند که از پارک کنار ساختمان ارشاد به اینترنت متصل شوم. شب ها به آنجا می رفتم. یک بار چند دختر بچه به من مراجعه کردند و از من سئوال کردند که شما در خیابان می خوابید؟ در خرد جمعی جامعه آن زمان گزینه ایی به عنوان گردشگر وجود نداشت. اگرچه ما می دانیم تا آن زمان گردشگران خارجی خیلی کم به هرمز می آمدند و اغلب از قلعه پرتغالی بازدید می کردند. و در نوروز به میزان کم گردشگر می آمد قلعه را می دید و بازمی گشت. منظور ما از تولد گردشگری زمینه سازی صنعت گردشگری است. چه بسیار افرادی که قبل از سال 1387 دوستان و آشنایان خود را به جزیره برده بودند و یا به یک خانه محلی غذا شفارش داده بودند. اما اگر در سال 1387 از کسی سئوال می شد که اینجا در کدام اقامتگاه می توان ساکن شد؟ و یا کجا می شود غذا خورد؟ پاسخ آن هماهنگی با بخش دولتی بود.
در اسناد من فیلمی هست و زمانی را نشان می دهد که در پارک کنار دانشگاه آن زمان با اینترنت کا رمی کردم و این دختر بچه ها از من سوال کردند که شما در خیابان می خوابید؟ !!! پدیده ایی به عنوان گردشگر چندان شناخته شده نبود.
در بهمن ماه از هنرمندان محیطی درخواست کردم که به کنیز سفارش غذا بدهند.
خانه کنیز اولین سفره خانه هرمز
همیشه در رویداد های هنری به ارتباط با جامعه محلی اهمیت می دادم.
به چند دلیل مسیر دشواری بود. در آن زمان همه هنرمندان غذاهای موجود در جزیره را دوست نداشتند. تعدادی از آنها اساسا ماهی را دوست نداشتند. البته تن ماهی می خوردند. از طرف دیگر چون بسیاری از آنها دانشجو بودند ترجیح می دادند با حد اقل قیمت غذا بخورند.
اولین حراج کار هنری در سال 1387
در سال 1388 در هنرمند سرا تکرار شد. البته اين رفتار نمادين بود و گامي بود اقتصاد هنر با گردشگري پيوند بخورد و در جزيره كه در آن زمان مقصد گردشگري نبود شروع شود.
كنيز اولین فروشنده صنایع دستی در قلعه پرتغالی ها
از اولین نمونه های کار با خاک و شن رنگی كه توسط خود دختران هرمزی انجام شد.
به گزارش خبرنگار مهر از بندرعباس، در روز ۲۰ بهمن ۱۳۸۷ فاز اول مجتمع گردشگری هرمز به بهره برداری رسید.
در بهمن ماه سال 1387 با حضور مسئولین استانی و اسفندیار رحیم مشایی که در آن زمان هم معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بودند، مجتمع گردشگری هرمز در زمینی به مساحت 22 هزار متر مربع و با اعتبار 10 میلیارد ریال در جزیره هرمز احداث شد. در آن زمان یک میلیارد تومان پول زیادی بود. در خبر آمده بود که فاز دوم آن در آینده نزدیک توسط بخش خصوصی با اعتبار 15 میلیارد ریال به بهره برداری خواهد رسید.
این امید وجود داشت که این مجتمع اقتصاد جزیره را دگرگون نماید. اما به دلیل ضعف مدیریت این مجتمع نوساز در هرمز به ویرانه ای تبدیل شد و متاسفانه اموال آن از جمله آهن و شیشه و کابل های برق تدریجا غارت شدند.
اولین گردشگرانی که برای دیدن رویداد هنری به جزیره آمدند. یک گروه از خارجی هایی که در ارتباط با سفارت فرانسه و سوییس بودند به هرمز آمدند. گروه های دیگر هم می آمدند. هایس شهرداری با رانندگی آقای حسن سلامی آنها را جابجا می کرد. در اسناد موزه گفتگويي وجود دارد كه اعلام مي نمايد كه شهرداري هرمز مالك ون بوده است و به مبلغ ماهي صد هزار توان ون را به آقاي سلامي اجاره داده بوده است. با اينوجود در آن زمان او به شهرداري مراجعه مي كرده است و اعلام مي كرده است كه مقرون به صرفه نيست. در نوزوز هزار چهارصد و يك بر اساس اسناد مصاحبه اي كرايه دور جزيره تا سقف دو ميليون هم اعلام شده است. اسناد مصاحبه موجود است. اعلام اين اطلاعات ارزش نهادن نيست. براي پژوهشگران حوزه هنر ، گردشگري و اقتصاد كاربرد دارد.
در نوروز 1388 بنر سفره خانه آقای پویان در اسکله گردشگران بخشدار وقت، آقای پویان ، مهندس زرنگاری و یکی از کارکنان بخشداری حضور دارند.
در سال 1387 کرایه قایق از بندر به هرمز 1500 تومان بود. و اتوبوس به قایق هایی گفته می شد که روکش داشتند.
زمانیکه در جزیره هرمز خانه خریدم، هدف من راه اندازی یک هنرمند سرا (به زبان هنرمندان امروز آرتیست این رزیدنسی) بود. قبل از خرید خانه هرمز با داشتن بنا در تهران و پلور در انجمن رزآرتیس عضو بودم.
هنرمندان در حیاط هنرمند سرا
تعداد هنرمندانی که در جشنواره من شرکت کردند زیاد بود. در آن زمان با هماهنگی مسئولین هرمز ساختمان مرز نشنیان هم هماهنگ شده بود. فقط برای خواب آقایان در آنجا می خوابیدند. اما برای غذا همه در خانه جمع می شدند. گاهی در یک گوشه حیاط غذا می خوردند.
گاهی هم در اتاق مرکزی ساختمان غذا می خوردیم. همزمان با خاک های رنگی دیوارها تزئین می شدند. دیورا سمت راست نقاشی شده است. سمت چپ هنوز باقی مانده است. حسن دریاپیما همیشه حضور داشت. سال 1387 که در خانه کنیز غذا خوردیم بعضی از بچه ها ماهی دوست نداشتند.
زماینکه خانه خریدم به یکی از همسایه های خانه ام سفارش دادم که قیمه درست کنند. چون همه ماهی دوست نداشتند. با گروه هنرمندان و اغلب دانشجو باز هم نتیجه موفق نبود. اساس غذاهای جنوب ماهی بود. قصابی نداشت. فکر کنم هرمز هنوز هم قصابی نداشته باشد. از بندر خرید می شود و یا به صورت شخصی آماده می شود.
پس از آماده شدن غذا می گفتند روغن آن زیاد است. اما برای روز بعد سفارش ادامه پیدا نکرد. با دیده شدن گربه ها در کنار قابلمه تمایل نداشتند که دیگر غذا سفارش بدهند. کار ادامه پیدا نکرد.
بر خلاف ایرانی ها هنرمندان و مسافرین خارجی خصوصا آنهایی که با من دوست بودند خیلی راحت با شرایط کنار می آمدند.
يكي تا از اطاق های خانه مادر حسن که در مدخل ورودی خانه وجود دارد در سال های اول محل نگهداری بز بود و اتاق دیگر پر از وسایلی بودند که زباله محسوب می شدند.
حسن دریاپیما گردشگر را دوست داشت. اما نمی توانست مادرش را راضی کند. قرار شد با مادرش صحبت کنم. پس از گفتگو راضی شد. در سال های اول مدتی در محیط سازی خانه مادر حسن کار کردم. چیدمان هایی در داخل اتاق ها و گاهی با کمک هنرمندان در حیاط خانه کارهای چیدمان انجام می دادیم.
گاهی میهمانان هنرمند سرا را به خانه مادر حسن می بردم. آنها خیلی راحت تر از هنرمندان ایرانی با محیط و شرایط کنار می آمدند. یک بار در آشپزخانه مادر حسن غذای دریایی آماده کردند.
در یک گوشه اتاق با استفاده از یک در میزی آماده شده بود و غذاهای ارزان آماده می شد. در همين موقعيت حالا كارهاي مشترك من و زنان به فروش مي رسد.
گاهی دختر محسن به خانه ما می آمد و نان سوراغی آماده می کرد. از ديد هنرمندان ديدن فرايند مهم بود. الزاما همه مزه آن را دوست نداشتند.
يكي از ميهمانان ما ريكاردو زيپولي شرق شناس بود. او ضمن سفر به جزيره و اسكان در هنرمند سرا ، عكس هاي سال 1355 جزيره هرمز ، قشم، بندرعباس و چاه بهار را به نمايش گذاشت. عكس ها در مخزن موزه نگهداري مي شوند.
استاد احمدي نسب و دكتر زرين كلك نيز به همراه خانواده مدتي در هنرمند سرا ساكن شدند.
اولین هنرمند سرا که همانند هاستل عمل می کرد و میزبان افراد غیر هنرمند هم بود. دبير اول سفارت درخواست داشت كه به جزيره هرمز بيايد. در آن زمان درخواست من اين بود كه با وزارت خارجه هماهنگي انجام شود و رونوشت آن براي من ارسال شود. اين كار انجام شد و در هنرمندسرا ساكن شدند. در آن زمان مكان مناسب براي گردشگران وجود نداشت.
پس از اخبار نمايشگاه زيپولي ، سفير ايتاليا، دبير اول سفارت رايزن فرهنگي ايتاليا نيز به جزيره آمدند. در آن زمان در جزيره هرمز فقط پاسگاه مرزي وجود داشت. هماهنگي لازم براي تامين امنيت آنها انجام شد. شخصا با مسئول درياباني در ارتباط بودم. بواسطه حضور سفير ، همراهان و رايزن فرهنگي جمعي از استادان ادبيات بندر عباس نيز به جزيره آمدند. آنها ناهار را در سالن فعلي موزه خوردند. آن روز غذاي آنان را حامد كريمي پور و آرش اباذرپور آماده كردند.
تا آنجا که اسناد نشان می دهد. اولین موتور سه چرخ را آقای غلامی به جزیره هرمز آوردند. کارکرد اولیه آنها حمل یخ و بار بود. بعد آقایان بنیامین نیک و ملاحی نیز موتور سه چرخ خریداری کردند. اوایل به صورت موردی با گذاشتن حجم یونولیت که بومی ها به آن بوجی می گویند مسافر هم جابجا می کردند. به صورت جدی اولین افراد بنیامین نیک این کار را حدودا از سال 1390 به بعد انجام می دادند.
برگه سند تعيين قيمت نقاط مختلف جزيره
قیمت های مناطق گردشگری توسط هنرمند سرا تعیین می شد. تا سال 1393 قیمت رساندن مسافر به محیط زیست بین چهار تا هشت هزار تومان بود. قیمت دور جزیره سیزده هزار تومان بوده است.
مجددا ياد آوري مي شود كه در نورور هزار چهارصد و یک بر اساس یک سند تا دو میلیون تومان هم اعلام شده است.
اوایل همه راننده ها میهمانان را تا ورودی موزه می آوردند. بسیار غم انگیز است که بعضی از آنها حالا می گویند موزه بسته است. دلایل آن با ذکر سند را در یاداشتی دیگر خواهم نوشت.
ادامه دارد
Views: 5