In 1986, in addition to Bandar Abbas and Qeshm Island, I traveled to Minab. I visited Minab’s Thursday Market. The variety of handicrafts there has always been fascinating. In addition to having most of the handicrafts of the province, Minab also produces its own handicrafts.
با تعریف امروزی می توان گفت که کارهای میناب بوم آورد بودند و هنوز این امکان را دارند که در زمانه ما کارکرد داشته باشند. بدون اینکه به محیط زیست آسیب برسانند.
بسیاری از بافته ها به درخت نخل وابسته هستند. حصیر ها و زنبیل ها ، زیر انداز ها ، قفس همه در نهایت در طبیعت تجزیه می شوند.
بسیاری از بافته ها به درخت نخل وابسته هستند. حصیر ها و زنبیل ها ، زیر انداز ها ، قفس همه در نهایت در طبیعت تجزیه می شوند. در تمامی سال هایی که در جزیره هرمز زندگی کردم متوجه شدم که به دلیل پیشینه تاریخی، فرهنگی، مذهبی از زمان ملوک هرمز تا کنون پیوند عمیقی بین جزیره هرمز و میناب وجود داشته است و دارد. با توجه به آشنایی با خانواده های مینابی و شاگردانی که در اصل مینابی و یا از روستاهای میناب بودند حالا شناخت عمیقی از میناب و ارتباط تاریخی و فرهنگی آن با جزیره هرمز دارم.
در بسیاری از عکس ها سعی می کردم زندگی روزمره را ثبت کنم.
همیشه بازارهایی که رنگ و رایحه دارند را دوست دارم.
در پنج شنبه بازار میناب کارهای سفالی را دیدم . یکی از اشتر گلی ها را خریداری کردم. هنوز در تهران آن را دارم.
پیکره های گلی میناب هم بوم آورد هستند. در آن زمان اسباب بازی بودند. اما امروز کارکرد آنها تعییر کرده است. دیگر اسباب بازی محسوب نمی شوند.
مجسمه های کوچک گلی در میناب اهمیت دارند. حد اقل تدوام سنتی هشت هزار ساله را نشان می دهند که دست نخورده باقی مانده اند.
نمونه های تاریخی نشان می دهد که پیکره هایی که با خاک سرخ نقاشی می شده اند در هزاره های ششم قبل از میلاد مسیح رواج داشته اند.
اغلب پیکره های گلی که در موزه های مختلف پراکنده هستند الهه های باروری را نشان می دهند.
گویا در گذشته بیشتر زنان این حرفه را انجام می داده اند. این نکته معنی دار است با توجه به اینکه در طول تاریخ مردانه ، نام زن کم است و شاید الهه های کهن نیز توسط زنان شکل می گرفته اند احتمالا تنها دلیلی که این سنت برای هزاران سال تدوام یافته است کاربرد این پیکره ها بوده است و یک زن برای کودکان اسباب بازی می ساخته است. حکمی که اغلب فقها مجسمه سازی را مطلقا حرام می دانسته اند ولی به استناد روایت هایی ساخت حجم به عنوان اسباب بازی از دید بعضی از فقها بلامانع بوده است و به همین دلیل برای قرن ها این سنت تدوام داشته است.
اما تجربه میدانی من از سال 1365 تا کنون نشان می دهد که بعضی از پیکره ها که در گذشته مرسوم بوده اند منسوخ شده اند. مجسمه سفالی انتر ، دیگر ساخته نمی شود. حد اقل من ندیدم. حرفه ای که توسط زنان انجام می شده است. اما تا آنجا که من مطالعه داشتم در دهه گذشته ساخت اغلب مردان هستند که پسکره ها را می سازند. در سفرهای دهه گذشته همچنین متوجه شدم برای استحکام بیشتر و ترک نخوردن گل پشگل الاغ با گل مخلوط می شود. در نقاط شمالی ایران نیز برای ساخت تنور از این ترکیب استفاده می شود . گاهی هم موی بز به طول کوتاه تری تقسیم و با گل مخلوط می شود.
پس از سفر دهه قبل به میناب در پلور سعی کردم با گل محلی و خاک سرخ هرمز پیکره های گِلی بسازم و با خاک هرمز آنها را تزئیین کنم.
روزی که به پنج شنبه بازار رفتم ، شب به بندر عباس برگشتم و در کنار ساحل خوابیدم.
شب ها در کیسه خواب می خوابیدم. کتانی من متکایم بود. چون دوربین عکاسی حرفه ای همراهم بود مخاطره داشت. اما بخشی از زندگی بود. مهم تر از همه اسلاید هایم بودند. دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتم. اشتر گلی که از میناب خریده بودم روی تخته طراحی من قرار گرفته است.
همیشه یک غذای ساده همراه بود.
یک میهمان برای من آمد. با هم صبحانه خوردیم. چون زمستان ها هوا در جنوب معتدل بود افرادی که بیرون خواب بودند به بندرعباس می آمدند. من هم بیرون خواب بودم. و کوله گردی می کردم. در آن زمان افرادی مثل من در ایران خیلی کم بودند. زمان جنگ بود. سفر به این شکل رسم نبود.
Views: 15