The painting with colored soils of Hormoz Island, for the first time started on January 3, 2007. َAs a result of continuation of these experiences, Hormuz soil carpet created in 2009. In the following notes, a detailed article will be written about the soil carpet.
کارشناسان بومی و غیر بومی نیز همه توافق دارند که هنر خصوصا هنری که با خاک های رنگی تولید شدند نطفه اولیه رشد گردشگری در جزیره را شکل می دهد. از سال 1385 به بعد پس از برگزاری هنرهای محیطی در جزیره هرمز، توجه به جزیره تدریجا خیلی زیاد شد و حالا جزیره به شدت متحول شده است. رشد صنعت گردشگری در آنجا بی سابقه بوده است. رشد سریع پیامدهای مثبت و منفی زیادی داشته است. حالا تحولات مثبت آن صاحبان زیادی دارد. پیامده های منفی آن بی صاحب است.
هر فردی و نهادی که هر زمانی رسیده است از دستاوردهایش می گوید. اما واقعیت چیست؟ جزیره هرمز چگونه متحول شد؟ هنر چگونه به رشد گردشگری هرمز کمک کرد؟ از کی و کجا چه کاری انجام شد؟ در چه مقاطعی اشتباه کردیم؟ شخصا روایت خودم را می نویسم و اسناد آن را منتشر می نمایم.
همانطور که قبلا اشاره شد دعوت کنندگان من هدفشان برگزاری یک جشنواره مجسمه شنی و صخره ای بود. در بندر عباس و روز اول با شن و سنگ شروع شد. در کنار آن کارهای هنر بازیافت نیز انجام شد.
بندر عباس دیماه 1385 : کارگاه مجسمه شنی و صخره ای که به جشنواره هنر محیطی تبدیل شد
روز دوشنبه برای ادامه کار به جزیره هرمز رفتیم. سنگ نوشته خلیج فارس نوشته شد.
سنگ نوشته خلیج فارس در جزیره هرمز دیماه 1385: ادامه کارگاه مجسمه شنی و صخره ای بندرعباس
و شب دوازدهم با خاک سرخ جزیره هرمز روی چهره ها کار کردم.
تولد نقاشی با خاک سرخ جزیره هرمز بر روی چهره ها و اندام – 12 دیماه 1385
در روزهابی که در جزیره هرمز کار می کردیم من اغلب جلو کنار راننده می نشستم. چون به عنوان استاد دعوت شده بودم. فرصتی بود با راننده صحبت کنم از چزیره می پرسیدم از زندگی و خیلی مسائل دیگر که برای من مفید بود. هنرمندان شرکت کننده در قسمت عقب ماشین بودند. فکر کنم مزدا بود.
بچه های بندر خیلی دوست داشتند که از من حجاری یاد بگیرند. آنها قلم و چکش نیز تهیه کرده بودند. البته قلمی که آنها تهیه کرده بودند خیلی زمخت و بزرگ بودند.
فکر می کنم آقای سایبانی بودند که در ساحل سنگ مرغان یک کار انجام دادند. اصولا در روند آموزش هنر جدید و محیطی من هیچگاه فنون کاری شخصی خود را آموزش نمیدهم. در آن صورت خودم را تکثیر می کردم. به عبارت دیگر من دوست داشتم در هر سفر با الهام از محیط آنجا نیز کار جدیدی را شروع کنم. دوست داشتم تجربه ای جدید در بستری متفاوت یک نقطه شروع باشد. معمولا به صورت جمعی کار می کردم و این میتواند بهانه ای باشد که افراد شرکت کننده در آن تجربه کسب نمایند و اساسا این امید وجود دارد که در آینده بتوانند رسانه و مسیر خود را پیدا نمایند. و این امید وجود داشت که شکل استحاله یافته آن تجربه در قالب متفاوت از آن بوجود بیاید.
در روز دوازدهم بهمن در مسیر ساحل جنوبی کوه های رنگی را دیده بودم. شگفتی طبیعت هرمز موجب شده بود که در ذهنم جایگرینی برای مجسمه های صخره ای شکل بگیرد. من از اینکه نتوانستیم روی صخره ها کار کنیم و وضعیتی که پیش آمده بود ناراحت نبودم. خیلی هم خوشحال بودم. به این نتیجه رسیده بودم که خاک های رنگی را برای انجام هنر محیطی به عنوان ماده کار استفاده کنیم. برای این کار لازم بود نمونه های مختلف خاک را از گوشه و کنار جزیره جمع آوری نمائیم.
صبح روز سیزدهم از دوستان انجمن خواستم که به مقابل یه نانوایی برویم. فکر می کنم نانوایی پشت مغازه مهشا بود. تعدادی گونی گرفتیم. و برای جمع آوری نمونه های خاک رنگی ضلع شرقی و جنوبی جزیره رفتیم.
برداشت خاک از یک قسمت کنار جاده شروع شد. چون بخشی از کوه ها برای احداث جاده برش خورده بود. اول صبح هنگام برداشت خاک سایه ها برایم جذاب بودند. هنرمندان شرکت کننده را هدایت کردم که از تلفیق سایه های آنها با کوه های رنگی عکاسی کنم.
نمونه خاک ها را انتخاب کردم و با کمک هنرمندان شرکت کننده خاک ها به داخل ماشین منتقل شدند. در آن زمان فکر می کردم که هنر نقاشی با خاک طبیعی با محیط زیست سازگار است. بعدها نتیجه معکوس داشت و استفاده از خاک به عامل مخرب طبیعت تبدیل شد. چون آنچه که من در ذهن داشتم استفاده کیفی بود. نه کمیت گرا. کارهای زیادی در سفر اول پیشنهاد دادم. هرگز به صورت جدی دنبال نشد. در یادداشت های بعدی در این خصوص مطلب نوشته می شود.
ساحل سنگ مرغان برای کار ما مناسب بود. به هنرمندان پیشنهاد دادم که با استفاده از خاکهای رنگی جزیره بر روی بستر ساحل نقاشی کنند.
برای بعضی از کارها توضیح داده بودم که می توانند از اشیایی به عنوان قالب برای چاپ مثبت و منفی استفاده کنند.
لذت انجام این کار موجب شد که خیلی زود مجسمه های شنی و صخره ای فراموش شود.
همانطور که قبلا اشاره کردم یکی از خانه هایی که در آن ساکن بودیم خانه سرکار خانم خنجی زاده عضو شورای شهر آن زمان بود. زمانیکه در روز سیزدهم بهمن در طبیعت کار می کردیم به محل اجرای کار آمدند. ایشان را تشویق کردم که همانند هنرمندان کار کنند.
مشارکت و نتیجه کار برای من جذاب بود.
بعدها از من گلایه می شد که به اندازه کافی هنرمندان را معرفی نکردم و به آنها توجه نداشتم. تمامی مکاتبات هنوز در آشیو مجازی ایمیل های من موجود است. حتی افرادی که از طرف برگزار کننده ها معرفی نشده بودند خودم در مکاتبات پیگیر بودم و برای نوشتن گزارش در سایت از آنها استفاده کردم. در مقابل افرادی هم از من انتقاد کردند که به افرادی توجه کردم نه در آن زمان و نه حالا از خود هنر چیزی نمی دانند و بیشتر به هنر استان آسیب رسانده اند. این انتقاد را پذیرفته ام و قبول دارم که اشتباه کرده ام. من در آن زمان شناخت عمیقی نداشتم و به متن و فهرست میزبان اعتماد کردم و دوم اینکه این روجیه را دارم که افرادی که پیشینه ای ندارند را تشویق کنم و گاهی نتایج خوب دارد و گاهی نتایج خیلی بد را به همراه داشته است.
مجموعه ای که در آن زمان انجام شد اغلب هنر محیطی به مفهوم هنر در طبیعت بود. بعضی از آثار نوعی کارهای بصری بود که تا مرز هنر بدن و اجرا توسعه پیدا می کرد. فقط کارهای بازیافت واجد ابعاد زیست محیطی بودند.
بعضی از رنگها را لازم بود که خرد کنیم.
در آن زمان کار در ابعاد کوچک و آلوده نکردن طبیعت با رنگ شیمیایی از دید من این کارها را توجیه می کرد. اما در حال حاضر حتی تداوم کا رکوچک را تایید نمی کنم.
نماد ها و نشانه ها در کار ها دیده می شدند و گاهی باز آفرینی نقوش و ترکیب مواد مداخله داشت.
نقشمایه ها و نماد های بومی در دستور کار قرار گرفته یودند.
رویدادی که پیش بینی شده بود سه روزه باشد پنج روز ادامه پیدا کرد. انجام کارهای محیطی در بندر عباس و جزیره شیخ اندرآبی ادامه پیدا کردند. چند سال بعد در انجام این کار زیاده روی شد. مسیری که هنر با خاک در پیش گرفت با انگیزه اصلی و اولیه من همخوانی نداشت. تا جایی که به آن واکنش نشان دادم. در یادداشت های بعدی می نویسم.
در آن زمان یک بیانیه برای این رویداد تنظیم کردم. رویکرد من از ایتدا روشن بوده است که به محیط زیست جامعه و گردشگری توجه داشته است.
با توجه به بضاعت و استعداد های هنرمندان بومی این برنامه به صورت جشنواره در سال های آینده به صورت مداوم برگزار گردد.همچنین جهت معرفی جزیره هرمز به عنوان یکی از بکرترین و زیبا ترین جزایر جهان به گردشگران و هنرمندان علاقمند به هنر محیطی برنامه هایی در آینده پیش بینی و اجراء گردد.این برنامه ها می بایست بر اساس معرفی ویژگی های خاص این جزیره از جمله دارا بودن تنوع زیست محیطی و رنگی و زیبایی خاص آن برگزار گردد. همچنین با توجه به وضعیت اقتصادی و معیشتی ساکنین این جزیره پیشنهاد گردید با استفاده از بستر سازی و جریان های فرهنگی و هنری و ایجاد زمینه اقتصادی در استفاده از صنایع دستی و گردشگری این منطقه راه کارهایی اندیشیده شود تا در آینده به سود ساکنین بومی این جزیره زیر بنایی سود آور ایجاد شود.همچنین با توجه به استخراج گل طبیعی مورد استفاده در صنایع رنگ سازی و صادرات آن بدون توجه به پیامد های زیست محیطی و بدون در نظر گرفتن اقتصاد و اشتغال زایی مردمان بومی منطقه برنامه هایی در نظر گرفته شد تا در آینده با ایجاد فرصت های پیام رسانی از.طریق انجام فعالیت های هنری و برگزاری جشنواره های منطبق با شرایط خاص جزیره در جهت جلوگیری از فعالیت های آسیب رسانی به محیط زیست اقداماتی صورت پذیرد. ویژگی خاص هنر محیطی در استفاده از ابزار و مصالح مطابق با شرایط طبیعی و محیطی این قابلیت را داراست که با هدفمندی خاص اطلاع رسانی و هشدار دهنده همواره به خلق آثاری دست یابد که هیچ گونه صدمه یا ضرری را به طبیعت وارد نسازد.
در انتها مواردی جهت هدفمندی و ایجاد فرصت هایی برای آینده منطقه به شرح ذیل پیشنهاد گردید :
1- اهتمام نهادهای فرهنگی ، زیست محیطی برای آموزش و مقابله با بحران های زیست محیطی (اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ، آموزشگاههای هنری ، سازمان حفاطت محیط زیست ، وزارت یهداشت ، شهرداری ، سازمان میراث فرهنگی)
2- کنکاش و جستجو برای ارائه راه حل هایی جهت استفاده بهینه از منابع طبیعی استان
3- اهتمام جهت برگزاری جشنواره های فرهنگی که تعهد اجتماعی ، زیست محیطی و آموزشی دارند.
4-کشف راهبردهایی برای جذابیت های استان
5- بازتاب فرهنگ و هنر بومی در قالب جدید برای ایجاد جذابیت های فرهنگی ، تفریحی نسل جوان
6- ایجاد تعامل بین هنرمند ، عامه مردم ، فرهنگ و استفاده از جذابیت های فرهنگی و سیاحتی استان جهت جلب گردشگر و سرمایه
در بیانیه بالا که در آن زمان تنظیم کردم و اسناد انتشار آن در آن زمان موجود است همه ابعاد در نظز گرفته شده است.
با توجه به مطالبی که نوشتم سئوال های کلیدی مهمی را می توان مطرح کرد:
ارزش زیبایی شناسانه خاک های رنگی هرمز از چه زمانی و توسط چه افرادی درک شد؟
آیا ارزش درک شده به از نظر ماده کار در آفرینش هنری نقش داشت؟
از چه زمانی و چگونه خاک های رنگی هرمز تبدیل به نمادی شد که گردشگران برای به آن پی ببرند؟
خاک های رنگی هرمز از چه زمانی بازتاب مطبوعاتی داشت؟
خاک های رنگی هرمز از چه زمانی در فضای مجازی معرفی شدند؟
گردشگری در جزیره هرمز چگونه شکل گرفت؟
سئوال های بیشتری وجود دارد که در نوشته های بعدی با اسناد منتشر می شود.
در گزارش نوشته شده سایت هنر رودخانه در همان سالی که رویداد برگزار شد نام هنرمندان ذکر شده است و از افراد زیر تشکر شده است.
شرکت کنندگان جشنواره
موسی عامری پور/ ایمان کیخا/ خلیل مویدی/ محمد علی مویدی/ حمید رضا صادقی/ امیر غفارزاده/ مرتضی شاهسوار/ مهدی جوذری/ ابوذر نوروزی/ داوود جباری/ ابراهیم پشتکوهی/ رضا عبدا…پور/ وحید رضا زارع مهرجردی/ حسین رضایی مقدم/ آقای عوض پور/ مجید عباس دشتی/ رضا رمضان پور/ آرش اباذر پور/ مریم فروغی نیا/ زینب بردال/ فائزه محسنی/ فاطمه بردال/ مهری لشکری/ ناهید علیزاده/ مینا علیزاده/ نسرین علیزاده/ نینا زمانی/ معصومه ذاکری/ رابعه انصاری/ ساغر لشکری/ سمیه رضایی مقدم/ مریم رضایی/ مستانه رحمتی/ مریم یادگاری/ الهه تخت شاهی/ اکرم فلاح پور/ آمنه رئیسی نود و دو
با تشکر و سپاس فراوان
از مسئولین اداره فرهنک و ارشاد اسلامی هرمزگان
محمد جعفر بهراد
آقای همایون امیر زاده معاون فرهنگی اداره فرهنک و ارشاد اسلامی هرمزگان
مهدی نیرومند
فرح امینی (رئیس انجمن هنرهای تجسمی هرمزگان)
خانم هنرمند خدیجه خنجی زاده عضو شورای اسامی جزیره هرمز که صمیمانه از ما پذیرایی کردند
آقای هنرمند اصغر نیک در قلعه پرتقالی ها و منزلشان پذیرای ما بودند
با تشکر از تلاشهای بیدریغ احمد کارگران، محمد بانوج و محمد سایبانی
و همه عزیزانی که نامشان را نمیدانم
اگر روایت صحیح نیست. پیام بدهید تصحیح می شود.
استفاده از متن و عکسهای نادعلیان در سایت های دیگر ممنوع است.
ادامه دارد
Views: 2